| کد مطلب: ۱۰۶۱۴۱۹
لینک کوتاه کپی شد

منافع ملی زیر ساطور شرق‌گرایی اصولگرایان

اسماعیل گرامی مقدم در یادداشتی به تحلیل و بررسی روحسیه شرق‌گرایی اصول‌گرایان و لطمات آن برای منافع ملی پرداخته است.

منافع ملی زیر ساطور شرق‌گرایی اصولگرایان

به گزارش آرمان ملی آنلاین، «شرق‌گرایی اصولگرایان ضد منافع ملی است» عنوان یادداشت اسماعیل گرامی‌مقدم برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: پس از انتشار موضع روسیه در خصوص ماجرای جزایر ایرانی، افراد و جریاناتی که به صورت افراطی طرفدار رویکرد مطلق‌گرایی و راهبرد «شرق‌گرایی» هستند، ناگهان در بهت و حیرت و تعجب فرو رفتند و انگشت به دهان گرفتند. گویی که دوستی از پشت به آنها خنجر زده بود و اعتماد از میان رفته بود. این جریانات که برای خوشایند روسیه و چین راهبرد تاریخی موازنه‌سازی را کنار گذاشته بودند به جای واکنش درست، نسبت به تهدید تمامیت ارضی ایران، ترجیح دادند یا سکوت کنند یا از درِ توجیه وارد شوند! اما واقعیت آن است که نمی‌توان به سادگی از مساله‌ای به این میزان اهمیت که حاکمیت ملی ایران را تحت‌الشعاع قرار داده، عبور کرد.

رویکرد بازگشت به شرق طی سال‌های اخیر به اندازه‌ای برجسته شد که سایه سنگین آن بر سایر بخش‌های حوزه سیاست خارجی ایران افتاد. ایران با این تصور به سمت کشورهایی چون روسیه و چین چرخید که تصور می‌کرد در بزنگاه‌ها می‌تواند روی آنها حساب باز کند. اما روسیه نه از منظر اقتصادی، نه از نظر تمدنی و فرهنگی و نه از منظر ایدئولوژیک نسبتی با ایران نداشته و ندارد. نزدیکی بیش از اندازه ایران به روسیه به خصوص در پرونده‌هایی چون سوریه با این استدلال انجام شد که روسیه قرار است از مواضع منطقه‌ای ایران حمایت کند. 

حمایت‌های تمام قد ایران از روسیه در جنگ علیه اوکراین، آخرین پرده از تلاش‌های ایران برای ایجاد روابط راهبردی با روسیه است. ایران طی دو مرحله در جریان رای‌گیری‌های سازمان ملل به طرح محکومیت روسیه رای ممتنع داد. طبیعی است که روسیه هم ‌باید به این تحرکات ایران پاسخ مناسب دهد و حداقل برخلاف منافع ملی و تمامیت ارضی ایران رفتار نکند. اما روسیه نه تنها به این تلاش‌های دوستانه ایران وقعی ننهاد، بلکه حاکمیت ملی ما را نیز در خصوص جزایر سه‌گانه خلیج فارس زیر سوال برد. همان‌طور که پیش از این هم بر اساس روایت‌های محمدجواد ظریف در جریان مذاکرات برجامی، برخلاف منافع ایران رفتار کرده بود.

شخصا در یادداشتی در«اعتماد» با عنوان «چرا باید حمله روسیه به اوکراین را محکوم کرد» پیش‌بینی چنین روزهایی را کرده بودم. دی ماه سال 1401 بود که چین هم مشابه روسیه در مواجهه ایران با کشورهای عربی، به یک سو غلتید. در همان ایام هم بسیاری از تحلیلگران هشدار دادند که دولت سیزدهم باید موازنه‌سازی را در دستور کار خود قرار دهد. در مقاله‌ای دیگر با عنوان «چرخش در برابر چرخش» تاکید کردم که باید پاسخ دیپلماتیک مناسب به چین داده شود. اما مسوولان دولتی واکنش مناسبی به این رفتارهای خارج از اصول دیپلماتیک نشان ندادند تا به فاصله چند ماه رفتاری بدتر توسط روسیه تکرار شود. اگر ایران در آن زمان، چرخش به سمت سوی دیگر قدرت داشت و موازنه‌سازی را برای ایجاد تعادل برنامه‌ریزی می‌کرد، روسیه امروز این‌گونه آشکارا از کشورهای عربی در مساله 3جزیره ایرانی حمایت نمی‌کرد. روسیه به درستی می‌داند که سیاست شرق‌گرایی ایران، امکان ایجاد توزان را سلب کرده است.

اما باید از مسوولان دولت سوال کرد که روسیه چه رجحان و برتری نسبت به امریکا، اروپا و...دارد که ایران این‌گونه از آن دفاع می‌کند و بار آن را به دوش می‌کشد. اساسا روابط ایران و اروپا دچار تنش‌های بسیاری شد، چون این ادعا مطرح شد که ایران در جریان تجاوز روسیه به اوکراین به این کشور پهپاد صادر کرده است. عقلانیت، خردورزی و سیاست‌ورزی درست اقتضا می‌کند که مسوولان ایرانی در راستای منافع ملی کشور عمل کرده و هر تصمیمی که به نفع مردم است را اتخاذ کنند. موازنه‌سازی یکی از ابزارهایی است که از طریق آن می‌توان توازنی در صحنه سیاست خارجی ایجاد کرد. اگر مسوولان دولت اصولگرای سیزدهم به جای شرق‌گرایی افراطی، موازنه‌ای میان مناسبات ارتباطی خود با شرق و غرب عالم ایجاد می‌کردند، روسیه و چین این‌گونه مخالف منافع ملی ما عمل نمی‌کردند. کشور ترکیه به عنوان کشور همسایه ایران، همواره با کارت‌های شرق و غرب به درستی بهره می‌برد و از طریق موازنه‌سازی تلاش می‌کند، منافع مردم خود را تامین کند.

وام راحت و سریع تا سقف 40میلیون | بدون سفته و صرفا با ضمانت رمزارز

وام راحت و سریع تا سقف 40میلیون | بدون سفته و صرفا با ضمانت رمزارز

پیشنهاد امروز

yektanet-logo-sign

به نظرم وقت آن رسیده است که ایران در حوزه سیاست خارجی با کارت غرب به درستی بازی کرده و مواضع منطقی اتخاذ کند. قدم اول در این مسیر محکومیت تجاوز روسیه به اوکراین است؛ ضمن اینکه ایران باید پیام‌های لازم را هم به طرف چینی ارسال کند. این توازن‌سازی باعث بهبود سیاست‌های ایران در منطقه و جهان خواهد شد و ظرفیت‌های تازه‌ای را به نفع ایران شکل می‌دهد. همان‌طور که احضار سفیر چین به وزارت خارجه در دی‌ماه 1401 فایده ملموسی برای ایران نداشت، احضار اخیر سفیر روسیه هم به تنهایی کمکی به ایران نمی‌کند. گزاره درست در این معادله، ایجاد توزان‌سازی و تعادل‌بخشی در حوزه سیاست خارجی است که وزن ایران را در عرصه ارتباطات جهانی 

 

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار