یوسف مولایی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
چرا آمریکا مکانیزم ماشه را در برجام قرار داد؟
مذاکرات هستهای ظاهرا آغاز شده است، چراکه علی باقری کنی در توئیتی اعلام کرد: «در ادامه رایزنیهای دیپلماتیک با طرفهای منطقهای و فرامنطقهای، با همتایان آلمانی، فرانسوی و انگلیسی خود در ابوظبی ملاقات کرده و در مورد طیفی از موضوعات و نگرانیهای متقابل با هم گفتوگو نمودیم». در گذشته نیز اخبار مختلفی در مورد مذاکرات ایران و آمریکا به صورت غیرمستقیم در مسقط شنیده میشد. برخی تلاش کردند این مذاکرات را به یک توافق موقت ارجاع دهند که هم آمریکا و هم ایران این شیوه توافق را رد کردند و تهران صراحتا اعلام کرد که برجام 2015 را میخواهد.
به گزارش آرمان ملی آنلاین از سوی دیگر البته برخی بدخواهان برجام در آمریکا از اروپاییها درخواست کردهاند که با توجه به اینکه ایران به مرحله گریز هستهای نزدیک شده است لازم است مکانیزم ماشه علیه تهران به اجرا درآید. با این وجود به نظر میرسد با در نظر گرفتن آغاز مذاکرات حتی به صورت مخفی دیگر نباید در انتظار اجرای این مکانیزم بود. از سوی دیگر ایران و آمریکا از مدتها دور معاهده مودت و دوستی را با یکدیگر امضا کردند و بعضا ایران توانسته با توسل به آن احکامی را به نفع خود از مراجع قضائی و داروی بینالملل اخذ کند. حال باید دید ایران بار دیگر میتواند در صورت عدم بهبود وضعیت برجام با استفاده از این معاهده علیه تحریمهای یک جانبه آمریکا اقدام حقوقی کند؛ «آرمان ملی» در این ارتباط با یوسف مولایی حقوقدان به گفتوگو پرداخته است.
پالسهای مختلفی در ارتباط با آغاز مذاکرات هستهای به صورت غیرعلنی شنیده میشود آیا امیدی به احیای برجام وجود دارد؟
برجام یک توافق چندجانبه است که آمریکا از آن به صورت یک طرفه خارج شده و به تعهدات خود در برابر ایران عمل نکرده است. حال باید دید آمریکا مجددا تمایلی دارد که به این توافق که یکبار از آن خارج شده با همان کیفیت قبلی، وارد شود یا خیر.
چرا آمریکا نباید در اندیشه ورود به برجام 2015 باشد؟
چون بر اساس برجام برخی قواعد در متن برجام وجود دارد که ظاهرا بر اساس آن بندها برخی محدودیتها علیه ایران برداشته میشود. از جمله خرید سلاح و موارد دیگر. احتمالا آمریکا نمیخواهد این موارد را بپذیرد و شاید به همین علت است که برخی اعلام میکنند که آمریکا به دنبال یک توافق جدید است.
بر اساس برجام برخی قواعد در متن برجام وجود دارد که ظاهرا بر اساس آن بندها برخی محدودیتها علیه ایران برداشته میشود. از جمله خرید سلاح و موارد دیگر. احتمالا آمریکا نمیخواهد این موارد را بپذیرد و شاید به همین علت است که برخی اعلام میکنند که آمریکا به دنبال یک توافق جدید است
ایران یک معاهده تحت عنوان معاهده مودت و دوستی با آمریکا امضا کرده است. این معاهده در چه فضایی بین دو کشور بسته شد؟
معاهده مودت بین ایران و آمریکا در1355 به امضا رسیده است و بر توسعه روابط تجاری و اقتصادی دو کشور تاکید دارد. دو دولت ایران و آمریکا با امضای این معاهده نامه به دنبال توسعه همکاریهای اقتصادی بودند. این معاهده مسلما در بستر و وضعیت سیاسی بینالمللی ایران در دوران پهلوی شکل گرفته است. ایران و آمریکا در قبل از انقلاب رابطه خوبی با هم داشتند و ایران در منطقه در آن زمان در حال قدرت گرفتن بود و آمریکا در آن زمان تمایل زیادی به کمک به ایران داشت. خصوصا به این علت که ایران میتوانست سدی در برابر توسعه کمونیسم باشد. به عبارت بهتر فضای جنگ سرد موجب شد آمریکاییها علاقه زیادی داشته باشند که به منظور مبارزه با کمونیسم با ایران وارد معامله شوند. این معاهده در آن زمان کارایی داشت و اکنون ایران به لحاظ حقوقی نمیتواند از این معاهده استفاده کند.
این معاهده یک معاهده حقوقی بین ایران و آمریکا بوده است و نه شاه و آمریکا و مساله نیز اینجا مساله حقوقی است. آیا از نظر حقوقی نمیتوان از ظرفیت این معاهده به منظور محکومیت آمریکا استفاده کرد؟
اصل بر اعتبار معاهدات است مگر اینکه یکی از طرفین آن را فسخ کرده باشند. این معاهده برای سالها از خشم و شمشیر روابط ایران و آمریکا در امان ماند و به رغم اینکه ایران خصوصا در اوایل انقلاب همه معاملات و حتی قراردادهایی که پول آن را داده بود را لغو کرد اما این معاهده پا برجا بود. زمانی که روابط ایران و آمریکا غیر دوستانه شد اما به لحاظ حقوقی این معاهده فسخ نشد و ایران در دیوان داوری ایران و آمریکا به این معاهده استناد کرد. چون برای رفتن به دیوان بینالمللی دادگستری باید صلاحیت دیوان که اختیاری است با یک معاهده مستند شود، ایران هم به این معاهده استناد کرد و در دعوای ایرباس در دعوای حمله به کشتیهای ایران، در دعوای تحریمهای آمریکا، در دعوای حمله به سکوهای نفتی ایران، به این معاهده استناد کرد و زمانی که آمریکاییها دریافتند که از این معاهده هیچ سودی برای آنها ایجاد نمیشود و تنها هزینه آن را میپردازند نهایتا از این معاهده خارج شدند.
اگر ایران بخواهد در حال حاضر دعوای حقوقی علیه آمریکا اقامه کند، آیا اقامه آن امکان پذیر است؟
دیگر هیچ مبدا حقوقی وجود ندارد که ایران با استناد به آن در اختلافات با آمریکا به آن استناد کند.
در 2015 البته ایران یک توافقنامه با غربیها از جمله آمریکاییها بست که واشنگتن از آن به صورت یک طرفه خارج شد، با وجود خروج آمریکا از این قرارداد، ایران اقدامی حقوقی در این زمینه علیه آمریکاییها انجام نداد؟
در مناسبات بینالمللی برای اعاده یک دعوا علیه کشوری دیگر در ابتدا باید یک دادگاه صالحه رسیدگی به اختلافات را پیدا کرد. معمولا دیوان بینالمللی دادگستری شاخصترین و معتبرترین مرجع حقوقی است اما صلاحیت آن اجباری نیست یعنی در یک معاهده و یا توافقنامه باید دیوان به عنوان یک مرجع رسیدگی کننده قضائی، پیش بینی شود. در برجام ایران پیشنهاد کرد که اگر اختلاف از طریق هیاتهای بین دو طرف حل نشد یا در کمیسیون برجام اختلافات حل و فصل نشده مرجع نهایی دیوان دادگستری بینالمللی باشد اما آمریکاییها استقبال نکردند و زیر بار نرفتند چون تجربه خوبی از این مساله نداشتند، چراکه دیوان به هر میزان با تفکر و منطق غربیها داوری میکند اما در نهایت یک نهاد حقوقی و بیطرف حساب میشود و آمریکاییها نمیتوانستند در موضوعی که امنیتی است یک مرجع بیطرف را به عنوان داور تعیین کنند لذا مکانیزم ماده 36 و 37 را در برجام پیش بینی کردند که نهایتا با این مکانیزم (ماشه) میتوانند اختلافات را به ضرر ایران حل و فصل کنند.
این مورد توسط تیم حقوقی ایران پیشبینی نشده بود؟
ایران نمیتوانست اقدامی در این زمینه انجام دهد. در زمانی که مناسبات ایران و آمریکا دوستانه بود آمریکاییها با طیب خاطر پذیرفتند که با ایران یک معاهده امضا کنند و اساسا فکر نمیکردند بین ایران و آمریکا اختلافی به وجود آید که به دیوان کشیده شود، اما در رابطه با جمهوری اسلامی حاضر نبودند این امتیاز بزرگ را به ایران بدهند لذا از موضع قدرت در برجام رفتار کردند. این مورد نشان میدهد که بهرغم اینکه برخی دیپلماتها اعلام میکنند؛ از آزادی عمل چندانی هم برخوردار نبوده اما این مکانیزم هم علیه ایران ایجاد شده است.
آیا میتوانند در حال حاضر این مکانیزم را علیه ایران اجرایی کنند؟
این مورد بستگی به اراده سیاسی غربیها دارد و اگر چنین ارادهای را داشته باشند میتوانند مکانیزم ماشه را اجرایی کنند و در این صورت همه چیز به قبل از برجام باز میگردد و تمام قطعنامههایی که علیه ایران تصویب شده است، علیه ایران اعمال میشود. آنها میتوانند تحریمیهای بینالمللی را زیر نظر سازمان ملل اجرایی کنند و این مورد برای ایران پرهزینه خواهد بود. در حال حاضر تنها تحریمهای آمریکا علیه ما اعمال میشود و جامعه جهانی چندان تحریمی را علیه ایران اجرا نمیکند.
ایران مذاکراتی را با آژانس شروع کرده و خوشبختانه روندها هم نشان میدهد سطح تعامل ایران و آژانس افزایش یافته است. این اقدام ایران تا چه میزان میتواند شرایط را تغییر دهد؟
ایران باید یک استراتژی و سیاست مشخص در رابطه با مسائل بینالمللی برای خود ایجاد کند. ایران با نظم جهانی کنونی کنار نمیآید. البته نظم کنونی جهانی عادلانه نیست اما به هر حال بسیاری پشت این نظم قرار گرفتهاند که این نظم برقرار شود. ما هر زمان هم توان داشته باشیم این نظم را دور میزنیم با وجود اینکه این نگاه در ذهن سیاستمداران ما وجود دارد اما به نظر باید برای عبور از این شرایط یک استراتژی دقیقی را در سیاست خارجه طراحی کرد و برجام را احیا نمود. ایران باید قدرتمند شود تا بتواند اراده خود را در این نظم کنونی به دیگران تحمیل کند. آمریکا و سایر کشورها نیز در مناسبات بینالمللی در چارچوب منافع ملی از قدرت خود استفاده میکند و حتی حقوق بینالملل و توافق نامههای مختلف را زیر پا میگذارد. ایران هم اگر میخواهد برخلاف نظم بینالملل رفتار کند باید قدرتمند شود اما اکنون باید از بحرانهای کنونی را کاهش داد و تنشها را کاهش دهد تا فرصتی ایجاد شود و سیاستهای خود را اجرایی کند.
بیشتر بخوانید:
ارسال نظر