فرشهای سعدآباد؛ بمب خبری یا واقعیت؟
خبری مبنی بر حمل و خروج چند تخته فرش نفیس از کاخ سعدآباد در چند سال قبل، چند روزی است در فضای مجازی دستبهدست میشود. این مساله در مجموعهای که نگهداری و نظارت بر اموال آن توسط حراست نهاد ریاست جمهوری قرار دارد، تعجببرانگیز است؛ اگر واقعیت داشته باشد.
آرمان ملی آنلاین: ظاهرا خبر این موضوع ریشه در سالهای گذشته دارد و نخستین گزارش با جستوجو در فضای مجازی به دور قبل از آغاز به کار دولت آقای رئیسی یعنی سال99 میرسد. اما نتیجه بررسی مراجع نظارتی و قضایی حداقل بعد از اطلاع از آن در سالهای 99 رسانهای نشده است.
اما به چه علت بعد از سه سال دوباره موضوع مفقودی فرشهای گرانقیمت کاخ سعدآباد آنهم با خبری که اینگونه رسانهای شد که «با یک دستگاه وانت مزدا بردند!» باید پرسید مگر نقل و انتقال هرنوع سند و مدرک اعم از منقول و غیرمنقول در ادارات دولتی تابع قواعد و مقررات قانونی و سلسله مراتب اداری نیست؟ مگر هر وانت مزدایی میتواند وارد محدوده مثلا کاخ سعدآباد بشود و محمولهای از فرشهای گرانقیمت را که زیر نظر دوایر نظارتی و دوربینهای فعال نگهداری میشوند، بار زده و بدون مجوزحراست آن مجموعه که در اینجا نهاد ریاست جمهوری است، ببرد!
نگارنده به قیمت فرشها که گفته شده بیش از 127 میلیارد تومان ارزش دارند کاری ندارم. گویی به این مهم توجه دارم که چگونه خبری که سه سال خبر رونمایی شد و گزارش آن را باید به عنوان نوعی عریضه و گزارش به دادستان تلقی کرد تاکنون نتیجهاش برای تنویر افکار عمومی همانگونه که خبر رسانهای شد به اطلاع مردم نرسید. اگر اصل خبر صحت داشته باشد یعنی چگونه یک راننده وانت میتواند وارد محوطهای که شدیدا تحت نظارت فیزیکی مسئولین امنیتی- نظارتی است، بشود و 10 تخته فرش گرانقیمت را بار زده و از محوطه کاخ به قصد نمیدانیم کدام کجا خارج شود؟
اصلا این فرشها چگونه نگهداری میشدهاند؟ آیا بهاصطلاح در محلی پهن بودند یعنی مورد استفاده قرار میگرفتند؟ اگر چنین است وقتی فرشها از محلی که پهن بودهاند خارج شدند، جای خالی آنها را چگونه پر کردهاند؟ اگر در محلی انبار شده، مگر قبض انبار و رسید تحویل موجود نیست؟ اگر به لحاظ قدمت و سابقه هنری در محلی آویزان بودند، باز هم پرسش این است که جای خالی فرشهای قدیمی و تاریخی را چگونه پوشش دادهاند؟
در اواخر دوره پهلوی کاخ سعدآباد به عنوان محلی که مهمانان خارجی در آنجا اسکان داده میشدند مجموعهای بزرگ از آثار هنری و تاریخی را در آن جمع آوری کردند که بخشی مربوط به آثار هنرمندان داخلی و بخشی مربوط به هنرمندان خارجی بود. بخش فرشهای آن، آنچنان مورد توجه قرار میگرفت که در اکثر مهمانیهای خارجی به نوعی از این فرشها یاد شده است. فرشهای مجموعه چنان نفیس بود که مورد توجه مهمانان خارجی قرار میگرفت. پرسش اصلی این است آیا مفقود شدن فرشها و نوع خبررسانی آن که توسط رسانههای همسو رونمایی شد واقعیت دارد یا به عنوان بمب خبری قرار است مورد استفاده قرار گیرد؟
صرف نظر از هرنوع استفاده از این موضوع باید اصل مطلب توسط دادستانی، بررسی و نتیجه نهایی برای تنویر افکار عمومی اطلاعرسانی شود که اگر واقعیت داشته باشد این ثروت هنری توسط هر مجموعهای صورت گرفته باشد صرفنظر از مجازات عاملین باید خبررسانی شود و اصل فرشها به جایگاه اصلی آن بازگردانده شود و اگر به عنوان بمب خبری میخواهند از آن استفاده کنند باز هم باید اطلاعرسانی شود تا به اعتماد عمومی ضربه وارد نشود.
ارسال نظر