هنرهای تجسمی بدون سلبریتی اما پرمخاطب
مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران، طی نشستی با اصحاب رسانه، عنوان کرد: این جامعه بسیار پرمخاطب، نجیب و مظلوم، شاید چون مثل سایر بخشها چهرههای سلبریتی چندانی ندارد، گاه فعالیتهایش چندان شناخته شده نیست.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، صبح امروز سه شنبه ـ ٣١ مرداد ماه ـ نشست محمد خراسانیزاده، مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران با اصحاب رسانه برگزار شد.
به نقل از ایسنا، او در ابتدای این نشست به مدت زمان سه ماهه حضور خود در دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کرد و یادآور شد: از ابتدای خرداد ماه حضور من به صورت رسمی آغاز شد.
خراسانیزاده صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: اداره کل هنرهای تجسمی ماموریتی دارد که در حال حاضر شاید اندکی با ماموریت اصلی خود فاصله داشته باشد. عرصه هنرهای تجسمی بیشک از نظر تعداد هنرمندان بدون رقابت با سایر عرصههاست و از سایر رشتهها، هنرمندان بیشتری دارد. این جامعه بسیار پرمخاطب، نجیب و مظلوم، شاید چون مثل سایر بخشها چهرههای سلبریتی چندانی ندارد، گاه فعالیتهایش چندان شناخته شده نیست. بنابراین مهمترین کارکرد این است که شأن حکمرانی را به معنای تنظیمگری و تسهیلگری، ریل گذاری و استانداردسازی مد نظر قرار دهیم. در حوزه قوانین و مقررات مورد نیاز، ما با قانونگذار وارد گفتوگو شدیم که بخشی از آنان هم باید فراتر از وزارت فرهنگ پیگیری شود.
مدیرکل هنر های تجسمی گفت: اخیرا به همت دوستان در مرکز پژوهشهای شورای اسلامی، چالش خلاء قانونی در عرصه حراجها ـ که البته علاقه داریم آنها را بازارهای موقت عرضه آثار هنرهای تجسمی نام ببریم ـ مطرح شد و گفتوگوی خوبی شکل گرفت. یا در سطح مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی موظف بودیم که سند ملی هنرهای تجسمی را فراهم کنیم. این اتفاق از ادوار پیشین آغاز شده و مدیران کل پیش از من زحماتی داشتند اما هنوز جمعبندی نشده است. این سند میتواند پایهای برای سایر برنامه ریزی ها و سایت گذاری ها باشد.
او درباره احیای شورای «مجسمه و یادمان» نیز گفت: شورای مجسمه و یادمان، هم وظیفهی سیاستگذاری دارد و هم دبیرخانه آن تا حدی وظیفه اجرایی دارد که باید نظارت دقیقتری بر عرضه مجسمهها و سیاستگذاری کلی برای نصب آن ها داشته باشیم.
خراسانیزاده اظهار کرد: کار این شورا آغاز شده و از مجموعههای مختلف مثل راه و شهرسازی، بنیاد شهید، فرهنگستان هنر، شهرداری و سایر دستگاهها که در سند مصوب سال ١٣٧٨ قید شده، باید دعوت میکردیم. این اقدام انجام شده است. بخش دیگری که از جایگاه ستادی بر عهده ماست، بحث علائم و نشانههاست. بحث علایم و نشانهها میتواند مقفول مانده باشد و شاهد آثار بیتوجهی به آن هم هستیم. در حال پیگیری هستیم تا زیرساخت های لازم فراهم شود و این موضوع را نیز به نتیجه برسانیم.
این مقام مسوول گفت: مسئله بعدی ما پرداختن به نیازمندیهای عرصه اقتصاد هنر است که از دغدغههای ماست. موضوع بازارهای موقت عرضه آثار تجسمی به واسطه اینکه کمی حواشی رسانهای پیدا می کند شاید بیشتر مورد توجه بوده اما آرت فرها و اکسپوها به دلیل خلاء مقررهگذاری شفافیت لازم را برای حضور علاقهمندان نداشته است.
خراسانیزاده ادامه داد: اصل فضای بازارسازی نیز در تمرکز ماست. فضاهایی که باید زمینه اولیه معرفی هنرمندان تجسمی را فراهم کنند و بازارهای اصلی و دایمی فروش آثار را پیش ببرند. حتی بتوانند در رویدادهای فراملی نقش آفرینی کنند اما متاسفانه این روزها به واسطه شرایط سخت اقتصادی با چالشهای زیادی مواجه هستند. گفتوگوی خود را با تشکلها و انجمن نگارخانهداران نیز آغاز کردیم و سعی میکنیم با مشارکت سایر دستگاههای حاکمیتی چالشهای پیشرو را رفع کنیم. اگر نگارخانههای ما پا برجا نباشند نباید توقع داشته باشیم که بازار اقتصاد هنر، اعتبار ماندگار و پایداری داشته باشد.
مدیر کل هنر تجسمی سپس اظهار کرد: تعاملی که باید با هنرمندان عرصههای مختلف تجسمی داشته باشیم نیز در مرکز توجه ماست. بعضی از این هنرمندان گاه دلخورند، حضور در محافل آنان، بازدید از نمایشگاههایشان، سر زدن به پیشکسوتان و ... در دستور کار قرار گرفته است.
او درباره دیگر اقدامات انجامشده در دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خاطرنشان کرد : بازسازی ساختار درونی ما در فضای اداره کل نیز در دستور کارمان بود. میخواستیم فضای بهروزتری را برای تنظیمگری فراهم کنیم که بعد از همفکری مستمر ساختار پیشنهادی ما فراهم شده واست در حال پیاده سازی آن هستیم.
او درباره وضعیت موزه هنرهای معاصر نیز گفت: به شکل بلامنازعی موزه هنرهای معاصر تهران، مهمترین موزه غرب آسیاست و ما ویژهترین گنجینه آثار هنری غرب را در خارج از غرب در این موزه داریم. دلیل اصلی تثبیت این جایگاه، باید این باشد که هنرهای معاصر کشور خطدهی و جهتدهی داشته باشند. این جهتدهی که بتواند فضای اتفاقات بعدی هنر ما را رقم بزند، نیازمند برنامهریزی است. موزه باید در پدیدههایی که هنر امروز ما به آن نیاز دارد، خطشکن باشد. گاهی در میان طرح و پیشنهادهای ارایه شده به موزه، میبینم که بعضی از این پیشنهادها فرقی با این ندارند که در یک نگارخانه یا سالن همایش برگزار شوند. ما باید رویدادهایی را طراحی کنیم که در لبه جلویی حرکتهای هنر معاصر قابل تعریف باشد هر چند که دست موزه از نظر پشتیبانیهای لازم نیز چندان باز نیست اما بنا داریم که این مسیر را پیگیری کنیم.
سرپرست موزه هنرهای معاصر همچنین گفت: یکی از نکات جدی و خلأهایی که با آن مواجه هستیم کمبود مسئله نقد هنری است. نقد البته به معنی انتقاد نیست و به معنی تحلیل و مقایسه کردن و رشد دادن است. این جریان متاسفانه در کشور ما کمرنگ است.
او ادامه داد: به دنبال این هستیم که موزه هنرهای معاصر بتواند به عنوان پیشران حضور داشته باشد. بر همین اساس میبینیم که نشستهای نقد و تحلیل در کنار نمایشگاه در حال برگزاری است و از ظرفیت اساتید دانشگاه که در این زمینه پژوهش داشتند میزبانی کردیم؛ این درواقع نقطه آغازی بر احیای نقد هنری در موزه هنر های معاصر تهران است.
خراسانیزاده گفت: پدیده دیگری که در موزه مسئله جدی ما خواهد بود ارتقاء ارتباطات بینالمللی است. به دنبال این هستیم که در بهار سال آینده در بینال ونیز حضور داشته باشیم. این مهم طبیعتا نیازمند مشارکت دستگاههای متعدد و حتی سرمایهگذاران بخش خصوصی خواهد بود تا محقق شود. همچنین در سایر پدیدههای بین المللی دیگری که در دنیا وجود دارد مانند امانتسپاریهای متقابلی که با موزه های مختلف مخصوصا مبتنی بر تفاهماتی که دولت سیزدهم با کشورهای مختلف رقم زده، آمادگی همکاری داریم.
او ادامه داد: چند روز قبل هم مدیر کل محترم همکاریها و تنظیمگری صادرات فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از موزه بازدید داشتند که گفت و گو هایی را در این زمینهها داشتیم. با سایر دستگاهها نیز این گفت و گو را در حال پیگیری هستیم.
خراسانی زاده در باره رویدادهای پیشرو نیز گفت: بر اساس آنچه در تقویم اصلی رویدادهای ما در سال ١۴٠٢ در نظر گرفته شده است، طبیعتا تاثیرگذارترین رویداد ما جشنواره هنرهای تجسمی فجر خواهد بود که مطابق ادوار گذشته شانزدهمین دوره آن را خواهیم داشت. تلاش میکنیم برای نقشآفرینی همه هنرمندان و افرادی که در چارچوب قوانین کشور خلق اثر میکنند، فضای مساعدی را فراهم کنیم. حضور آنها چه در جایگاه شورای سیاست گذاری یا دبیران بخش های ١٠ گانه ما برقرار خواهد بود. امسال تمام ۱۰ بخش جشنواره تجسمی فجر برقرار و بخشی تلفیق یا حذف نخواهد شد.
خراسانیزاده ادامه داد: مسئله بعدی که در حال پیگیری آن هستیم دوسالانه خوشنویسی ایران است. هفتمین دوسالانه در پاییز برقرار خواهد بود. همین امروز نخستین جلسه شورای سیاستگذاری دو سالانه با حضور اساتید بزرگواری و مرتبطین موضوع برقرار خواهد شد. تلاش میکنیم که امسال نیز این رویداد را به میزبانی قزوین رقم بزنیم. با توجه به اینکه قزوین در ادوار گذشته توانسته این رویداد را با نظم خوبی رقم بزند امسال نیز در خدمت دوستانمان در اداره کل ارشاد قزوین خواهیم بود. به دنبال این هستیم با مشارکت برخی فضاها در پایتخت همزمان با برقراری نمایشگاه بخشی از فرایندها را هم در تهران پیگیری کنیم.
مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی در ادامه نشست امروز خود با خبرنگاران گفت: رویداد بسیار مهم در عرصه شناسایی، شکوفایی و تربیت نسل آینده هنرمندان کشور ـ یعنی سیامین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران ـ نیز با چند رویکرد نسبتا متفاوت نسبت به دورههای گذشته از فردا ـ چهارشنبه ـ کار خود را آغاز خواهد کرد. رویکرد اول این است که جشنواره خود را در هفته نخست شهریور ماه در استان کردستان که مهد دیرین فرهنگی ایرانی ماست برقرار میکنیم. این استان دارای ارزشهای فرهنگی و ظرفیتهای کم نظیر هنری است اما به واسطه اینکه معمولا اخبار امنیتی یا ناخوشایند از آن شنیدهایم، نتوانستیم ذهنیت مناسبی را در کشورمان نسبت این مردم عزیز، دوستداشتنی و مهماننواز رقم بزنیم. این رویداد انشاءالله کمک خواهد کرد تا با حضور ۱۳۰ هنرمند جوان و نوجوان و همچنین ۳۰ هنرمند تراز اول در جایگاه استاد کارگاه و عضو شورای سیاستگذاری بتوانیم خلق آثار را به صورت دقیق و با پرداختن به بخشی از فرایند استاد شاگردی پیش ببریم.
او افزود: مسئله بعدی که میتواند در دوره سیام مورد توجه باشد این است که دبیر این رویداد بانویی ارزشمند و توانمند، سرکار خانم مینا صدری است. ایشان علاوه بر مجسمهسازی در حوزه نگارگری و نقاشی، دستی بر آتش دارند و این رویداد را مدیریت خواهند کرد که قطعا موجب اثبات توانمندی بانوان سرزمین خواهد شد.
خراسانیزاده اظهار کرد: رویکرد نوین بعدی ما، شعار این رویداد است که به نام کشور عزیزمان ایران، و با توجه به هویت ملی توسط شورای سیاست گذاری، «ایران دوستداشتنی» انتخاب شد. امیدوارم با تمام آثار خلق شده در این رویداد، هنرمندان علاقه خود به کشور را به نمایش بگذارند.
به گفته رییس شورای سیاستگذاری جشنواره هنرهای تجسمی جوانان، مسئله جوانگرایی نیز در این رویداد هنری مورد توجه بوده است. او گفت: «در این رویداد و در این دوره تلاش کردیم که بیشتر در خدمت جوان تر ها باشیم، چه در سطح شورای سیاست گذاری، چه اساتید و چه داوران از جوانان بیشتر استفاده شد.
این مقام مسوول سپس در پاسخ به پرسشی دربارهی وضعیت جشنواره تجسمی فجر و انتخاب دبیر آن اظهار کرد: جشنواره فجر برخلاف سایر جشنوارهها، یک جشنواره نیست بلکه ١٠ جشنواره است و باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد. ما در واقع ١٠ دبیر بخش و یک دبیر کل را انتخاب میکنیم اما متاسفانه سایه سنگین سایر جشنوارهها موجب میشود که ظرفیت هنرمندان تجسمی کمتر دیده شود. درخصوص دبیر تقریبا تصمیمها گرفته شده است، چندین جلسه در این رابطه برگزار شده و بخش مهمی از اعضای شورای سیاست گذاری مشخص شدند اما به واسطه اینکه ابتدا باید اعضای شورای سیاست گذاری مشخص شوند و با حضور آنها در کنار یکدیگر، شورا یک بار شکل گیرد و بعد دبیرکل مشخص شود اسم فردی را امروز نخواهم برد. اما چند مشخصه داشتیم که رویکرد ما در فضای جشنواره تجسمی را تعیین میکند. مسئله بسیار مهم ما این بود که در خدمت چهرهای باشیم که در کنار تجربه، دانش و تخصص نسبت به سایر گزینههای متعدد در رده جوانتری قرار گرفته باشد؛ بر همین اساس به دنبال فردی بودیم که
در جشنوارههای پیشین فجر به عنوان دبیر کل حضور نداشته باشد؛ یعنی او را میشناسیدش و شاید نزدیک به ٣٠ جشنواره داخلی و خارجی را دبیری کرده اما در این جایگاه حضور نداشته است. نکته بعدی مسئله نگاه فراگیری بود که توقع داشتیم دبیر ما داشته باشد. دوست داشتیم برچسب خط سیاسی یا فکری به او متصل نشود و کسی او را به عنوان چهرهای که با گروه خاصی است نشناسد، اگرچه همه هنرمندان برای ما عزیز هستند و در شورای سیاست گذاری حتما از دیدگاههای متفاوت استفاده خواهیم کرد. او باید در کنار هنرمند بودن در زمینه اقتصاد هنر دستی بر آتش داشته باشد و فضای امروز اقتصاد هنرهای تجسمی را بشناسد. جشنواره فجر از نظر ما گلخانهای نیست که این اتفاقات و آمد و شدها تاثیری در عرصه بازار هنر نداشته باشد.
خراسانیزاده در پاسخ به پرسش دیگری که بر صحبتهایش در باب قانونمند کردن هنرهای تجسمی پرسیده شد نیز، درباره اینکه آیا او تصور نمیکند که در بحث هنر باید شأن قانونگذاری را با احتیاط بیشتری پیش گرفت؟ اظهار کرد: باید اشاره کنم که قانونمندی حد ندارد. قانونمندی همواره خوب است، اما باید بین شأن ستادی و شأن جایگاه اثر هنری تفکیکی قائل شویم. گاه در جایگاه مدیرکل هنر های تجسمی با یکدیگر گفتوگو می کنیم و شأن ستادی داریم. البته تنظیمگری و سیاستگذاری به معنی قانونگذاری نیست و شأن حاکمیت و حکمرانی است؛ به این معنا که ما در جایگاه ستاد باید شرایطی را فراهم کنیم که به صورت شفاف هنرمندان و کنشگران این عرصه بدانند که چگونه میتوانند بهتر نقشآفرینی کنند و گلههای آنان نیز در چارچوب شفاف قابل پیگیری باشد. ما در جایگاه دولت نباید مداخله مستقیم در بسیاری از عرصهها داشته باشیم. من قرار نیست در اداره کل هنرهای تجسمی، هنرمندانی را داشته باشم که خلق اثر کنند بلکه باید شرایطی فراهم کنم که هنرمندان به بهترین نحو خلق اثر کنند. طبیعتا تمام شأن هنری سر جای خود خواهد بود؛ مثلا در حوزه تنظیمگری اینکه بتوانیم مجموعهای از ظرفیتهای دولتی، بخش عمومی غیردولتی و بخش خصوصی را به طریقی در کنار یکدیگر قرار دهم که به هنرمندان خدمترسانی کنند این را در تنظیمگری در نظر خواهیم گرفت. یا اینکه بتوانم با رایزنی بخشهای مختلف شرایط بهتری را برای پشتیبانی از هنرمندان و تشکلها فراهم کنم در عرصه تسهیلگری قرار خواهد گرفت. یا اینکه دستورالعملی داشته باشم و بر اساس سلیقه و درک شخصی رفتار نکنم، که همه بدانند بر چه مبنایی می شود و بر چه مبنایی نمی شود. یک قانونمندی سختگیرانه برای محدود کردن نیست بلکه شفافسازی فرآیند و رفع انحصار است.
او در پاسخ به پرسش دیگری درباره ارتباط اداره کل هنرهای تجسمی با فضای دانشگاهی که با اشاره به مطرح شدن موضوع حذف رشته مجسمهسازی از دفترچه کنکور پرسیده شد نیز اظهار کرد: خود من فردی دانشگاهی تلقی میشوم و عضو هیات علمی دانشکده هنر دانشگاه شاهد هستیم و تدریسم در دانشگاههای هنری برقرار بوده است. بنابراین در همین بازه زمانی تعاملات خوبی با دانشگاهها داشتیم. حتی برنامههای مشترکی را برگزار کردیم، برنامه مشترکی در سالروز رحلت حضرت امام (ره) با دانشگاه الزهرا برگزار کردیم. همچنین در ایام اربعین نیز برنامه دیگری خواهیم داشت. در چیدمان شورای سیاستگذاری، داوران، دبیران و اساتید نیز نقش دانشگاه ها را به طور جدی دنبال میکنیم و به دنبال این هستیم که فضای مشارکت خوبی شکل گیرد. حتی رویداد جوانان که از فردا آغاز میشود، در دانشکده هنر دانشگاه کردستان برگزار خواهد شد و بدون این دوستان قطعا نمیتوانیم راهی پیش ببریم. اینکه یک رشته در دانشگاهی شکل بگیرد یا نگیرد، در دورهای دانشجو بگیرد یا نگیرد مسئلهای نیست که ما بتوانیم در جایگاه وزارت فرهنگ به آن ورود کنیم این از وظایف وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است، اما طبیعتا اگر جایی خواست هنرمندان باشند از سوی آنان موارد را پیگیری خواهیم کرد.
او در عین حال ادامه داد: اما درباره این حواشی باید این تذکر را خدمت خودم و دوستان رسانهایام عرض کنم که لزوما وقتی یک سال یک رشته برای انتخاب رشته اعلام نشود پدیده تازهای نیست. در برخی از دانشگاهها به دلیل محدودیت نیاز در کشور، منابع دانشگاهی و کارگاهها، برخی از رشتهها یک سال در میان دانشجو میگیرند. اینطور نیست که همه رشتهها باید هر سال در دفترچهها باشد، گاهی پیش میآید که در دوره دکتری، ارشد و کارشناسی رشتهای یک سال یا دو سال در میان دانشجو می پذیرد، چون بیشتر از این ظرفیت راهبری آن را ندارد یا نیاز جامعه بیش از این نیست. اگر خبری دست به دست می شود قبلش باید بررسی کنیم و ببینیم که آیا همواره مستمر این طور بوده یا تغییر و تحولی ایجاد نشده که یک رشته از یک دانشگاه به دانشگاه دیگری منتقل شود؟ آیا تغییر ساختاری ایجاد نشده که گروهها تغییر کنند و … .
او گفت: مواردی از این دست باید بررسی شود و اگر واقعا جمعبندی بر این بود که رشتهای قرار است حذف شود طبیعتا خواست هنرمندان را از وزارت محترم علوم و دانشگاه پیگیری خواهیم کرد و در چارچوب ضوابط پیش خواهیم رفت.
او در پاسخ به سوال دیگری درباره شرکت نکردن برخی از هنرمندان در جشنواره تجسمی فجر سال گذشته و سیاستی او که قرار است پیش بگیرد، گفت: توضیحات تکمیلی را در نشست ویژه ای توضیح خواهیم داد اما وقتی عرض میکنم نگاه ما دیدی فراگیر است و آغوش ما برای هنرمندانی که در چارچوب کشور و نظام فعالیت میکنند باز است، به این معناست که با قهر و آشتیهای گذشته کاری نداریم. در یک خانواده گاهی پیش میآید که فرزندی به دلیلی قهر میکند یا پدری تشر می زند. این ها برای رشد خانواده است و نه از هم گسیختگی خانواده؛ بر همین اساس آغوش ما همواره برای کسانی که در آغوش کشور کار میکنند باز است. حالا عده خاصی ممکن است ارزشهای مردم و کشور را زیر پا گذشته باشند و قصد پافشاری بر حرفهای خود را داشته باشند که این بحث دیگری است؛ چون جشنوارههای ما در چارچوب کشور برگزار میشوند، نمیتوانیم خدمت کسی باشیم که به کشور اعتقادی ندارد؛ این امر بدیهی است، اما اگر کسی روزی موضع ناصوابی گرفته و علاقهمند به اصلاح مواضع خود است، حتما آغوش ما باز و نگاه ما پدرانه خواهد بود.
خراسانیزاده در ادامه درباره لزوم تفکیک بین جایگاه حاکمیتی اداره کل هنرهای تجسمی با موزه هنر های معاصر که در ارتباط مستقیم با هنرمند واقع شده است، اظهار کرد: من با مداخله مستقیم دولت در اتفاقات و جریانهای هنری مخالفم اما شأن موزه به شأن حاکمیتی نسبتی ندارد و وابستگی آن به نسبت ساختار به مدیریت فرهنگی است. موزه خود یک موجود زنده و اثرگذار است. چند سال است که دانشگاهها علاقهمند هستند نقد هنری برگزار کنند، آیا کرسیهای برگزار شده در دانشگاهها توانستند نقد هنری برپا کند؟ اصلا نقد هنری در دنیا در موزهها و گالریها شکل میگیرد. مشهورترین منتقدان هنری اغلب در نمایشگاههای تاثیرگذار بینالمللی نقد و تحلیل ارایه کردند که جریان تازهای در حوزه نقد ایجاد کرده است. شاید موزه قرار نباشد نقد را به عهده گیرد اما قطعا میتواند برای شروع آن پیشران باشد. با شناختی که از عرضه دانشگاهی، فعالیتی و حاکمیتی در عرصه هنر دارم، به صورت قاطع عرض میکنم که هیچ کجا چنین ظرفیتی ندارد.
او در پاسخ به سوالی درباره جایگاه خود به عنوان سرپرست موزه هنرهای معاصر هم گفت: باید یادآوری کنم که به واسطه محدودیت داشتن بیش از یک شغل، این مسئله وجود دارد که اگر کسی شغل اولی دارد، عنوان دیگرش «سرپرست» خواهد بود. یادآوری میکنم که آقای سمیع آذر هفت سال اینجا مدیر کل هنرهای تجسمی و همزمان سرپرست موزه بودند. بعد از ایشان نیز همینطور ادامه پیدا کرده است، مثلا مرحوم حسینی راد نیز اینچنین بودند. مرحوم حبیب صادقی و دیگران نیز چنین بودند. چند سالی این شیوه اجرایی نشد. بنابراین مدت زمان حضور بنده حتما نباید با نگاه به عنوان سرپرستی که قرار است جایگاهش تغییر کند بررسی شود. این مدت زمان هر چقدر باشد، کوتاه یا میان مدت یا بلند مدت باید ببینیم چطور می توانیم اثر آن را مبتنی بر ساختار و فرایند پایدار کنیم. ساختار موزه را که ساختاری همسطح است و باعث سختی کار شده را تبدیل به ساختارهای منسجم کنیم که با همکاری همکاران خودمان اتفاق خواهد افتاد. فکر میکنم چنین ساختاری میتواند موجب ماندگار شدن ساختار شود.
او در پاسخ به پرسشی درباره افزودن آثار جدید به گنجینه موزه گفت: موزه طی سالهای اخیر پشتیبانی لازم را نداشته که بتواند آثاری را پیش ببرد. پیشتیبانی ها برای ورود آثار جدید کمرنگ بوده است، البته در سال های بعد از انقلاب اسلامی آثاری وارد موزه شده و اقداماتی که در دهه ۸۰ برای بازگرداندن شاهنامه شاه طهماسب انجام شده ارزشمند بوده است. این یکی از گنجینههای مهم هنر ایران است. حتی آثاری هم به عنوان هدایا به موزه وارد شده که البته ما برای حفظ شأن موزه علیرغم لطف دوستان هر اثری را دریافت نمیکنیم.
او با اشاره به تصویب بند ز تبصره ۹ قانون بودجه ۱۴۰۲ گفت: بر اساس این بند تمامی دستگاههای دولتی و شرکتهای وابسته به دولت باید یک درصد از بخشی از بودجه خود را در زمینه فرهنگ هزینه کنند. سال گذشته البته دو درصد بود و مخیر بودند اما امسال یک درصد اعلام شده و مکلف هستند. ساز و کار آن نیز در حال فراهم شدن است.
خراسانیزاده ادامه داد: مسئله مهم دیگر بحث همکاری با بخش خصوصی و مجموعههای علاقهمند به سرمایهگذاری در بخش هنر است. موزه هنرهای معاصر و بخش هنرهای تجسمی میتواند برای ارتقاء سرمایه اجتماعی حوزههای صنعتی و تجاری بسیار جذاب باشد. یا در رویدادهایی که در خطشکنی رویدادهای روز دنیا برگزار میکنیم میتوانند حضور داشته باشند. ما علاقهمند هستیم که گنجینه خود و توسعه ظرفیتهای خود را با کمک بخش خصوصی و نهادهای عمومی غیردولتی پیش ببریم.
او همچنین در پاسخ به سوال دیگری درباره پرداختن به هنر معاصر ایران نیز گفت: درخصوص اینکه در ادوار گذشته شاید کمتر به هنر معاصر پرداخته شده است، به دنبال این هستیم که در تعادل و توازنی به هنر معاصر خود بپردازیم؛ چه معاصر به معنای قرن اخیر، چه به معنای پس از انقلاب و چه به معنای مفاهیم معاصر.
مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی درباره تعامل با نگارخانهها نیز گفت: تعامل با نگارخانهها شرط کار ماست. اگر بازار اقتصاد و بازار رشددهنده فضای هنری در نگارخانه ها شکل نگیرد امکان اینکه در موزه حرفی داشته باشیم نخواهیم داشت. بر همین اساس آن ها واسط خواهند بود که کارهای بزرگی در موزه انجام گیرد. نگارخانههای ما در چارچوب رسمی کشور در سطح بین المللی فعالیت می کنند و آن ها این ظرفیت را دارند که از همکاری بخش خصوصی در این راستا استفاده کنند.
ارسال نظر