| کد مطلب: ۱۰۵۶۱۶۱
لینک کوتاه کپی شد

باید کنار هم بنشینیم و گفت‌وگو کنیم

این روزها آقای علوی بروجردی سخنانی را بیان کرده‌اند که توجه برخی از مخاطبان را جلب کرده است. اینجانب هم به عنوان یک شهروند اهل قم و هم معلمی که در این شهر ناظر وقایع بوده‌، وظیفه دارم در این زمینه مطالبی را بیان کنم. پدر اینجانب در یکی از روستاهای اطراف قم به کشاورزی مشغول بود، پس از ‌آن در راه‌آهن به‌عنوان کارگر مشغول به کار شد و سپس مدارج رشد را طی کرد تا به ریاست حوزه در راه‌آهن رسید.

باید کنار هم بنشینیم و گفت‌وگو کنیم

 

محمدرضا اسماعیلی مقدم/ فعال سیاسی اصلاح‌طلب

آرمان ملی آنلاین _  به‌یاد دارم تا سال‌های قبل از پیروزی انقلاب در روستاها یا هرجایی که راه‌آهن برای خدمت برایش تعیین می‌کرد دو کار را انجام می‌داد 1- ایجاد یک مسجد در آن ایستگاه راه‌آهن 2- دعوت از یک روحانی در ماه مبارک رمضان و محرم و روزهای خاص ماه صفر تمام هزینه‌های دعوت را از حقوق خود می‌پرداخت. پس از او نیز یکی از برادرهایش این کار را ادامه داد. بالاترین حد احترام را برای خدمت به آن روحانی انجام می‌داد.

هنوز یک سال از انقلاب نگذشته بود که پدرم می‌گفت:‌«گویی اینها دیگر آنهایی که ما می‌شناختم نیستند.» فکر نکنید خدای ناکرده پدر توقعی داشت، به هیچ وجه با وجودی که همان روحانیون، حداقل امام جمعه شده بودند. جناب علوی گروهی را معین کنید تا تکرار این قصه‌ها را در هزاران خانواده در کل کشور بشنوید. جناب بروجردی روحانیون همیشه ملجأ توده‌های محروم و ستمدیده مردم در مقابل زورمداران بودند، فریاد رعایا علیه آنهایی بودند که بر مال و جان و فکر مردم حاکم بلامنازع قدرت مطلقه بدون پاسخگویی بودند. باید دید چه عواملی باعث تغییر نگاه لااقل در بخشی از مردم شده است؟

جناب آقای بروجردی شما باب اصلاح گرانه‌ای را گشوده‌اید امیدوارم پس از جمع بندی نتایج حاصله راهی برای بررسی و تحلیل آثار آن و دیدن عیوب و گزینش روش‌های جدید گشوده شود. این مطالب را بنده از روی خیرخواهی می‌گویم نه از روی دشمنی- لجاجت- جلب منفعت و غیره. نگذارید یک کمیت قلیل، یک خیر کثیر را از بین ببرد. بیان صادقانه و صریح و بدون حب و بغض قضایا و اجماع دلسوزان و کارشناسان ان‌شاءا... بتواند حفظ «خیر کثیر» را در بر داشته باشد. حاج آقای علوی پاسخ سوالات شما همه پیش مردم قم است. فقط کافی است کسی صادقانه از آنها بپرسد، به جواب‌ها اهمیت بدهد. من معتقدم روزی ما با همه گروه‌های ایرانی (منهای اقلیت ناباب آنها) باید کنار هم بنشینیم، گفت‌وگو کنیم، یکدیگر را تحمل کنیم. یعنی همان شعار «ایران برای همه ایرانیان» را تحقق بخشیم.

آقای بروجردی امیدوارم کلیه مطالب مرقوم را که درباره صحبت‌های شما جمع‌آوری شده، به آنها بها داده و پاسخ دهید. حاج آقا از این مردم چه چیزی طلب کرده‌اید که در 44 سال گذشته دریغ کرده‌اند؛ جان و مال و هنوز می‌گویید مقاومت کنید. از کدام ذخیره‌اش دیگر خرج کند از فرزندش که نه کار دارد - نه خانه. نه می‌تواند ازدواج کند. واقعا برخی روحانیونی که پست‌های دولتی و فرا دولتی دارند هم همین‌طورند یعنی مثل همه بازنشسته‌ها، کارگر و کارمندها (بی‌درآمدها که دیگر واویلا) عزا می‌گیرند وقتی چند نفر مهمان دارند بجای اینکه شاد شوند یا یک بیماری به آنها بخورد غصه تامین دارو و هزینه‌اش از درد خود مرض بیشتر است.

قاعده عمومی بود که بچه متولد می‌شد- بچه به مدرسه می‌رفت- پسر زن می‌گرفت - دختر عروس می‌شد - مهمان از راه می‌رسید و بچه‌ها سر کار می‌رفتند - دانشگاه قبول می‌شدند و الی‌آخر، اکنون فشار روحی است و تعجب؛ واقعا آیا بسیاری از آقایان هم همین دردها را دارند؟ یک روز نیست که قشری از مردم حداقل یک تنش روانی نداشته باشند مگر اینکه از رانت‌های موجود بهره برند. چند درصد مردم جاده‌ها را قرق کرده‌اند؟ که برخی می‌گویند ببینید مردم چقدر مسافرت می‌روند. ضمن اینکه اکثر این مسافرت‌ها فرار از محیط خانه‌هاست که بحث بر سر گفتار‌هایی‌ست که اعصاب‌ها را خرد کرده، چرا ما جزو چند کشور عصبی در جهان شده‌ایم؟

 

نویسنده : محمدرضا اسماعیلی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار