گفتوگوی آرمان ملی با حسن رویوران، استاد دانشگاه تهران
بین ایران و آمریکا یک توافق نانوشته به وجود آمده است | ادامه دشمنی با عربستان هزینه داشت
سفارت عربستان در حالی در تهران آغاز به کار کرد که حضور بن فرحان، وزیر خارجه عربستان و دعوت از ابراهیم رئیسی برای سفر به عربستان افقهای جدیدی را پیش روی رابطه دو کشور گشوده است. با این وجود اینکه عمق رابطه ایران و عربستان در آینده به چه میزان خواهد بود و آیا مسائل امنیتی موجود اجازه میدهد که ایران و عربستان به دو شریک اقتصادی در منطقه تبدیل شوند، موضوعاتی است که نیاز به بررسی و واکاوی بیشتری دارد.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، به همین دلیل با دکتر حسن رویوران، استاد مطالعات جهان دانشگاه تهران گفت وگو کردهایم. رویوران معتقد است: «توافقی که بین نیروی دریایی ایران، عربستان، عمان، امارات و عراق در ایجاد یک مرکز هماهنگی و همکاری صورت گرفته نشان میدهد که مشکلی در زمینه امنیتی بین رابطه ایران و عربستان در آینده وجود نخواهد داشت.این موضوع نشان میدهد که اگر اراده سیاسی برای تعمیق ارتباط بین دو کشور وجود داشته باشد بسیاری از مسائل دیگر حل خواهد شد.ایران و عربستان دو قدرت منطقهای هستند وطبیعی است که نوعی رقابت بین دو کشور وجود داشته باشد. با این وجود اگر ضرورتهایی برای همکاری وجود داشته باشد رقابتهای موجود میتواند جای خود را به همکاری و همگرایی بدهد». در ادامه ماحصل این گفت وگو را میخوانید.
بازگشایی سفارت عربستان در تهران به چه میزان میتواند به رابطه ایران و عربستان در آینده عمق ببخشد؟این اتفاق چه چشماندازی را پیش روی رابطه دو کشور قرار میدهد؟
توافقی که بین ایران و عربستان امضا شد تنها یک توافق در راستای اراده سیاسی برای کاهش تنش بین دو کشور نیست.این توافق دارای ضرورتهایی است که خود را به دو طرف و به خصوص عربستان تحمیل کرده است.نظام بینالمللی در حال تغییر است و مرکزیت نظام بینالمللی در حال جابهجایی از غرب به شرق است.از سوی دیگر نظام تک قطبی جای خود را به یک نظام چند قطبی داده است.ایران بخشی از نظام جدید بینالمللی است. این در حالی است که عربستان به دنبال این است که جایی برای خود در نظام بینالمللی تعریف کند.به همین دلیل نیز عربستان در چارچوب اوپک پلاس با روسیه و با چین برای فروش دو میلیون و چهارصدهزار بشکه نفت در روز با پرداخت یوآن و نه دلار توافق می کند.
در راستای همین توافقات است که با ایران نیز توافق میکند. دلیل آن این است که ایران بخشی از نظام جدید بینالمللی است و به همین دلیل توافق با ایران میتواند موقعیت عربستان را در این نظام بهتر کند.در شرایط کنونی قدرتهای آسیایی که جزئی از نظام جدید بینالمللی هستند کشورهایی مانند چین،روسیه،هند و ایران هستند.این ضرورتها ایجاب میکند توافقی که صورت گرفته به شکلهای مختلف استمرار پیدا کند.در شرایط کنونی عربستان درخواست عضویت در گره شانگهای و بریکس را داده است.این در حالی است که ایران عضو پیمان شانگهای وفعلا عضو ناظر بریکس به شمار میرود.حضور ایران در این سازمانهای سیاسی و اقتصادی و تقاضای عربستان برای حضور در این سازمانها قطعأ زمینههای نزدیکی بیشتر دو کشور را به وجود می آورد.نکته مهمی که وجود دارد این است که شرایط موجود نشان میدهد توافقی که بین ایران و عربستان صورت گرفته زمینههای استمرار دارد.ضرورتهایی در سطح منطقه و بینالمللی وجود دارد که زمینههای این استمرار را تا حدودی فراهم می کند.
مسائل امنیتی که بین ایران و عربستان وجود دارد زمینههای استمرار رابطه ایران و عربستان را مخدوش نمیکند؟
خیر؛اگر اراده برای تقویت رابطه دو کشور وجود داشته باشد مسائل امنیتی موجود قابل حل خواهد بود.در شرایط کنونی توافقی که بین نیروی دریایی ایران،عربستان،عمان،امارات و عراق در ایجاد یک مرکز هماهنگی و همکاری صورت گرفته نشان میدهد که مشکلی در زمینه امنیتی بین رابطه ایران و عربستان در آینده وجود نخواهد داشت.این موضوع نشان میدهد که اگر اراده سیاسی برای تعمیق ارتباط بین دو کشور وجود داشته باشد بسیاری از مسائل دیگر حل خواهد شد.ایران و عربستان دو قدرت منطقهای هستند وطبیعی است که نوعی رقابت بین دو کشور وجود داشته باشد با این وجود اگر ضرورتهایی برای همکاری وجود داشته باشد رقابتهای موجود میتواند جای خود را به همکاری و همگرایی بدهد. نظام تک قطبی در حال افول است و یک نظامی که صد درصد روشن نیست در حال شکلگیری است؛ بنابراین در چنین شرایطی همه کشورها سعی میکنند شرایط خودشان را از طریق گسترش روابط با یکدیگر، کم کردن تخاصمها و دشمنیها مستحکم کنند. آنچه اتفاق افتاده نیازی است که عربستان را وادار به توافق با ایران کرده است. این در حالی است که ایران هم منافعی برای برقراری این رابطه دارد چرا که ادامه دشمنی هزینه خواهد داشت.
البته رسیدن به تفاهم کنونی از خلأ پدید نیامد بلکه نتیجه اراده سیاسی و چندین دور گفت وگو در بغداد و مسقط در چند سال اخیر است و چین با ثقل سیاسی خود موفق شد آن فرایند را به نتیجه قطعی برساند. البته سیاستهای جدید چند سال اخیر ریاض برای این تفاهم بسترسازی مناسبی داشت. شکی نیست که امضای این تفاهم میان ایران و سعودی بر منطقه تاثیرات زیادی دارد. سیاستهای تقابلی این دو کشور در سطح منطقه امتداداتی داشت. در این میان میتوان از کشورهای لبنان، سوریه، عراق، یمن و بحرین نام برد که سیاستهای تقابل این دو قدرت منطقهای بر آنها تاثیر داشت. سیاستهای تقابل نیز زمینه رخنه اسرائیل به منطقه را فراهم کرده بود و با عادیسازی رابطه با برخی کشورهای شیخنشین به این رژیم اجازه داد که توافقهای امنیتی با آنها امضا کند.امضای توافق میان ایران و عربستان گرچه دوجانبه بود و به صورت مستقیم به بحرانهای منطقه اشاره نداشت ولی از سرگیری رابطه دیپلماتیک میان دو کشور و وجود این کانال ارتباطی، امکان تفاهم میان مسئولان این دو کشور در هر زمینهای را فراهم میسازد. همچنین این تفاهم سیاستهای اسرائیل برای رخنه به منطقه و تشدید سیاستهای تقابلی با ایران را سد میکند.
گمانهزنیهایی درباره رابطه اقتصادی ایران و عربستان پس از تفاهمهای صورت گرفته وجود دارد. به چه میزان این احتمال وجود دارد که رابطه ایران و عربستان از یک تقابل سیاسی و ایدئولوژیک به یک همکاری مسالمت آمیز اقتصادی تبدیل شود؟
در شرایط کنونی یکی از ضرورتهای منطقه ای و بینالمللی همکاری اقتصادی بین کشورهای مختلف است.امروزه نظریه ای وجود دارد با عنوان همگرایی منطقه که اتحادیه اروپا با توجه به این نظریه شکل گرفته است.معمولأ در همگرایی های سیاسی جمع حسابی و ریاضی نیست و هندسی است. در ریاضی و حساب یک به علاوه یک دو می شود. این در حالی است که در هندسه یک به علاوه یک ممکن است سه،چهار یا پنج باشد.در نتیجه همگرایی نوعی قدرت افزایی ایجاد می کند.شرایط به صورتی است که آمریکا که خود را بزرگترین قدرت اقتصادی جهان میداند خود را بی نیاز از همکاری های منطقهای با کشورهایی مانند مکزیک و کانادا نمیداند و با این کشورها توافقاتی را انجام داده است. این وضعیت نشان میدهد که همگراییهای منطقهای جز ضرورتهای جدید بینالمللی است.این در حالی است که ایران و عربستان تصور می کنند ارادهای در سطح منطقه برای همکاری وجود دارد.
ایران و عربستان هر دو فروشنده نفت و گاز هستند. با این وجود ایران به دلیل سیاستهای خودکفایی که دنبال کرده مزیتهای زیادی دارد. از جمله ایران میتواند به عربستان مواد غذایی و صنایعی که عربستان از کشورهای دیگر وارد می کند صادر کند.به همین دلیل تأثیر این توافق در ابعاد اقتصادی می تواند قابل توجه باشد. در میان متخصصان روابط بینالملل در چند سال اخیر اجماعی شکل گرفته است که جنگ اوکراین و ورود نیابتی پیمان ناتو به جنگ بر ضد روسیه، تحول در نظام بینالمللی را تسریع کرد. این متخصصان بر این باورند که نظام یکجانبهگرایی غربی که پس از فروپاشی بلوک شرق و پایان جنگ سرد در دهه نود قرن گذشته بر جهان حاکم شد اکنون به دلایلی غروب خود را آغاز کرده است و یک نظام چند جانبه بینالمللی جدید با ارزشهای متفاوتی با محوریت چین، روسیه، ایران و هند در حال شکلگیری است.سیاستهای اجتماعی مبتنی بر آزادیهای فردی در غرب که به فروپاشی خانواده و پدیدارشدن ناهنجاریهای اجتماعی انجامیده و نیز سیاستهای اقتصادی که به رکود در فرآیند توسعه و افزایش سرسام آور بدهیها رسیده، علت اصلی افول جوامع غربی شمرده میشود.
در مقابل محور در حال صعود آسیایی علیرغم اختلافات فرهنگی و اجتماعی اما بر ارزشهای انسجام خانواده تاکید دارد و تقریبا از بیماریهای غربی از جمله بدهیهای کلان رنج نمیبرد و رشد اقتصادی آن در چند سال اخیر بالاتر از میانگین جهانی است و استفاده مکرر آمریکا از ابزار تحریم بر ضد این کشورها، آنها را وادار ساخت تا ابزارهای همکاری مختلفی میان خود ایجاد کنند تا از این تحریمها عبور کنند. شکلگیری تشکلهایی مانند اجلاس شانگهای و مجموعه بریکس اکنون در سایه تشدید تحریمها و ضرورتهای تکمیل ارکان نظام در حال شکلگیری رو به گسترش و نهادسازی است که قطعا در آینده نزدیک به تکمیل ارکان این محور جدید آسیایی کمک خواهد کرد.
با توجه به اخبار منتشر شده درباره احتمال توافق بین ایران و آمریکا نزدیکی ایران و عربستان چه تأثیری میتواند روی توافق احتمالی و همچنین احتمال برداشته شدن تحریمها علیه ایران داشته باشد؟
با توجه به شرایط موجود من افقی برای توافق ایران و آمریکا مشاهده نمی کنم.آنچه در شرایط کنونی رخ داده نوعی توافق نانوشته بین ایران و آمریکا در راستای کاهش تنش است.در این راستا در برخی زمینه اقدامات عملی بدون امضای هیچ گونه تعهدی صورت گرفته است.این توافق نانوشته نیز تا زمانی که بایدن در قدرت حضور دارد ادامه خواهد داشت.کشورهای واسطه مانند عمان نیز در این شکل گیری این توافق نانوشته نقش موثری داشتهاند.در روزهای اخیر برخی زندانیان آمریکایی آزاد شدهاند و ایران همکاریهای بیشتری با آژانس از خود نشان داده است.از سوی دیگر آمریکا مقداری از پولهای بلوکه شده ایران را آزاد کرده است.تماس تلفنی نود دقیقهای آقای رئیسی با رئیس جمهور فرانسه نیز نشان میدهد که این احتمال وجود دارد که کشورهای اروپایی نقش موثری در این فرایند ایفا کنند.اروپا از این توانایی برخوردار است که یک کانال مالی یورویی برای ایران فراهم کند و در مقابل آمریکا تحریم های ثانویه را اعمال نکند.در عمل این نوع اقدامات تنش را کاهش میدهد.دلیل این تنشزدایی توسط آمریکا نیز این است که راهبردی که بایدن در عرصه سیاست خارجی خود تعریف کرده با اولویت چین و روسیه است و بلکه ایران جزو اولویتهای سیاست خارجی آمریکا قرار ندارد.
ارسال نظر