وقتی پرورش شتر مد میشود!
ما عمدتا در مواردی که درگیر طوفان شن ماسه یا گردوغبار و ریزگردهای ناشی از آن میشویم، تنها خود را گرفتار در تیرگی هوا و نفس تنگیهای ناشی از آن و تعطیل شدن امور روزمره میبینیم. میخواهیم در این متن کوتاه نگاهی به تفاوت ریزگردها و طوفان شن و ماسه بیندازیم و منشا آنها را به صورت اجمالی بررسی کنیم، نیم نگاهی هم به عملکرد مسئولان و تبعات آن در افزایش هر دوی این موارد.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، آرش حسینی میلانی، عضو پیشین شورای شهر تهران نوشت: باید بین ریزگرد و طوفان شن و ماسه تفکیک قائل بشویم. ریزگردهایی که به آنها غبار میگویند، در واقع ذراتی هستند که از نظر اندازه راحتتر جدا شده، مسافت خیلی طولانی را طی کرده و جریانهای بالایی آنها را منتقل میکنند. شن و ماسه سنگینتر هستند و تپههای شنی و ماسهای منشا آن بوده و محلی و لوکال هستند؛ برای نمونه هامون وقتی خشک میشود، منشا این ریزگردها میشود و یا انواع تپههای شنی و ماسهای که در فلات مرکزی داریم و بیابانهایی که آنجا واقع شدهاند؛ بیابانهایی که پیشرفت میکنند و همین بیابان زایی کانون ریزگردها میشود بعد هم جبهههای هوایی که سرعت باد را افزایش میدهند این ریزگردها را به شهرهای داخلی میکشانند.
برای نمونه یزد که شهری در کویر و اطراف آن است را به یاد بیاوریم که حدود دو سال پیش به شکل خیلی شدیدی دچار این مشکل شد. بنابراین منشا و نحوه مواجهه و مقابله با این طوفانهای شن و ماسه، با ریزگرد متفاوت است و اینها را باید از هم تفکیک کرد. در بحث شن و ماسه معمولا با مالچ پاشی و کنترل چرای دام میتوانند آن را کنترل کنند؛ در کفههای تالابی یا تالابهایی که این مشکل را دارند میشود حقابه محیط زیستی را رها کنند تا رطوبت خاک حفظ شود و آن را کنترل کنند اما در مورد ریزگرد چون منشا آن بیرونی و خارج از کشور است حتما نیاز به همکاری بینالمللی دارد. در این موارد فرض کنید در دشتهای جنوب عراق و میانرودان، تالابها و هورهای بزرگی که آنجا وجود دارد، اساسا دچار نوعی کم آبی سیستماتیک شدند به این دلیل که در بالادست آن سد احداث و ورودی آب به آنجا کمتر شده و طبیعتا با افزایش درجه حرارت هوا و با افزایش تعرق و افزایش برداشت و مصرف آب در معرض گرمای هوا قرار میگیرند، ذرات کف تالاب که بسیار ریز هستند، حالت پایداری خود را از دست میدهند و میتوانند منشا ریزگرد باشند.
بنابراین این یک روند ناشی از هیدرولوژیکی بالادست خیلی کلان علت اصلی است و این روند و اتفاق، رخ داده. این نکته را هم باید در نظر گرفت که هر منطقهای یک سری دلایلی برای این موارد دارد. در داخل کشور یکی از بحثهای اصلی حقابه محیط زیستی است. مثلا در هورالعظیم چون این حقابه محیط زیستی سالیان سال رها نمیشده خب آنجا خشکیده و نیها سوزانده شده و گل رس کف تالاب ترکیب حساسی ایجاد کرد و به شدت میتواند منشا ریزگرد باشد و خوزستان و مردم آنجا را آزار میدهد. اگر حقابه محیط زیستی در آنجا رعایت میشد، تبعات آن خیلی کمتر میشد یا فرض کنید در بیابانهای مرکزی ایرآنکه به طور سنتی هم کشاورزی فعال نبوده و حالا دامی هم چرا میشده، میبینید ناگهان پرورش شتر در کشور رایج و مد میشود و این پرورش شتر حمایت هم میشود تحت عنوان تولید گوشت!
به همین دلیل شما میبینید که در مناطقی چرای بیرویه انجام میگیرد و تبدیل میشود به کانون جدیدی ریزگرد به همین دلیل قسمت به قسمت ایران، مسائل و مشکلاتشان متفاوت است و اصولا اینگونه است که مدیریت منابع طبیعی و مدیریت محیط زیست در کشور بنیه اش ضعیف است از نظر اختیارات، از نظر بودجه از نظر امکانات، از نظر جایگاهش در نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی در نگاه کلان. دستگاهها هم معمولا اولویت بندی برنامههایشان را در معدن کاری و صادرات و اشتغالزایی قرار میدهند و مجوزهایش را صادر میکنند و هرچه هم این دو سازمان محیط زیست و منابع طبیعی مقاومت میکنند، فایدهای ندارد یعنی از نظر هم بخش اقتصادی کشور و هم نظام تصمیم گیری به طور کلی، پیشرفت و توسعه و اشتغال و اینها مقدم هستند بر محیط زیست و منابع طبیعی و نتیجه این میشود که حساسیتها، این طرحهای جامع و مطالعاتی که همه در کشور هستند از نظر پیشبینی، پیشگیری، شناسایی این کانونها و غیره همه روی کاغد میمانند و اگر هم اجرا میشوند بودجه ناکافی به آن اختصاص میدهند و ناکارآمد میمانند.
منتها واکنش محیط زیست و منابع طبیعی بلافاصله مشخص نمیشود از نظر واکنش محیط و سرزمین و این پدیده آرام و تدریجی رخ میدهد؛ ازنقطهای که این فشارها از یک ظرفیت اکوسیستمی عبور میکنند، ناگهان گسترش پیدا میکنند؛ حال در سالهای اخیر شدت گرفتن افزایش دما و شرایط تغییر اقلیمی به این وضعیت شتاب داده و گرنه که در کشور، تخریب منابع طبیعی همیشه وجود داشته اما در سالهای اخیر یک عامل و محرک بیرونی بوده که عوارض آن را شدیدتر کرده و فقط هم مختص ایران نیست و تمام منطقه و دنیا با این مساله به شدت درگیر است.
ارسال نظر