کسی که خودش نمایندگان را تایید میکرد، رد صلاحیت شد!
محمود علوی عضو خبرگان رهبری است؛ نمایندگان با تایید او به مجلس آمدند، خودش ردصلاحیت میشود!
محمدرضا خباز، فعال سیاسی اصلاح طلب، درباره تاثیر ردصلاحیتها بر کاهش مشارکت مردم گفت: سالهاست که بین دعوت مردم به انتخابات و رفتار برخی مسئولین یک تضاد قابل مشاهدهای نمایان است. از یک طرف مردم را به حضور پرشور در انتخابات دعوت میکنند از طرف دیگر رفتار هیاتهای اجرایی و هیاتهای نظارت نسبت به سالهای گذشته سختگیرانه تر شده است. عده زیادی از مردم در این تضاد باقی ماندند که ما باید در انتخابات حداکثری شرکت کنیم اما رفتار برخی مسئولین نشان میدهد که برای آنها انتخابات حداکثری اهمیتی ندارد.
بخش هایی از گفت و گوی خبازی را در ادامه می خوانید:
من سال 94 که در سمنان استاندار بودم نزدیک انتخابات که شد گزارشاتی از دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی به ما میدانند. یکی از این گزارشات تعجب برانگیز بود. آقایی که خود را سردار نامیده بود در یکی از روستاهای منطقه استان در سالگرد شهدا، به جای اینکه مردم برای حضور در انتخابات تشویق کند، گفته بود این منافقین جدید، درصدد انتخابات حداکثری هستند.
مردم یک ذهنیتی از منافقین داشتند اما او این تعبیر جدید را به کار برده بود. این رفتار برای ما تعجب برانگیز بود کسی که خود را سردار مینامد چرا اینگونه سخن میگوید و مقابل مسئولین و رهبری ساز ناسازگاری میزند.
بعد از مدتی در تلویزیون یک فردی که ما با هم در مجلس نماینده بودیم، رسما اعلام کرد که ما بدنبال انتخابات حداکثری نیستیم بلکه بدنبال انتخابات اطمینان زا هستیم. اطمینان زا یعنی آنهایی که از نظر ما شایسته هستند رای بیاروند. بنابراین انتخابات حداکثری از نظر ما اهمیتی ندارد و این اظهارات از تلویزیون پخش شد و هیچ کس هم به او نگفت بالای چشمت ابروست. بنده دو نمونه را عرض کردم از این نمونهها زیاد است.
مورد بعدی رفتار هیاتهای اجرایی است. از اول انقلاب هیاتهای اجرایی بسیار در ردصلاحیتها معتدل عمل میکردند و فقط به نظر دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی نگاه میکردند اما دو سه دوره است که اینها هم سختگیری می کنند. در انتخابات مجلس گذشته و ریاست جمهوری سخت گیری و سلیقهای عمل کردند و این رفتار نسبت به دورههای گذشته افزایش یافته است. قبلا هیاتهای اجرایی حدود 12 درصد ردصلاحیت انجام میدادند اما الان ردصلاحیتها به 29 درصد رسیده و گسترده شده است.
برای مثال حجت الاسلام علوی عضو مجلس خبرگان رهبری است یعنی شورای نگهبان او را برای خبرگان رهبری تایید کرده اما برای مجلس تایید نمیکند همین مجلسی که الان تشکیل شده همه آنها با تایید حجتالاسلام علوی آمدند. اگر وزیر اطلاعات وقت تایید نمیکرد آنها نمیتوانستند به مجلس بیایند. نماینده موجود را حجت الاسلام علوی تایید کرده و الان برای مجلس شورای اسلامی که اهمیت آن کمتر از مجلس خبرگان رهبری است از این بٌعد که اینها باید پیرامون راس نظام تصمیم بگیرند، او را تایید نمیکنند.
وزیر اطلاعات را روسای جمهور از زمان امام تا الان با هماهنگی رهبری انتخابات میکردند. آقای روحانی زمانی که حجت الاسلام علوی را معرفی کرد مورد تایید رهبری بود. بدیهی است که او اهل تندروی نیست و اعتقادات خود و خون مقدس شهدا را به پای احساسات و تندرویها نمی گذارد و اهل نظر است.
در دوره یک دوره با او در مجلس نماینده بودیم. من نماینده کاشمر و او نماینده لامرد از استان خودشان بود. حجت الاسلام علوی اهل بله قربان گفتن نیست اگر حرف، منطقی، علمی، قانونی و شرعی باشد میپذیرد در غیر این صورت نمیپذیرد. برخی بدنبال نماینده اهل نظر نیستند بلکه بدنبال گروهی هستند که هرچه گفتند اینها بدون نظر، تایید کنند. ردصلاحیت و یا عدم تایید علوی به ریزش انتخابات کمک میکند.
عدهای از روزنامهها که از قبل از انقلاب بودند، شروع کردند که چرا روحانی کاندیدا برای انتخابات شده است و از شورای نگهبان خواستند که او را ردصلاحیت کند که همه اینها به کاهش مشارکت کمک میکند.
یک فرد مهندس در استان ما را که، شایستگی بالایی هم دارد او را بدون دلیل ردصلاحیت کردند کسانی که اینها را میشناسند و سابقه خدمات آنها را دیدند، پای صندوق رای نمیآیند و این نشان دهنده این است که دعوت به انتخابات مشارکتی با رفتار برخی مسئولان و با سخنان آنها در تضاد است.
به جای اینکه به مردم امید و امیدواری بدهند متاسفانه ساز تفرقه را مینوازند و به این وسیله زمینه مشارکت در انتخابات را کاهش میدهند. ما نباید بدنبال دشمن خارجی بگردیم گاهی برخی از این افراد ناخودآگاه باعث میشوند رغبت مردم نسبت به انتخابات پایین بیاید.
ارسال نظر