دکتر بهمن آرمان در گفتوگو با «آرمان ملی»: تنشهای بینالمللی به عامل سرخوردگی مردم ایران تبدیل شده است / با وجود تنشهای بینالمللی نمیتوان از کشورهای دیگر امتیاز گرفت /اقتصاد را نمیتوان با راضی نگه داشتن مصنوعی مردم اداره کرد /توسعه تحت تأثیر شعارها
آرمان ملی: « وضعیت کنونی کشور نتیجه سالها بیتدبیری است.
از نیمههای دولت اول آقای خاتمی تاکنون ایران دارای پایینترین میزان سرمایهگذاری نسبت به تولید ناخالص داخلی در بین کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بوده است. این در حالی است که بدون سرمایهگذاری شغل ایجاد نمیشود و درآمدو رشد اقتصادی به وجود نمیآید. به همین دلیل تنشهای بینالمللی را باید یکی از عوامل سرخوردگی مردم ایران قلمداد کرد. هر کشوری که در عرصه بینالمللی با چالشهای بیشتری مواجه شود به همان اندازه امکان امتیازگیری از آن بیشتر خواهد بود.» جملات ذکر شده اظهارات دکتر بهمن آرمان در گفتوگو با «آرمان ملی» درباره استراتژی کنونی دولت سیزدهم برای کاهش مشکلات اقتصادی است. آرمان در این گفتوگو به مهمترین چالشها و فرصتهای این مسیر اشاره میکند که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
*رکود اقتصادی در ماههای اخیر به چه معناست؟آیا دولت تلاش میکند با کاهش تنشهای منطقهای و بینالمللی زمینههای بهبود وضعیت اقتصادی را فراهم کند؟
در شرایطی که کشور با تنشهای بینالمللی مواجه است و از سوی دیگر نپذیرفتن اف ای تی اف و نوسانات زیادی که در زمینه نفت، گاز و پتروشیمی داریم، باعث شده تا رویکرد دولت را در زمینه اقتصادی متناسب با شرایط امروز جامعه ندانم. در طول سه سال اخیر قیمت گاز طبیعی برای کارخانههای فولادسازی بیش از20 برابر افزایش پیدا کرده است. این موضوع نه تنها روی تولید، بلکه روی موقعیت ایران در زمینه رقابتپذیر بودن تولیدات ایرانی در بازارهای جهانی تأثیر خواهد گذاشت. در دهههای گذشته و با در پیش گرفتن سیاستهای پوپولیستی و راضی نگه داشتن مصنوعی مردم این اتفاق در ایران در حال رخ دادن است. بر اساس آماری که شرکت نفت بریتانیا داده و مطالعات یک نهاد معتبر بینالمللی، ایران از نظر داشتن منابع گاز طبیعی در رده نخست جهان قرار دارد. بر اساس این تحقیقات ذخایر گاز ایران حتی از روسیه نیز بیشتر است. در طول این سالها ایران در معرض تحریم قرار داشته و به همین دلیل با کشورها و شرکتهای صاحب تکنولوژی نتوانسته ارتباط برقرار کند و به همین دلیل پس از انقلاب ما نتوانستهایم مخزن جدیدی از گاز را کشف کنیم. به همین دلیل آنچه که امروز وجود دارد و آمارهایی که به نهادهای بینالمللی در این زمینه داده میشود متعلق به دوران پیش از انقلاب است. به همین دلیل سیاستهایی که دولت برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود در نظر گرفته با توجه به مسائلی که مطرح کردم در مسیر اشتباهی قرار دارد و به نتیجه نخواهد رسید.
*چرا دولت در این مسیر اشتباه حرکت میکند؟ دلیل این موضوع این است که بسیاری از منابع مالی مورد نیاز دولت در ارتباط با خارج از کشور است. به صورت طبیعی هنگامی که ما پول نداشته باشیم وارداتی نیز در کشور صورت نمیگیرد. اگر واردات نیز صورت نگیرد، به صورت طبیعی عوارض گمرکی، سود بازرگانی و امثالهم نیز گرفته نمیشود. مهمترین آسیبی که این نوع شیوه اداره اقتصاد کشور به کشور وارد میکند این است که تعطیلی مقطعی یا کامل بسیاری از طرحهای توسعهای را در پی دارد. به عنوان مثال آزادراهی مانند آزادراه اصفهان به شیراز که در حدود220 کیلومتر است نباید15 سال طول بکشد، بلکه براساس استانداردهای جهانی باید حداکثر در طول دو سال به پایان برسد. این مسائل مشکلاتی را برای کشور به وجود آورده است. مشکلاتی نیز در اقتصاد کشور وجود دارد که ارتباطی با تحریمها و وضعیت قیمت ارز ندارند. به عنوان مثال آزادراهها، ساخت راهآهن و ساخت مسکن میتوانند در کشور صورت بگیرد. در این زمینه ابزارهای کافی نیز تهیه شده که از طریق شرکتهای سهامی عام پروژه محور این اقدامات صورت بگیرد و نه از طریق دولت. با این وجود سازمان بورس و اوراق بهادار به دلیل ضعف مدیریتی نمیتواند زمینههای این اقدامات را به وجود بیاورد.
*آیا مقوله توسعه و گسترش زیرساختها تحت تأثیر شعارهای سیاسی قرار گرفته است؟
بله؛ در واقع این اتفاق رخ داده است. این وضعیت هم، نشان دهنده مدیریت ضعیف اقتصادی کشور است که تاکنون پیامدهای منفی زیادی نیز به همراه داشته است. در سالهای گذشته برای محرومیتزدایی از استان سیستان و بلوچستان تصمیم گرفته شد چند کارخانه از جمله یک کارخانه تولید لاستیک توسط سازمان گسترش و نوسازی ساخته شود. با این وجود این اتفاق تاکنون رخ نداده است. از سوی دیگر طرح انتقال آب دریای عمان به استان سیستان و بلوجستان و خراسانهای جنوبی و رضوی متأسفانه هنوز در مرحله حرف است و کار اساسی در این زمینه انجام نشده است. اینها از جمله مواردی هستند که منابع مالی آنها میتواند از طریق بورس تأمین شود. این در حالی است که کسانی که مدیریت بورس را برعهده دارند بر این باور هستند که بورس باید مانند یک کازینو باقی بماند و نقشی در توسعه اقتصادی کشور نداشته باشد. در کشورهای توسعه یافته و کشورهای تازه صنعتی شده بین55 تا60 درصد منابع طرحهای توسعهای از طریق بازار سرمایه تأمین میشود. این نسبت در ایران تنها5درصد است. اینها موضوعاتی هستند که میتواند مورد توجه دولت و مجلس قرار بگیرد تا بخشی از مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. اگر ما در سیستان و بلوچستان و یا در کردستان اقدامات زیرساختی و پروژههای توسعهای را انجام میدادیم شاید شاهد این موضوع نبودیم که تنشهای اجتماعی در این دو استان بیشتر از استانهای دیگر کشور باشد. به عنوان مثال ما در سال جاری میتوانستیم35 میلیون تن فولاد در کشور تولید کنیم که بخش بزرگی از آن صادر شود. با این وجود ما نتوانستیم این میزان فولاد تولید کنیم. در چنین شرایطی دولت با کسری بودجه مواجه خواهد شد و مجبور میشود اسکناس بدون پشتوانه چاپ کند. همه این موارد دستبهدست هم میدهد تا نرخ تورم افزایش پیدا کند. در چنین شرایطی سوداگری مالی در بخش مسکن و ارز و طلا افزایش پیدا خواهد کرد. من معتقدم دولت در تدوین بودجه هم دیدگاه توسعهای نداشته و به مقوله توسعه توجه نکرده است. این در حالی است که دولت به راحتی میتواند از طریق اوراق سپرده ویژه به جای سپرده عام که مشخص نیست منابع مالی آن در چه زمینهای هزینه میشود اقدام به استفاده از این ابزار کارآمد کند. البته با تحریمهایی که کشورهای غربی علیه ایران اعمال کردهاند بدون تردید تبادلات کالایی و واردات تکنولوژی و ماشینآلات پیشرفته که کشورهای اروپایی در اختیار دارند، با چالش مواجه خواهد شد. به عنوان مثال دولت آقای رئیسی به مردم قول داده که در طول چهار سال ریاست جمهوری خود چهار میلیون خانه بسازند. این در حالی است که تحقق چنین وعدههایی نیاز به تکنولوژی دارد. امروز شرکت ترکیهای که در شهرهای پرند و پردیس در حال فعالیت است دارای تکنولوژی است. شرایط به شکلی است که این شرکت یک برج 16 طبقه را در مدت8 ماه تحویل میدهد. این تکنولوژی در اختیار ایران نیست. در حالی که در سازمان بورس و اوراق بهادار در آیین نامه تأسیس شرکتهای سهامی عام پروژه محور به این موضوع اشاره شده است. با روندی که ما در حال ساخت مسکن هستیم به صورت طبیعی بحران مسکن در کشور باقی خواهد ماند.
*سخن شما به این معناست که رویکردی که دولت در زمینه اقتصادی در پیش گرفته چالشهای اقتصادی را کاهش نخواهد داد؟ در کشوری که رشد اقتصادی وجود ندارد، پروژهای اجرا نمیشود طبیعی است که چنین اتفاقی رخ خواهد داد. در این شرایط مدیران و وزرای مربوطه از خود سلب مسئولیت میکنند. ایران توانایی تولید30 هزار مگاوات نیروگاه برق آبی که برق رایگان تولید میکند را دارد در حالی که تنها12 مگاوات آن احداث شده است. این موضوع نیز ارتباطی به وضعیت تحریمها و بازار ارز ندارد و تکنولوژی آن نیز در اختیار شرکتهای داخلی قرار دارد. دولت هنوز نتوانسته در زمینه خرید تضمینی برق با بخش خصوصی به توافق دست پیدا کند. به عنوان مثال برای هر شغلی که به صورت مستقیم در بخش پتروشیمی ایجاد میشود120 شغل جدید به صورت غیرمستقیم به وجود میآید. واقعیت این است که وضعیت کنونی کشور نتیجه سالها بیتدبیری است. از نیمههای دولت اول آقای خاتمی تاکنون ایران دارای پایینترین میزان سرمایهگذاری نسبت به تولید ناخالص داخلی در بین کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بوده است. این در حالی است که بدون سرمایهگذاری شغل ایجاد نمیشود و درآمد و رشد اقتصادی به وجود نمیآید. به همین دلیل تنشهای بینالمللی را باید یکی از عوامل سرخوردگی مردم ایران قلمداد کرد. هر کشوری که در عرصه بینالمللی با چالشهای بیشتری مواجه شود به همان اندازه امکان امتیازگیری از آن بیشتر خواهد بود. به نظر میرسد برخی جریانهایی داخلی و خارجی برنامهای در پیش گرفتهاند که در ایران توسعه اقتصادی صورت نگیرد تا بتوانند به اهداف خود دست یابند. به همین دلیل به همان صورت که باید ریشههای داخلی این بحران را مورد بررسی قرار داد، باید به دلایل خارجی آن نیز توجه داشت.
ارسال نظر