صفحه ای دیگر از خاطرات آیت الله هاشمی

مرحوم هاشمی‌رفسنجانی در خاطرات روز سوم آذر سال 139، از مرگ خواهرش تا حوادث رخ‌داده در اسراییل را نوشته‌است. متن کامل خاطرات هاشمی رفسنجانی را می‌خوانید.

امروز باران خوبی در تهران و خیلی از جاهای دیگر داشتیم. پیش‌بینی‌ شده‌ که چند روز ادامه داشته باشد. از ساعت یازده و نیم صبح تا چهار بعد از ظهر، در دفترکوشک بودم؛ با اینکه برای استفاده از استخر می‌روم، به خاطر احساس بی‌حالی در اثر رژیم غذایی برای پایین‌آوردن قند و نیز سرد بودن آب ‌استخر، شنا نکردم. پیامی برای رحلت آقا سید مهدی روحانی، عضو [مجلس] خبرگان فرستادم.

عصر اخوی محمد و اعضای خانواده‌اش آمدند. توضیحاتی از مراسم عزاداری برای همشیره در قم و نوق دادند. محمدتقی، کارگرمان در نوق آمد. مقداری‌گوشت و ...آورد و گفت، در آخرین روزهای حیات همشیره فاطمه در بهرمان، روزی او را کنار کوچه دیده که می‌خواسته به منزل خانم هاشمی، عموزاده و همشیره طاهره برود، او را رسانده است. در مسیرگفته که می‌خواهم قبل از آنکه بمیرم، آنها را ببینم و به خانم که فقیر است، کمک کرده و گفته که احساس ضعفی در سراسر بدنم دارم. گفت، بعد از سفر کربلا، خواب دیده است که من با هواپیمایی از نزدیک زمین پرواز می‌کنم و تعداد زیادی با صدا به من حمله می‌کنند و خودشان پیدا نیستند و من با استفاده از شاخه‌های درخت سبز اناری، آنها را متفرق کرده‌ام. گفت، شخصی به نام حسین لوطی، از محرکان حوادث فردوسیه نوق است. خداوند از او انتقام گرفته است؛ به این صورت‌ که فرزندان و همسر و دامادش با او اختلاف پیدا کرده‌ و او را کتک مفصلی زده‌اند.

تعداد آسیب‌دیدگان انفجار دیروز شمال تل‌آویو اعلام شد: ۶۵ مجروح و دو کشته. اسرائیل، امروز شهر نابلس را با هواپیما بمباران کرده که به عنوان انتقام دیروز تفسیر شده؛ گرچه اسرائیل می‌گوید، هواپیمای آموزشی اشتباه کرده است. [آریل] شارون به [ایهود] باراک، [نخست‌وزیر اسرائیل]، توصیه‌کرده که یاسر عرفات، [رئیس دولت خودگردان فلسطین] را بکشند؛ معلوم است‌که کسی نمی‌تواند، انتفاضه را به آسانی مهار نماید.