| کد مطلب: ۱۰۶۶۶۲۶
لینک کوتاه کپی شد

گفت‌وگو با حامد عنقا / روایتی از مرگ ناگهانی پورصمدی

آرمان ملی : حامد عنقا درگذشت مرتضی پورصمدی را ناباورانه و تلخ عنوان کرد و با حالی مبهوت، از اتفاقات روز درگذشت نابهنگام این فیلمبردار باسابقه سینمای ایران گفت.

گفت‌وگو با حامد عنقا / روایتی از مرگ ناگهانی پورصمدی

اتفاقاتی که در اولین ساعات روز جدیدی از فیلمبرداری سریال «گناه فرشته» رخ داد. سریالی که در آن عنقا به عنوان تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان و زنده یاد پورصمدی به عنوان مدیر فیلمبرداری مشغول همکاری با هم بودند.

حامد عنقا، نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان در گفت‌وگویی با ایسنا با بیان اینکه مرتضی پورصمدی یک انسان معمولی نبود و مرگش ضایعه بزرگی برای عرصه فرهنگ و هنر ایران است، روایت پر جزئیاتی از روز درگذشت این فیلمبردار باسابقه در پشت صحنه سریال «گناه فرشته» ارائه داد.

عنقا درباره شرایط مرتضی پورصمدی در روز پیش از مرگ او گفت: «روز جمعه ما در لوکیشنی سمت خیابان وزرا بودیم که مصادف شده بود با آخرین جمعه گالری عکس آقای پورصمدی در نگارخانه ۱۴. نمایشگاهی که پس از چندین سال میزبان بخش اندکی از عکس‌های درخشان ایشان در حوزه مردم‌نگاری بود. آقای پورصمدی از من خواستند که همچون زمان افتتاحیه نمایشگاه، چند ساعت زودتر کار را به اتمام برسانیم که با همت گروه، سریع‌تر کارها را انجام دادیم و ایشان به نمایشگاه رسیدند و خیلی هم سرحال و با حال خوبی از گروه جدا شدند.»

عنقا ادامه داد: «صبح فردای آن روز (شنبه) قرار بود حدود ساعت ۱۱ صبح کار را در منطقه‌ای واقع در انتهای بلوار ارتش آغاز کنیم. آقای پورصمدی طبق معمول سر ساعت سر صحنه حاضر شدند. من هم همزمان از سمت دیگری به لوکیشن رسیده بودم اما هنوز رو در رو نشده بودیم که سلام صبحگاهی بدهیم و روز کاری‌مان به شکل رسمی شروع نشده بود. من و ایشان زودتر آمده بودیم تا با توجه به اینکه سکانس‌ها خیابانی بودند جای دوربین‌ها و زاویه دید پلان‌ها را انتخاب و آماده کنیم. گروه فیلمبرداری مشغول آماده سازی مقدمات و بازیگران هم در حال گریم بودند. به گفته‌ یکی از دستیارهای برنامه‌ریزی، ایشان به واسطه اتفاقات روز قبل در نمایشگاه عکسشان هم خوشحال و پرانرژی آمده بودند.»

به گفته عنقا اما به سرعت و خیلی ناگهانی شرایط عوض شد: «به روایت همکارانم، ایشان برای دقایقی برای رسیدن به سرویس بهداشتی چند پله‌ای را بالا می‌رود، اما پشیمان می‌شود و به همکاران می‌گوید که من را خبر کنند تا جای دوربین را برای سکانس‌های مورد نظرمان فیکس کنیم. در همین فاصله کوتاه برگشت، دچار سرگیجگی و بی‌حالی می‌شود. مهدی سلطانی که نزدیک‌تر به ایشان بود احساس می‌کند آقای پورصمدی از پله‌ها سر خورده، سریع خودش را می‌رساند که می‌فهمد از حال رفته‌اند. آقای پورصمدی را زمین می‌خوابانند. من که گوشه دیگری بودم متوجه شدم همه در حال دویدن به سمتی‌اند و از این لحظه من هم به صحنه رسیدم.»

عنقا لحظات پیش روی خودش و گروه را بسیار ملتهب خواند و ادامه داد: «ما به سرعت وضعیت را به اورژانس اعلام کردیم و موتورلانس (آمبولانس موتوری) بلافاصله رسید و شروع به کارهای اولیه کرد. ما هم کمی متشنج بودیم و نسبت به اینکه چرا خود آمبولانس نیامده شاکی بودیم که بعدا متوجه شدیم این روال پروتکل آنهاست و موتورلانس زودتر می‌رسد. بعد از چند دقیقه عمل احیا انجام شد و ادامه پیدا کرد تا اینکه آمبولانس هم رسید و سریعا ایشان را به بیمارستان نیکان منتقل کرد. من و خانم لادن مستوفی و آقای قلی‌پور مدیر تولید مجموعه، آمبولانس را همراهی کردیم و حدودا پنج شش دقیقه بعد به بیمارستان رسیدیم.»

به گفته عنقا زنده‌یاد پورصمدی بلافاصله به اتاق احیا برده شد و کادر درمان تلاش زیادی برای احیای ایشان کردند.

او گفت: «در ابتدا امیدواری‌هایی بود و سوالاتی هم در خصوص مصرف دارو یا سابقه بیماری ایشان از ما شد و ما تاکید کردیم که ایشان به واسطه سبک زندگی و دوران طولانی‌ای که برای عکاسی در کوهستان و بین عشایر داشتند جزو سلامت‌ترین آدم‌ها بودند و مشکل خاصی نداشتند. در این فاصله خانواده ایشان آمدند و درست دقایقی بعد، فوت ایشان توسط بیمارستان اعلام شد و همه اعضای گروه که نگران و منتظر در بیمارستان بودیم، انگار چک محکمی خوردیم.»

عنقا در ادامه درباره تشخیص پزشکان درباره‌ علت فوت مرتضی پورصمدی نیز گفت: «طبق تشخیص اولیه پزشکان گویا زخمی در دستگاه گوارش ایشان ایجاد شده بود البته نه چیزی شبیه زخم در معده. این عارضه گویا می‌توانسته از چند روز قبل ایجاد شده باشد. وجود این زخم باعث شده بود دستگاه گوارش پر از خون شود و آقای پورصمدی حجم زیادی خون از دست بدهند و قلب هم نتوانسته بود پمپاژ سریع‌تری کند تا اکسیژن به مغز برسد. قلب ضعیف شده و همزمان ایشان دچار افت فشار و بی‌حالی می‌شوند و متاسفانه این اتفاق رخ می‌دهد. البته هم ما و هم خانواده پیگیر بررسی بیشتر برای علت این اتفاق شدیم. اما همه چیز سریع، کوتاه و ناباورانه اتفاق افتاد!»

وی ادامه داد: «برخی رسانه‌ها اعلام کردند که آقای پورصمدی حین کار فوت شدند در حالی که روز کاری ما هنوز شروع نشده بود، اما اشکالی ندارد، الان بزرگ‌ترین اشکال از دست دادن و فوت ایشان است. مرحوم پورصمدی فارغ از تخصص در زمینه فیلمبرداری، یکی از عکاسان معروف مردم نگاری شرق در جهان بود و از این حیث کاراکتری قابل توجه در هنر معاصر ایران به شمار می‌رفت. نمایشگاه‌های متعددی در سراسر دنیا به واسطه یونسکو از عکس‌های ایشان برگزار شد. مجله یونسکو هم تا مدت‌ها نسخه فارسی آن چاپ می‌شد عکس‌های زیادی از ایشان منتشر می‌کرد. در کل امکان نداشت مجله‌ای جدی در مورد زیست بوم ایران پیدا کنید که یکی از صفحاتش مزین به عکسی از مرتضی پورصمدی نباشد. آن چند جلد کتاب «بوم و بر» و آن مجموعه ۲ جلدی کتاب «اجاق سرد» که دفتر اولش با نام «از دور» و دفتر دومش با نام «از نزدیک» منتشر شده بود یکی از درجه یک‌‌ترین سندهای بوم نگاری و مردم نگاری ایران بود.»

عنقا در ادامه مرگ نابهنگام مرتضی‌ پورصمدی را ضایعه‌ای اسفبار خواند و با بیان اینکه امیدوار است جامعه هنری متوجه شود که فقط یک فیلمبردار از دست نداده است، عنوان کرد: «جامعه هنری یک آدم تکرار نشدنی را از دست داده. زنده یاد پورصمدی جزو معدود کسانی بود که جوایز بین‌المللی و مهم مستند را دریافت کرد و کسی نمی‌توانست با این پیشینه در ایران با او رقابت کند. او مرد بسیار خلوت گزین و توداری بود و مطلقا احساس تفاخر نمی‌کرد. در این سال‌های نه چندان کوتاهی که در سینما و تلویزیون مشغولم در صنف خودش شریف‌تر از ایشان تا به امروز با کسی مواجه نشده‌ام. به تمام ابعاد این کلمه باور دارم. او یک کلمه دروغ نمی‌گفت و اهمیتی هم برایش نداشت که کسی از راست گفتنش برنجد.»

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار