تازهترین واکنشها به پلمب خانه اندیشمندان علوم انسانی | شورای شهر هم منتقد اقدام شهرداری است
خانه اندیشمندان علوم انسانی در خیابان ورشو تهران واقع در محوطه یک پارک کوچک، 12 سالی است که محفلی برای اساتید دانشگاه، پژوهشگران و اندیشمندان شده تا با جمع شدن در آنجا به بررسی و واکاوی آسیبها و مسائل جامعه و شهر و کشور بپردازند تا شاید از این گذرگاه بشود راهکاری و چارهای برای رفع نقایص جامعه پیدا کرد. حالا چند روزیست که خبر پلمب این خانه سر زبانها افتاده و نکته جالب اینکه گفته میشود دستور پلمب را شخص شهردار، علیرضا زاکانی صادر کرده است و مسئولین و متولیان آن به هر ریسمانی چنگ میزنند تا مانع بسته شدن محل کارشان شوند.
به گزارش آرمان ملی آنلاین افرادی از پیشکسوتان در این خصوص نظر مخالف دادند و از مسئولان خواستند مانع انجام این کار شوند و در میان مخالفان چهره برخی اعضای شورای شهر هم دیده میشد که میگفتند با این اقدام شهردار متبوعشان مخالفند.
برای نمونه، ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران با انتقاد از این عملکرد شهرداری تهران گفته: به هر دلیلی اگر شهرداری تصمیم گرفته است که این خانه را توسعه دهد تا دیگران هم حضور پیدا کنند یا مدیریت آن را جابهجا کند، طبعا باید در ابتدا اخطار کتبی صادر میکرد و همچنین مهلتی به مدیریت خانه داده میشد و اگر تمکین نمیکردند، باید از طریق مراجع قضائی نسبت به حکم تخلیه یا جابهجایی اقدام میکرد. او افزوده که این شکلی که شهرداری مستقیم بدون طی این مراحل به این مرکز مراجعه کرده به نظر قابل دفاع نیست و ما این روش را نمیپسندیم و البته توضیح داده که آن طور که شهرداری اعلام کرده است، پلمب خانه اندیشمندان علوم انسانی تکذیب شده و ما با دوستانی که در آنجا حضور دارند تماس داشتیم و آنها اعلام کردند که این خانه پلمب نشده است، اما شهرداری مراجعه کرده است که آنجا را از افرادی که در آنجا حضور داشتند، تخلیه کند.
بنا به توضیحات این عضو شورای شهر، برابر روال عادی معمولا درخصوص این سری املاکی که در اختیار موسسات و مجموعههای فرهنگی قرار میگیرد، قراردادهایی وجود دارد. این قرارداد هم ظاهرا از دهه ۹۰ بین هیات امنای خانه اندیشمندان و شهرداری تهران منعقد شده است.
قطع درختان بارور
اما از بحثها و ضد و نقیضهای مسئولان و مدیران شهری که از قضا همگی از یک طیف سیاسی و فکری و همسو هستند، که بگذریم بد نیست سری به سخن افرادی که در حوزههای تخصصی و تفکری خود برجسته بودهاند در رابطه با خانهای بزنیم که برای سالهایی خانه و مامنی برای آنها هم بوده تا دانستهها و آموختههایشان را در معرض استفاده و نظر قرار دهند و زمینههای گفتوگو و به چالش کشیدن را برای هدف نهایی رشد و آگاهی فراهم کنند. در این میان به صحبتهای دو نفر از این اساتید سری میزنیم؛ ژاله آموزگار، استاد زبان و ادبیات فارسی و محمد فاضلی، جامعه شناس.
پیام خانم آموزگار در کانال تلگرامی مجله بخارا به این شرح منتشر شد: «به عنوان یکی از کسانی که بارها در سالنهای خانه اندیشمندان علوم انسانی نشستهام و به سخنان مفید و پرمحتوای صاحب نظران گوش فرا دادهام و یا خود از بلندگوی آن خدمات خدمتگزاران فرهنگ را ستودهام و به چشم خود اظهار علاقه جوانان را به این مباحث دیدهام نمیتوانم باور کنم که چنین پایگاهی بسته شود.» در ادامه این پیام آمده است: «آیا خردمندانهتر نیست که به جای بریدن درختان بارور در آبیاری آنها بکوشیم و اگر نیازی به ایجاد مرکز فرهنگی دیگری هست، نهال جدیدی بکاریم ؟»
استادان ارزشی و انقلابی دهها شبکه رادیویی و تلویزیونی دارند
در ادامه این پیام تاثیرگذار خانم آموزگار، به صحبتهای محمد فاضلی، عضو هیات علمی سابق دانشگاه شهید بهشتی سری میزنیم که با اعلام اعداد و ارقامی در خصوص بودجه سازمانها و نهادهای وابسته و غیر وابسته به شهرداری توجه مخاطب را به نوعی شکاف و تبعیض و در انزوا ماندن اماکنی مثل خانه اندیشمندان، جلب کرده است با این اظهارات که «بخشی از التهاب و نارضایتی عمیقی که در جامعه و به ویژه در تهران وجود دارد، فقط ناشی از فقر و تورم نیست، بلکه، ناشی از تنگنای حضور فرهنگی و حضور اجتماعی در فضای شهری هم هست. و این تنگنای حضور فرهنگی و اجتماعی، برای شهروندان، تنگی تنفس ایجاد میکند. این در حالی است که استادان ارزشی و انقلابی دهها شبکه رادیویی و تلویزیونی کشور در اختیارشان قرار دارد.»
او به عنوان یکی از اعضای هیات مذاکره کننده با نماینده شهرداری، در این باره دیدگاه و نظرات خود را با خبرآنلاین مطرح کرده است. این جامعهشناس با اشاره به اینکه بودجه شهرداری برای حقوق فرهنگی شهروندان بسیار ناچیز است، ادامه داده که در جلسه، نماینده شهرداری یعنی معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری مطرح کردند بودجه فرهنگی و اجتماعی که به خانه اندیشمندان اختصاص یافته سه میلیارد تومان است. این در حالی است که به خانه مداحان ۹میلیارد تومان بودجه اختصاص یافته است. حال اگر مداحان که خودشان دارای کسب و کار وسیع و درآمد هستند، بتوانند ۹ میلیارد تومان دریافت کنند، چگونه است که برای خانه علوم انسانی کشور با دارای هزاران دانشجو و استاد ۳میلیارد تومان در سال اختصاص مییابد؟ حال به اعتبار این بودجه ناچیز، آیا شهرداری حق دارد جهتگیری فکری فرهنگی فعالیتهای خانه اندیشمندان علوم انسانی را تعیین بکند؟ از این رو شهرداری در جایگاه و مقامی نیست که بتواند برای اندیشمندان کشور تعیین تکلیف بکند.
شهرداری هم زور و زر دارد هم حمایت و پشتیبانی
به گفته فاضلی، آنچه تا کنون تجربه کردهایم به هر حال شهردار از زور و زر کافی و همچنین از حمایت و پشتیبانی نیروهای متعدد دیگر برخوردار است. بنابراین اگر شهردار نخواهد در خواسته و تصمیماش تجدید نظر بکند، بعید میدانم که استادان علوم انسانی که امروزه جزو بیقدرتان جامعه هستند، بتوانند در مقابل آنان کاری بکنند. اما نکته مهم آن است که اگر شهردار بتواند چنین پیروزی را به دست بیاورد این پیروزی تبریک گفتن ندارد. چون پیامدهای خواسته و ناخواسته و پیامدهای منفی این پیروزی دامن خود حاکمیت و مدیریت شهری را خواهد گرفت. خانه اندیشمندان خرده فضایی کوچک برای گفتوگو، تعامل و فضای تنفس فکری و فرهنگی در جامعه است. بستن این پنجرهها و فضاها در نهایت دستاوردی را برای خود حاکمیت و حکمرانی شهری نخواهد داشت. جز اینکه طبقه متوسط شهری و طبقه فهیم و طبقه عامل اهل فکر را سرخورده تر و خشمگینتر میکند.
او توضیح داده که «اگر ماهیت این فضا عوض و به فضای مداحان و صدا وسیما یا به فضاهای رسمی حاکمیتی تبدیل شود. دیگر جمعیتی که به چنین فضایی جذب میشدند، جذب نخواهند شد. معنایش این است که آن موقع نیاز شهروندان بیپاسخ میماند و سرخوردگی و خشم تولید میشود. امیدوارم حکمرانی شهری و کسانی که در حاکمیت احساس مسئولیت میکنند و عقلایی میاندیشند با نگاه بلند مدت و پایدار به شهر تهران و خانه اندیشمندان و دیگر فضاهای شهری شبیه این نگاه کنند. بخشی از التهاب و نارضایتی عمیقی که در جامعه و به ویژه در تهران وجود دارد، فقط ناشی از فقر و تورم نیست، بلکه، ناشی از تنگنای حضور فرهنگی و حضور اجتماعی در فضای شهری هم هست. و این تنگنای حضور فرهنگی و اجتماعی، برای شهروندان، تنگی تنفس ایجاد میکند. این در حالی است که استادان ارزشی و انقلابی دهها شبکه رادیویی و تلویزیونی کشور در اختیارشان قرار دارد.»
ارسال نظر