| کد مطلب: ۱۱۵۰۸۰۵
لینک کوتاه کپی شد

بابای سیما «زخم کاری 4» را تکان داد/ پایان داستان را بخوانید

​با حذف برخی شخصیت‌ها از جمله کشته شدن طلوعی که مهم‌ترین آن‌ها بود، حالا زخم کاری در فصل چهارم گرچه تداوم منطقی درام پیشین است اما در عین حال اتمسفر و فضای تازه‌ای برای قصه پردازی خلق کرده که می‌توان به مثابه یک اثر مستقل به آن نگاه کرد. فصلی که در قسمت اول خود توانسته میزانسن تازه‌ای از روابط کاراکترها بچیند تا ظرفیت تازه‌ای برای روایتگری خلق کند.

بابای سیما «زخم کاری 4» را تکان داد/ پایان داستان را بخوانید

به گزارش آرمان ملی آنلاین، ازدواج مالک و سیما و تمهیدات حسادت ورزانه سمیرا برای برهم زدن این وصلت، طرح و توطئه مناسبی برای ادامه سریال ایجاد کرده که می‌تواند همچنان مخاطب را با خود همراه کند. قصه‌ای که با گذشته و تروماهای سیما گره خورده تا به رمزگشایی از کنش‌های امروز او پرداخته شود. از جمله گذشته او با پدرش و پنهان کردن راز زنده بودنش. رازی که آتو خوبی برای سمیرا فراهم کرده تا او بساط انتقام گیری خود از مالک و سیما را فراهم کند. از سوی دیگر امکانی برای ورود یک شخصیت تازه و بالطبع بازیگر جدید به قصه شده و می‌تواند مصالح دراماتیک پرکششی برای تداوم آن ایجاد کند. به ویژه که بازیگر نقش پدر سیما، مهدی سلطانی با آن سبقه تاتری و کاریزمای فردی باشد.

حالا با موقعیتی مواجه هستیم که شخصیت‌ها هم از یکدیگر زخم خورده‌اند و هم مترصد زخم زدن به یکدیگر. در واقع شخصیت‌هایی که از قسمت‌های قبل باقی ماندند حالا در یک میزانسن و موازنه تازه‌ای قرار گرفته‌اند که این پتانسیل متفاوتی هم برای تداوم منطقی قصه قبل ایجاد می‌کند و هم هوای تازه‌ای در اتمسفر سریال می‌دمد. در سکانس پیش از تیتراژ پیشینه رابطه سیما با مالک و سمیرا رمزگشایی می‌شود ریشه یابی وضعیت کنونی آن‌ها فهم‌پذیر شود. از این حیث می‌توان گفت در فصل چهارم به نوعی شخصیت‌های آشنای قصه و روابط آن‌ها رمزگشایی شده و گویی قصه در هر فصلی با بازنمایی لایه‌های درونی و پنهان‌تر آشکار می‌سازد و تکمیل می‌کند. این به قوام یافتگی در شخصیت‌پردازی کمک کرده و حتی می‌تواند به رمزگشایی از برخی موقعیت‌ها در قسمت‌های قبلی در حافظه مخاطب هم کمک کند.

در قسمت اول تا حدی می‌توانیم حرکت فیلمنامه محمدحسین مهدویان را روی الگوی نمایشنامه «اتللو» شاهد باشیم. از سوی دیگر رابطه عاشقانه مالک و سیما فضای خشن پیشین را کمی تلطیف کرده و با ترسیم رابطه عاطفی جدید که با تهدید و چالش‌های روبرو است نقطه شروع خوبی برای قلاب انداختن قصه در ذهن مخاطب ایجاد شده است

یکی دیگر از مولفه‌های این فصل که موجب شده تنش بین شخصیت‌های اصلی قصه در یک موقعیت تازه‌ای تجربه شود نوع مواجهه مالک با سمیرا به میانجی سیماست. او با خرید خانه کودکی‌های سیما و بازسازی آن علاقه خود را به سیما نشان داد و از طریق آن به تحقیر سمیرا دست زد. در واقع او در یک مواجهه شرورانه با احساسات زنانه می‌خواهد به هدفش برسد. او که نتوانسته بود با سمیرا بر سر هدف مشترک به زندگی‌اش ادامه دهد حالا عشق به سیما را به رخ او می‌کشد تا شاید نشان دهد عشق مشترک از اهداف مشترک مهمتر است. با این حال قصه جوری پیش می‌رود که هنوز مخاطب به احساسات واقعی مالک و سیما به هم مطمئن نیست و به همین دلیل یک تعلیق درونی در قصه ایجاد می‌شود که التهاب تعلیق بیرونی را پررنگ‌تر می‌کند.

از سوی دیگر دستمالچی از یک دوست به دشمن اصلی مالک تبدیل شده و شکل روابط آن‌ها تغییر کرده است. همچنانکه از آن سو سمیرا و پانته‌آ هم بر سر دشمن مشترک یعنی مالک، دست دوستی به هم داده‌اند. در واقع در فصل چهارم به دلیل تغییر و تحولاتی که در روابط شخصیت‌های قصه به وجود آمد با چیدمان تازه‌ای از مناسبات آدم‌ها مواجه هستیم که می‌تواند قصه تازه‌ای را برای مخاطب روایت کند و او را در یک تجربه متفاوت با قصه و التهاب‌هایش درگیر کند. به ویژه با حضور مهدی سلطانی و در واقع پیدا شدن پدر سیما باید منتظر اتفاقات غیرمترقبه تازه‌ای بود.

مهدویان این‌بار سراغ اقتباس از اثر مشهور دیگری از ویلیام شکسپیر رفته و قرار است ماجراها را براساس نمایشنامه «اتللو» پیش ببرد و قصه بر مبنای مفهوم و موقعیت مجازات پیش برود. عد از تراژدی‌های «مکبث»، «هملت»، «شاه‌لیر» و «تاجر ونیزی»، حالا برای فصل چهارم سریالش سراغ اقتباس از نمایشنامه اتللوی شکسپیر رفته است. در این نمایشنامه، اتللو فرمانده‌ای نظامی است که برخلاف میل پدرش با زنی زیبا و ثروتمند و جوان به نام دزدمونا ازدواج می‌کند. افسر اتللو از سر بدخواهی حسادت او را برمی‌انگیزد و نهایتا کاری می‌کند که اتللو از سر خشم، همسر محبوبش را به قتل برساند. در قسمت اول تا حدی می‌توانیم حرکت فیلمنامه محمدحسین مهدویان را روی الگوی نمایشنامه «اتللو» شاهد باشیم. از سوی دیگر رابطه عاشقانه مالک و سیما فضای خشن پیشین را کمی تلطیف کرده و با ترسیم رابطه عاطفی جدید که با تهدید و چالش‌های روبرو است نقطه شروع خوبی برای قلاب انداختن قصه در ذهن مخاطب ایجاد شده است. قصه‌ای که جواد عزتی را بیشتر در کانون درام قرار داده و توانمندی او در بازیگری می‌تواند یک برگ برنده برای فصل چهارم زخم کاری باشد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار