| کد مطلب: ۳۰۴۸۹۳
لینک کوتاه کپی شد

صادق زیباکلام در گفت وگو با آرمان ملی :

محیط زیست شهر مهم‌تر از سیاسی شدن نیست؟

نرگس کارخانه‌ای: این روزها انتخاب شهردار تهران به موضوع پیچیده‌ای تبدیل شده است. علیرضا زاکانی که پیشتر کاندیدای ریاست جمهوری بود، برای تصدی این مسئولیت معرفی شد اما ظاهرا او به‌سادگی بر کرسی بهشت نخواهد نشست. پیش‌تر صادق زیباکلام در طی توئیتی آورده بود انتصاب آقای زاکانی برای شهر تهران حتی اصولگرایان معتدل و میانه‌رو را هم بهت‌زده کرده است. باید بررسی شود که علل اصلی چیست که فردی این چنین مخالفان بسیاری از تمام جریانات برای شهردار شدن دارد و سرنوشت تهران با شهرداری یک اصولگرای دلواپس به نام زاکانی چه خواهد شد.

محیط زیست شهر مهم‌تر از سیاسی شدن نیست؟

آرمان ملی آنلاین -در این راستا صادق زیباکلام استاد دانشگاه با «آرمان‌ملی» به گفت‌وگو پرداخت که در ادامه می‌خوانید.

زاکانی گزینــه اصلـی شهرداری در شورای ششم بود. از زمان معرفی زاکانی شاهــد مخالفت‌ها و حواشی زیادی بودیم . به نظر شما چرا معرفــی این گزینه تا این حد با سر و صدا همراه بود؟
بایددر نظر داشت تهران شهری است که گفته می‌شود جمعیت فعال در فضاهای خارج از منزل آن، در روز حتی تا 12 یا 14 میلیون می‌رسد اما قسمتی از این افراد که در تهران مشغول به اشتغال هستند، شب‌ها به شهرها و شهرک‌های اطراف تهران که در آنها سکنی دارند، بازمی‌گردند اما اگر همین 10 میلیون جمعیت شب را هم در نظر بگیریم، عدد کمی نیست. واقعیت این است که شهر تهران در 5، 10و حتی 30 سال گذشته به‌رغم جمعیت بالایی‌که داشته و دارد، فاقد برنامه‌ریزی دقیق و اصولی بوده و هست. شهر به عنوان یک محل زندگی باید دارای فضای سبز، امکانات اجتماعی و رفاهی شوده و همچنین مجهز به سیستم حمل و نقل شهری و سایر امکانات عمومی دیگری باشد که متناسب جمعیت 10 میلیونی است. واقع مطلب این است که هیچگاه چنین نگاهی به تهران وجود نداشته است. به عنوان مثال اگر سرانه فضای سبز اندازی‌گیری شود، این نتیجه حاصل خواهد شد که 10 میلیون ساکنان تهران از چه میزان اندکی از فضای سبز برخوردار هستند. در این زمینه من خود آماری ندارم اماآمارهای بین‌المللی با این محورها وجود دارد که سرانه فضای سبز در تهران را مشخص می‌کند. درست است من هیچ آماری ندارم اما به عنوان فردی که در تهران زندگی می‌کند و فضای سبز برایش اهمیت دارد، فکر می‌کنم که سرانه فضای سبز در شهر تهران چندان بالا نیست و شهر تهران از این نظر یکی از پایین‌ترین رتبه‌ها را در دنیا دارد.
بر چه اساسی معتقد هستید سرانه فضای سبز در تهران یکی از پایین‌ترین رتبه‌ها را دارد؟
من حدود دو سال پیش گزارشی را در یکی از روزنامه‌ها می‌خواندم که نشان می‌داد باغات شمال که شامل شمیرانات و شرق تهران می‌شود، بسیار کاهش پیدا کرده است. همچنین از فرحزاد به سمت غرب تهران نیز باغات و فضای سبز چندانی وجود ندارد. اگر به مراکز خریدی که در منطقه شمیران یعنی نزدیکی تجریش، زعفرانیه و نیاوران ایجاد شده، توجه کنید متوجه خواهید شد که برج سازی به چه اندازه افزایش داشته است و در کنار آن شاهد رویش فراوان مراکز خرید هستیم. این مکان‌ها همه پیشتر جز باغات بوده‌اند.آنچه اهمیت دارد دانستن این موضوع است که اساسا فضای سبز چه انداره برای مسئولان در تهران اهمیت داشته و دارد؟ به نظر من اهمیت آن در مقایسه با ایجاد فرهنگسراها و یک سری ساختمان‌ها دیگر بسیار کم بوده است.
شما فرهنگسراهــا را چندان در جهت رفع نیازهای شهری نمی‌دانید؟
اولا باید دید چه تعدادی از جمعیت شهر از این فرهنگسراها استفاده می‌کنند. البته حالا که کرونا همه‌گیر شده است و همه جا تعطیل است اما در همان زمان هم که کرونا نبود، واقعا به چه میزان از این فرهنگسراها استفاده می‌شد. با در نظر گرفتن این شرایط من فکر می‌کنیم که ایدئولوژی، تبلیغات ایدئولوژیک و... برای شهردارها، شهرداری تهران و شــورای شهر تهران بیش از فضای سبز، اهمیت دادن به حمل و نقل عمومی، توسعه مترو و موضوعات دیگر اهمیت دارد.
پیش بینی شما از عملکرد آقای زاکانی در این محیط با توجه به شرایطی که عنوان کردید، چگونه خواهد بود؟
پیش‌داوری در مورد آقای زاکانی نمی‌کنم اما این سوال را از شما دارم با توجه به شناختی که ما از آقای‌زاکانی و عقبه اجتماعی و گرایشات ایدئولوژیک‌اش داریم، آیا به فضای سبز اولویت بیشتری خواهد داد یا امور دیگر به‌ویژه موضوعات ایدئولوژیک؟ واقعا ما با شناختی که از آقای زاکانی داریم به‌خوبی می‌دانیم که او افرادی را منصوب می‌کند که از لحاظ ایدئولوژی نزدیک به خودش باشند. تصور کنید شما به آقای زاکانی بگویید که فردی در زمینه فضای سبز ایده‌ها و طرح‌های جالبی دارد و می‌توانیم از وی برای حضور در شهرداری استفاده کنیم. فکر می‌کنیم پاسخ آقای زاکانی چه باشد؟ من فکر می‌کنم به رئیس دفترش یا آن کسی که این پیشنهاد را بیان کرده خواهد گفت که شماره این فرد را نگه دارید و بعدا با وی تماس خواهم گرفت. اما فردای همان روز فردی می‌آید و به آقای زاکانی پیشنهاد طرحی را می‌دهد مثلا در پارک‌ها محلی برای خطابه و ارشاد مردم ایجاد کنیم یا مکانی را مانند تریبون درست کنیم تا افراد ژشت تربیون بروند و مردم را هدایت کنند!. آقای‌زاکانی این پیشنهاد را سریعا به عنوان یک طرح خیلی جالب مورد استقبال قرار می‌دهد و آن را به بعد موکول نمی‌کند. مقصود من این است با توجه به شناختی که از آقای زاکانی داریم، خدمات و اقدامات ایدئولوژیک در خطی خاص مهم است. مثلا اگر شما بگویید کــه سخــنرانی‌های آقایان مجتهد شبــستری یا مصطفی ملکیان در پــارک‌ها پخش شود، شمــا را از اتاق خود بیرون خواهــد کــرد. اما اگر شما بگویید بــرای مثال ســخنرانی یــک هــم طیف و هم‌فکر خــودش را پخش کنیــم، مورد استقبالش قرار می‌گیرید. آقای زاکانی در هر جای دیگری که حضور داشته مقدم بر هر امر دیگری برایش ایدئولوژی مهم و به دنبال اشاعه آن خواهد بود. همچنین به یاد دارید او در دوران مناظره های انتخابات ریاست جمهوری با چه لحنی با آقایان همتی و مهرعلیزاده صحبت می‌کرد. واقعیت امر این است که وی احترامی به رقیب نمی‌گذاشت و این رفتارهای آقای زاکانی باعث تعجب است، چرا که از او به عنوان پزشک انتظار رعایت منش اجتماعی می‌رود اما رعایت این امور در مناظره‌ها تنها مولفه‌هایی بود که در آقای زاکانی به هیچ وجه دیده نشد.
اکنون برخی اصـولگرایان دلواپس مانند رسایی از زیر پا گذاشتن قانون با هدف شهردار شدن زاکانی انتقاد می‌کنند و انتخاب او را خلاف قانون می‌دانند. نظر شما چیست؟
در مورد این امور علم و اطلاعی ندارم اما می‌دانم که تصمیماتی اتخاذ می‌شود که رعایت قانون در آنها معنایی ندارد. امیال و اراده بخشی از صاحبان قدرت است که حرف اول و آخر را می‌زند و قانون فرع بر اراده آن‌هاست. مشخص است که همین‌ها می‌خواهند آقای زاکانی شهردار باشد و چندان برایشان مهم نیست که شرایط وی با شرایط مندرج در آیین نامه انتخاب شهردار مانند سوابق، تجربیات و تحصیلات همخوانی ندارد. انتخابات ریاست جمهوری 1400 را خاطرتان هست که آقایان علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری را رد صلاحیت شدند. باید توضیح داده شود که علت ردصلاحیت آقای لاریجانی چه بوده و چه ادله قانونی برای این تصمیم وجود داشته است. در چنین فضایی به من می‌گویید آئین‌نامه، قوانین و مقررات انتخاب شهردار از سوی شورای شهر چه می‌گوید؟ به نظر من این سوال یک طنز است. برخی مواقع قانون معنای اراده برخی افراد خاص را دارد. وقتی من می‌دانم اراده‌ای برخی در جامعه تعیین کننده است به عنوان نمونه مشخص می‌کند چه فردی شهردار شد، تاکید به بررسی قانونی انتصاب زاکانی اثری ندارد و مته به خشخاش گذاشتن است. تنها آئین‌نامه که اهمیت دارد اراده برخی صاحبان نفوذ و قدرت است.
در صورت تاییــد شهردار شدن زاکانی چه سرنوشتی برای تهران متصور هــستید؟ آیا تصور روزهای خوب و شیرین دارید؟
نه متاسفانه. آقای زاکانی که جای خود دارند، آقای قالیباف هم که اصولگراست و به اندازه زاکانی تند نیست، در طی 12 سال ریاست در شهرداری تهران مسائل زیادی برای پایتخت رقم خورد. یکی موارد افزایش بیش از حد تعداد کارکنان شهرداری بود. پرسنل شهرداری قبل از حدود 30هزار نفر به 70 هزار نفر رسید. نیاز است تحقیق وسیعی انجام شود تا مشخص کند تخصص حدود 40 هزار نفری که در زمان آقای قالباف استخدام شدند، چه بوده، برای چه استخدام شدند و کدام خدمات شهری نیاز به وجود آنها داشت. نکته دوم مربوط به بدهی‌های شهرداری است که باز هم عددی مشابه عدد کارکنان دارد. قبل از شهرداری اصولگرایان کل بدهی‌های شهرداری زیر 40هزار میلیارد تومان بود و در طی 12 سال این بدهی‌ها به بالای 70هزار میلیارد تومان رسید. این اعداد و ارقام هم از سوی آقای حناچی در دورانی که شهردار بودند، ارائه شد.
آیا فکر می‌کنید این وضعیت در زمان آقای زاکانی تکرار خواهد شد؟
نه تنها تکرار، بلکه بدتر هم خواهد شد. درست است که منظما لیست حقوق پرداختی شهرداری به طرز وحشتناکی افزایش یافته بود اما آقای قالیباف مسائل را رعایت می‌کردند که آقای زاکانی به هیچ یک از این امور توجه نداشته و نخواهد داشت. متاسفانه عقبه وی نیرومندتر است و کسانی که از وی حمایت می‌کنند و وی را نامزد ریاست جمهوری و حالا هم شهردار کرده‌اند، قدرتمند هستند. به نظرم زاکانی وضع شهر را از شرایط فعلی هم تنزل خواهد داد. علاوه بر این آقای زاکانی چه تجربه و چه تخصصی در امور شهری دارند؟ یعنی واقعا برای آقای زاکانی فضای سبز، حمل و نقل عمومی و مسائل محیط زیست اهمیت داشته و دارد؟ کسی می‌تواند موارد اهمیت مسائل شهری و محیط زیست برای آقای زاکانی را در چند دهه پس از جنگ نشان دهد؟ متاسفانه شهرداری و اداره شهر تهران همواره یک فرمول خاص به نام فروش شهر تهران داشته است. متاسفانه شهرداران قبل از حناچی، شهر را تحت عنوان تراکم می‌فروختند و با درآمد حاصل از آن، شهر را اداره می‌کردند. این امر اسفناک است و روند فروش شهر، تراکم فروشی و فضا فروشی در زمان زاکانی دوباره شروع خواهد شد. آن‌هایی که برای مسائل زیست محیطی و فضای سبز ارزش قائل بودند هم در نهایت شهر فروش شدند چه رسد به ایشان. با توجه به پیشینه و اهمیت ایدئولوژی در نظر شهردار، واقعا باید به حال شهر تهران گریست.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار