تـــوافق موقت نمیتواند به اقتصاد ایــران کمک کند/ اروپاییها جز اینكه مسیر توافق را طولانیتر کنندکاری پیش نمیبرند
مهم ترین اولویتهای سیاست خارجی کشور در سال 1402 چیست؟آیا طرفین در سال جاری به صورت جدی به دنبال احیای برجام خواهند بود؟ با توجه به اخبار منتشر شده در زمینه پیشنهاد توافق موقت آمریکا به ایران آیا زمینههای توافق موقت بین ایران و آمریکا وجود خواهد داشت؟
آرمان ملی آنلاین توافق ایران و عربستان چه تأثیری بر روند احیای برجام خواهد داشت؟«آرمان ملی» برای پاسخ به این سؤالات با حسن بهشتیپور، تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. بهشتی پور معتقد است:«مهمترین چالش سیاست خارجی برای ایران در سال پیش رو همچنان حل مسئله برجام است. پرونده برجام پس از کش و قوسهای فراوان لازم است که تعیین تکلیف شود. لازمه این اتفاق حل مسائل ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. ایران 3سؤال مهم آژانس را تا خرداد ماه سال جاری باید پاسخ دهد. اگر این سؤالات از نظر آژانس قانع کننده باشد گشایش بزرگی در روند مذاکرات انجام میشود. بعد از برجام موضوع حلوفصل مشکلات ایران با کشورهای همسایه است. به ویژه بعد از مسئله عربستان و بحرین که به جای خوبی رسیده است موضوع جمهوری آذربایجان و تحرکات آن در ارمنستان اولویت اصلی و چالش سیاست خارجی ایران است.مسئله سوم دیپلماسی اقتصادی است که توسط دولت بارها به آن تاکید شده اما نیازمند تسریع در فرایند فعال سازی آن است». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
با توجه به شرایط موجود پرونده هستهای ایران و رویکردی که ایران و آمریکا در مقابل برجام در پیش گرفتهاند چه چشماندازی پیشروی برجام در سال1402 میبینید؟
من براین باور هستم طرفین در سال جاری دوباره به میز مذاکرات برمیگردند. تفاوتی ندارد نام مذاکرات چه گذاشته شود. نامش پایان تحریمها علیه ایران باشد یا مذاکره برای برجام پلاس، تفاوتی ایجاد نخواهد کرد؛ چرا که هرگونه مذاکراتی آغاز شود، محور آن برجام خواهد بود. بنابراین به احتمال زیاد به مذاکره و گفتوگو برمیگردند. البته این به آن معنی نیست که از الان میتوان پیشبینی کرد که در نهایت یک توافق صورت میگیرد، ولی همین که دوباره به میز مذاکره برگردیم بسیار اتفاق خوبی است. آنچه که باید مدنظر مسئولان جمهوری اسلامی قرار بگیرد این است که باید در سال آینده برای پایان دادن به این تحریمهای ناجوانمردانه و انواع و اقسام فشارهای اقتصادی و سیاسی که هزینههای گزافی روی دست ملت ایران گذاشتهاند، راهی پیدا کنند. البته این مسیر به هیچ عنوان ساده و راحت نخواهد بود و ایران با چالشهای متعددی در راه بازگشت به میز مذاکره مواجه است.
آیا برجام به عنوان یک اولویت در سال1402 در دستور کار قرار خواهد گرفت؟ مهمترین اولویتهای سیاست خارجی کشور را چه میدانید؟
مهمترین چالش سیاست خارجی برای ایران در سال پیشرو همچنان حل مسئله برجام است. پرونده برجام پس از کشو قوسهای فراوان لازم است که تعیین تکلیف شود. لازمه این اتفاق حل مسائل ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. ایران 3سؤال مهم آژانس را تا خرداد ماه سال جاری باید پاسخ دهد. اگر پاسخ سؤالات از نظر آژانس قانع کننده باشد گشایش بزرگی در روند مذاکرات انجام میشود. بعد از برجام موضوع حلوفصل مشکلات ایران با کشورهای همسایه است. به ویژه بعد از مسئله عربستان و بحرین که به جای خوبی رسیده است موضوع جمهوری آذربایجان و تحرکات آن در ارمنستان اولویت اصلی و چالش سیاست خارجی ایران است.مسئله سوم دیپلماسی اقتصادی است که توسط دولت بارها به آن تاکید شده اما نیازمند تسریع در فرایند فعال سازی آن است. با وجود اینکه دولت گزارشهایی در این حوزه از عملکرد خود منتشر کرده اما هنوز آثاری از آن در زندگی مردم دیده نمیشود. پرسش این است که چگونه میشود دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی را در سال 1402 فعال کرد. البته این امر مستلزم تغییر برخی رویکردهای در سیاستهای کلان در داخل کشور است.
اخباری مبنی بر پیشنهاد آمریکا برای توافق موقت با ایران منتشر شده است. آیا زمینههایی توافق موقت بین ایران و آمریکا وجود دارد؟ایران و آمریکا در چه شرایطی تن به توافق موقت خواهند داد؟
خبرهایی كه در مورد پیشنهاد آمریكا در خصوص توافق موقت منتشر میشود، بدون آگاهی كامل از جزییات این پیشنهاد، چندان قابل تحلیل نیست. مادامی كه طرح را مطالعه نكنیم و دقیقا متوجه نشویم كه چه چیزی قرار است بر اثر این طرح رد و بدل شود، نمیتوان به درستی در مورد منافع یا مضرات آن اظهارنظر كرد. برای مثال گفته شده است كه ایران غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم را متوقف كند و در مقابل آمریكاییها هم بخشی از داراییهای ایران را آزاد كنند كه به نظر میرسد ۷ میلیارد دلار دارایی مسدود شده ایران در كره جنوبی مدنظر باشد. به صورت كلی میتوان دو رویكرد نسبت به چنین پیشنهادی داشت. رویكرد نخست این است كه اگر واقعا بخشی از تحریمهای اساسی ایران مثل فروش نفت و تحریم بانك مركزی برداشته شود، ولو اینكه به صورت موقت و تعلیق باشد، كمكی به اقتصاد ایران میشود و باید از چنین پیشنهادی استقبال كرد. اما رویكرد دوم این است كه معتقد است اصولا اقتصاد ایران با توافق موقت سامان نمیگیرد، چراكه سرمایهگذاران به توافق موقت بها نمیدهند، بلكه باید توافق همهجانبهای به دست بیاید تا سرمایهگذاری اطمینان داشته باشد كه دستكم در ۴-۵ سال پیشرو با مشكل
اساسی مواجه نخواهد شد. سرمایهگذار دیدگاه بلندمدت و آیندهنگرانه دارد و نمیتواند بر اساس شرایط موقت و ناپایدار اقدام كند. در این رویكرد دوم نباید از چنین طرحی استقبال كرد و باید به این فكر بود كه ببینیم چگونه میتوان به یك توافق همهجانبه و پایدار و بلندمدت برای حلوفصل مسئله تحریمها رسید كه برای ایران نواقص و كمبودهای برجام را نداشته باشد و در عین حال مزایای برجام را دربربگیرد. در مورد توافق احتمالی با غرب در مورد پرونده هستهای ایران، چیزی كه چندان اهمیت ندارد، اسم توافق است. برجام یا توافق رفع تحریمها یا هر اسم جدیدی كه برای آن انتخاب شود، زیاد مهم نیست. مهم محتوای توافق است. در حال حاضر آنگونه كه میتوان از عملكرد دولت سیزدهم برداشت كرد نه دولت سیزدهم چندان تمایلی به احیای برجام دارد و نه طرف آمریكایی برجام ۲۰۱۵ را میپسندد و چیزی فراتر از برجام یا به قولی برجام پلاس میخواهند.
چرا دولت سیزدهم تمایلی به احیای برجام ندارد؟
افرادی كه مسئولیت مذاكرات را برعهده دارند، مدتها مبلغ این بودند كه برجام توافقی ناقص است و اسم مذاكرات خودشان را مذاكرات برای رفع تحریمها گذاشتهاند. من معتقدم كه اسمها چندان اهمیتی ندارند، بلكه نتیجه مهم است. باید یك تعیین تكلیف اساسی و پایدار در مورد پرونده هستهای ایران و مناسبات بینالمللی اقتصادی و تجاری ایران انجام شود. توافق موقت نمیتواند اقتصاد ایران را سامان دهد. چنین توافقی میتواند به شكل یك داروی مسكن عمل كند، اما نمیتواند مشكل را اساسا حل كند كسانی كه به رویكرد نخست معتقد هستند، میگویند كه با توافق موقت ممكن است اقتصاد ایران بتواند یك تنفس انجام دهد و پس از آن با ساماندهی جدید تحریمها كم اثرتر شوند. اما رویكرد دوم معتقد است كه باید به یك توافق همهجانبه و پایدار رسید تا بتوانیم سرمایهگذاری خارجی و برنامههای همكاری بلندمدت اقتصادی با كشورهای خارجی انجام دهیم. به نظر من رسیدن به یك توافق پایدار و بلندمدت، با مذاكره مستقیم با آمریكا امكانپذیر است. در چند سال گذشته هم به ما ثابت شده است كه اروپاییها عملا به تنهایی كاری پیش نمیبرند و جز اینكه مسیر توافق طولانیتر بشود، هیچ اثری
نداشتهاند.
توافق ایران و عربستان به چه میزان میتواند به احیای برجام کمک کند؟
این نوع توافق رابطه مستقیمی با برجام ندارد، ولی از دو جنبه میتواند در احیای گفتوگوهای ایران و غرب بر سر توافق هستهای تأثیرگذار باشد. جنبه نخست مربوط میشود به موضع دولت عربستان سعودی در قبال توافق هستهای. عربستان از ابتدا یکی از مخالفین اصلی برجام بود و در تلاش بود که برجام و توافق ایران با آمریکا بر سر مسائل هستهای به سرانجام نرسد و در نهایت هم با کمک اسرائیل و مخالفین داخلی برجام، این موضوع تحقق پیدا کرد و برجام به بنبست رسید. اما امروز با نهایی شدن توافق ایران و عربستان سعودی بر سر از سرگیری روابط دیپلماتیک، وضعیت به گونهای است که میشود در راستای تغییر نظر عربستان نسبت به برجام کارهایی صورت بگیرد.اگر جنبههای امنیتی و سیاسی این توافق تقویت شود و همکاریهای امنیتی و سیاسی میان دو کشور شکل بگیرد به گونهای که عربستان سعودی احساس کند که تهدیدی از جانب ایران متوجه او نیست، میشود انتظار داشت که مخالفت عربستان با برجام کاهش یابد. البته من معتقدم که اگر عربستان منطقی فکر کند، طبیعتاً مخالفت این کشور با توافق ایران و آمریکا بر سر احیای برجام کمتر خواهد بود. دومین جنبه مهم این توافق که میتواند با
برجام مرتبط باشد به خود ایران بازمی گردد. هرقدر ایران مسیر حل مشکلاتش با همسایگان را مؤثرتر و جدیتر دنبال کند، همان طور که امروز هم بعد از عربستان بحث عادیسازی روابط با بحرین، امارات و کویت در دستور کار است و پیشتر هم روابط گرم و سازنده با عمان و قطر به صورت جدی دنبال میشود، فضای خوبی برای از سرگیری مذاکرات با غرب برای احیای برجام ایجاد خواهد شد. اگر ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس روابط گرم و قوی داشته باشد، به عنوان یک بازیگر منطقهای با دست پرتری در مذاکرات با غرب خواه در قالب 1+4 یا 1+5 ظاهر خواهد شد.
آیا این موضوع به صورت جدی در دستور کار دستگاه دیپلماسی کشور قرار گرفته است؟
ما باید این واقعیت را بپذیریم که ایرانی که با همسایگانش مشکل دارد و در منطقه با مشکلاتی روبهروست به مراتب ضعیف تر از ایرانی است که با همسایگانش روابط گرم و سازنده و مؤثر دارد. چرا که در حالت اول، ایران به عنوان عامل بی ثباتی و درگیری معرفی میشود همان طور که غربیها در این سالها تلاش کردهاند که چنین تصویری از ایران بسازند. حال آن که ایران به عنوان یک بازیگر قوی و مؤثر که با همسایگانش روابط گرم و صمیمی دارد، عامل ثبات دهند و صلح معرفی میشود. در گذشته، ما به خاطر موج ایران هراسی ایجاد شده در پی تنش با همسایگان در معرض سؤاستفاده های بازیگرانی مثل اسرائیل و آمریکا بودیم. آمریکا با استفاده از همین موج ،میلیاردها دلار سلاح را به همین کشورهای حاشیه خلیج فارس فروخت البته به جز آمریکا، کشورهایی مانند انگلیس، فرانسه و روسیه هم همین کار را کردند. من شخصاً منتظر نتایج مذاکرات ایران با آژانس درباره سه سؤال مطرح شده هستم. طبیعتاً ایران باید پاسخ های خودش را قبل از خرداد ماه و برگزاری جلسه شورای حکام ارائه دهد و اگر پاسخهای داده شده قانع کننده باشد و آژانس از سازنده بودن مذاکراتش با ایران صحبت کند، ما میتوانیم
انتظار داشته باشــیم که زمینـــه برای دور جدیدی از مذاکرات برای احیای برجــام مهـا شود. البته آمریکا و غرب پیشتر منتظر نتیجه اعتراضات خیابانی بودند و وقتی نتیجهای از این جانب حاصل نشد، امروز منتظر واکنش آژانس به پاسخهای آتی ایران به سؤالات سه گانه هستند.
ارسال نظر