احتمال ظهور اتحاد بزرگ اوراسیایی (روسیه، ایران و چین) چقدر است؟
البته ممکن است در آینده همه چیز در سایه تشدید تنش ها در جنگ اوکراین و ورود غرب به جنگ اقتصادی با چین تغییر کند و تحقق اتحاد اوراسیایی نزدیک تر شود.
آرمان ملی آنلاین عصر ایران نوشت: "امیل اودالیانی" استاد دانشگاه اروپایی و مدیر مطالعات خاورمیانه در اندیشکده " ژئو کِیس" گرجستان، با نگارش مقالهای تحت عنوان " یک محور نوظهور اوراسیایی؟" ظرفیتها و موانع ظهور اتحاد سه جانبه بین 3 کشور روسیه، ایران و چین را مورد بررسی قرار داده است.
در حالی که روسیه و ایران ظهور یک محور ضدغربی در اوراسیا را تبلیغ میکنند، اما تا کنون نتوانستهاند مهم ترین بازیگر یعنی چین را برای این اتحاد در حال ظهور به طور کامل در کنار خود بگیرند.
سفر اخیر یک هیئت عالی رتبه چینی به مسکو و سفر اخیر ابراهیم رئیسی رئیسجمهوری ایران به پکن، سطح بی سابقهای از همسویی بین قدرت های اوراسیا را نشان میدهد. از دهه 1990، ایران، روسیه و چین عمدتا و دستکم در سیاست های اعلامی با یکدیگر همکاری داشتهاند. اکنون در میان برخی این امید وجود دارد که این 3 کشور بتوانند با تعمیق و گسترش رابطه میان خود، نظم جدیدی ایجاد کنند.
آیا ظهور اتحاد بزرگ اوراسیایی (روسیه، ایران و چین) نزدیک است؟
در این مسیر، جنگ اوکراین در نقش شتاب دهنده به امکان تشکیل چنین اتحاد اوراسیایی عمل کرده است. به عنوان مثال، ایران و روسیه را به روابط نزدیک تر سوق داد. از منظر تاریخی، از اواخر قرن شانزدهم میلادی بدین سو، یعنی زمانی که این دو کشور با نگرانی از امپراتوری در حال گسترش عثمانی متحد شدند، هرگز ایران و روسیه در بسیاری از موضوعات با اهمیت منطقهای و در واقع جهانی تا این حد همسو نبودهاند.
در یک سال گذشته توسعه روابط تهران- مسکو شتاب بیشتری یافته است. جلسات سیاسی دوجانبه چند برابر شده است. رهبر ایران و ولادیمیر پوتین رئیس فدراسیون روسیه در ماه ژوئیه در تهران دیدار کردند. هیئتهای روسی دائما به تهران سفر میکنند تا تجربه ایران را از تحریمها بررسی کنند. صادرات روسیه به ایران و واردات این کشور از ایران به ترتیب در سال 2022 بیش از 27 و 10 درصد افزایش داشته است.
هر دو طرف توافق کردهاند که تجارت با ارزهایی غیر از دلار آمریکا را افزایش دهند، در حالی که روسیه متعهد به 40 میلیارد دلار سرمایهگذاری در ایران شده، تعداد زیادی پهپاد نظامی از ایران برای استفاده در جنگ اوکراین و احتمالا موشک های کوتاه برد بالستیک خریداری کرده است.
مهمتر از همه برای ایران، در نهایت اجازه خرید هواپیماهای جنگی سوخو-35 و همچنین سامانههای دفاع هوایی و موشکی روسی داده شده است. علاوه بر این، دو طرف همچنین کار خود را برای توسعه کریدور تجاری محبوب و بلندپروازانه شمال به جنوب که از خلیج فارس تا دریای بالتیک امتداد دارد، افزایش دادهاند، مسیری که در نهایت میتواند به ابزار اصلی برای اجتناب از تحریمها تبدیل شود.
همه اینها مهم است، اما هدف نهایی نیست. هر دو کشور با وقوف به قدرت عظیم سخت و نرم چین، به دنبال جذب دومین کشور ثروتمند جهان در آغوش خود هستند؛ چیزی که غرب را نگران میکند. از نظر اقتصادی، این روند به خوبی در حال انجام است. روسیه تقریبا به طور کامل بازار هیدروکربن اروپایی خود را از دست داده است و اکنون بخش قابل توجهی از انرژی صادراتی خود را روانه بازار چین میکند. ایران نیز تجارت خود را افزایش داده است.
اما این بسیار کمتر از آن چیزی است که دو کشور شدیدا تحریم شده جهان امیدوارند. هدف آنها توزیع مجدد قدرت جهانی است و به کشورهای خارج از بلوک غرب آزادی بیشتری برای دنبال کردن سیاست های مغایر با نظم مبتنی بر قوانین پس از جنگ جهانی دوم میدهد.
چین از کمپین پوتین علیه اوکراین حمایت سیاسی کرده است و تا حد زیادی خط روایی روسیه در این جنگ را پذیرفته است که به خوبی در راه حل سیاسی پیشنهادی اخیرا منتشر شده این کشور درباره اوکراین منعکس شده است. اما «دوستی بدون محدودیت» که درست قبل از آغاز جنگ اوکراین توسط دو کشور اعلام شد، به وضوح دارای مرزها و محدودیتهایی است.
در حالی که ایالات متحده گفته است که چین مقداری کمک غیرکشنده به روسیه ارائه کرده است، اما این کمکها تاکنون محدود بوده است. دولت بایدن اما میگوید نشانههایی را دیده است که ممکن است این وضع تغییر کند و چینیها راضی به ارائه کمک های تسلیحاتی به مسکو شوند.
ایران، به نوبه خود، با همسویی فزاینده با چین، سیاست «نگاه به شرق» خود را با هدف متعادل کردن تحریمهای آمریکا و تضعیف موقعیت مذاکرهای اروپا در مذاکرات متوقف شده احیای برجام تسریع کرده است. تجارت دوجانبه و حمایت های لفاظانه این کشور از مواضع چین رشد میکند، همانطور که در تمجید تهران از طرح صلح 12 بندی چین درباره جنگ اوکراین، دیده میشود.
در سال 2021، دو کشور همچنین یک تفاهمنامه همکاری راهبردی 25 ساله را امضا کردند. به طور دقیق تر، چین اکنون به طور فزایندهای به عنوان یک راه نجات اصلی برای جمهوری اسلامی از طریق خرید نفت ایران که طی دو سال گذشته به 47 میلیارد دلار رسیده است، دیده میشود.
علاوه بر این، روسیه، ایران و چین رزمایشهای دریایی در اقیانوس هند برگزار کردهاند، در گسترش سازمان همکاری شانگهای (SCO) همکاری کردهاند و یک جبهه متحد در مخالفت با ایدههای غربی درباره حقوق بشر و دموکراسی نمایندگی تشکیل دادهاند.
احساسات مشترک ریشه در تاریخ این سه کشور دارد. آنها یا به خاطر افراط و تفریط امپریالیسم در قرن نوزدهم یا نظام تک قطبی آمریکایی پس از پایان جنگ سرد، خشمگین هستند. برای آنها، تسلط غرب به زودی با بازگشت به حوزههای نفوذ سنتیتر، که از دوران باستان بر سیاست جهانی تسلط داشتند، جایگزین خواهد شد. علاوه بر این، برای روسیه، ایران و چین، لیبرالیسم با مدرنیته پیوند خورده نیست. دموکراسی منحصرا یک مفهوم غربی نیست. و همچنان مدافع اصول وستفالیایی عدم مداخله و حاکمیت هستند.
با وجود همه اینها، چیزهای زیادی برای جلوگیری از یک اتحاد رسمی بین این 3 کشور به ویژه از منظر حضور چین وجود دارد. دلایل زیادی برای این وجود دارد، اما بزرگترین آنها عدم تمایل قدرتمندترین بازیگر این محور یعنی چین است. مسکو و تهران به پکن نیاز دارند. بدون چین، این دو کشور قادر به تضعیف نظم لیبرال موجود و ایجاد یک نظم جدید در اوراسیا نیستند. اما این برعکس اعمال نمیشود.
روسیه و ایران، هر دو صادرکنندگان بزرگ انرژی، امیدهای آشکاری به سیاست خارجی چین دارند، اما پیوستن به باشگاه آنها برای چین به معنای خروج از جهان است. روسیه کمتر از 2 درصد از کل صادرات چین را تشکیل میدهد، در حالی که ایالات متحده، آلمان، انگلیس و فرانسه به تنهایی 25 درصد از کل صادرات چین را تشکیل میدهند.
درست است که به نظر میرسد چین دیدگاه روسیه از جنگ خود در اوکراین را درک میکند (اگر نه رفتارش) و روابط نزدیک خود را با ایران حفظ میکند، اما تا کنون نیازی به نشان دادن چیزی بیشتر از سخنان دوستانه به دوستان اوراسیایی خود احساس نکرده است. این عملگرایی، مسکو و تهران را نگران میکند.
آیا ظهور اتحاد بزرگ اوراسیایی (روسیه، ایران و چین) نزدیک است؟
به عنوان مثال، دولت ایران مدتهاست که از کندی چین در اجرای قرارداد سرمایهگذاری 25 ساله عصبانی شده است. حتی در طول سفر رئیسی، معاملات امضا شده (به ارزش بین 3 تا 10 میلیارد دلار) نسبت به آنچه رئیسجمهور" شی جین پینگ" در سال 2022 با رقیب بزرگ ایران، عربستان سعودی (حدود 50 میلیارد دلار) امضا کرد، ناچیز است.
از مجموع 5.95 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی ایران در سال 2022، شرکت های چینی 185 میلیون دلار ناچیز سرمایهگذاری کردهاند (واکنش نسبتا تند وزیر ایرانی "ما از این رقم راضی نیستیم.") چین به شدت به تحریم های غرب حساس است. در ماه فوریه گزارش شد که سینوپک، شرکت انرژی چینی، از قرارداد توسعه میدان نفتی یادآوروان ایران خارج میشود. اگرچه بعدا توسط مقامات ایرانی تکذیب شد و گفتند مذاکرات هنوز ادامه دارد، اما این اقدام با رفتار گذشته چین در خروج از صنعت نفت و گاز ایران در هنگام تحریم مطابقت دارد. تهدید واقعی است. ایالات متحده همچنان به تحریم افرادی که محدودیتها را میشکنند، از جمله شرکت های چینی، ادامه میدهد.
چین مایل بوده است (چیزی که در سفر رئیسی تکرار شد) تحریمهای غرب علیه ایران را محکوم کند اما مانند روسیه تمایلی به شکستن آشکار آنها ندارد. چین در اواخر سال 2022 آشکارا از کشورهای عربی خلیج فارس با درخواست از ایران برای همکاری در موضوع هستهای حمایت کرد؛ اقدامی که خشم مقامات تهران را برانگیخت و تهران حتی با دعوت سفیر چین به وزارت خارجه، از این موضع پکن شکایت کرد.
در حال حاضر، چین فشار کمی برای تغییر روی خود دارد. نفت و گاز ارزان قیمت را از دو تأمین کننده انرژی با بازارهای محدود دریافت میکند؛ دو کشوری که به ادامه دوستی با چین نیاز دارند. در حالی که پکن به اندازه کافی برای سرپا نگه داشتن روسیه تلاش میکند، غرب از منطقه هند و اقیانوس آرام منحرف شده و منابع خود را به اوکراین سرازیر میکند.
البته ممکن است همه چیز در آینده تغییر کند و سقوط ناگهانی به جنگ اقتصادی همه جانبه - شاید در نتیجه پر کردن ذخایر رو به کاهش مهمات روسیه از سوی چین- موازنه جهانی کنونی را از بین برده و تحقق اتحاد اوراسیا را نزدیکتر کند.
ارسال نظر