نسل جدید به دنبال هیاهو نیست
آرمان ملی آنلاین - احسان انصاری: آرمانهای نسل جدید چیست و چگونه باید به آن پاسخ داد؟ آیا بین آرمانهای نسل جدید و نسلهای گذشته گسستی رخ داده است؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سؤالات با علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات و فعال سیاسی گفتوگو کرده است. صوفی معتقد است: «ما باید به نسل جدید حق بدهیم که به دنبال آرمانها و آرزوهای خود باشد. نسل امروز به چشم خود دیده که برخی از راههای نامشروع ثروتاندوزی کرده و در همان کشورهایی که عدهای به دنبال مهاجرت به آنهاست زندگیهای آنچنانی برای خود ایجاد کردهاند و فرزندان آنان به شکلی زندگی میکنند که برای اغلب جوانان کشور آرزو است. نسل جدید مختص قرن بیست و یکم است. در کتاب استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن بیست و یکم عنوان شده که قرن بیست و یک قرنی است که در آن تغییرات پرشتاب فناوری اطلاعات رخ خواهد داد. این نسل آگاه و مطلع است .» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
چه تفاوتهایی بین نسلهای گذشته و نسل جدید به وجود آمده است؟
نسل ما که نسل انقلاب بود بسیاری از تغییرات و تحولات تاریخی را به چشم دید و در آن مشارکت داشت. این تحولات مانند یک فیلم در ذهن ما باقی مانده و ما آنها را کنار هم قرار میدهیم و با شرایط امروز مقایسه میکنیم و در نهایت نتیجه گیری میکنیم. آنچه امروز در سطح جامعه قابل مشاهده است این است که وضعیت زندگی مردم رضایت بخش نیست و مردم از این وضعیت معیشتی خود رضایت ندارند. این نکته مهمترین چیزی است که امروز در جامعه وجود دارد. این نارضایتی برای مسئولان هم وجود دارد و تنها مختص به مردم نیست و بخشی از مسئولان نیز از وضعیت موجود رضایت ندارند. در بین مردمی که نسبت به وضعیت موجود رضایت ندارند نگرانی نسل جدید نسبت به دیگران از همه بیشتر است. این نسل نگران آینده خود است و این طبیعی است. من به نسل انقلاب تعلق دارم و در شرایط کنونی بیشتر دوران عمر خود را سپری کردهام. این در حالی است که نسل جدید در ابتدای زندگی خود قرار دارد و به همین دلیل در حال رصد شرایط برای آینده خود است. ما نیز در دوران انقلاب چنین دغدغههایی داشتیم و به همین دلیل نیز از رژیم پهلوی بریدیم. هر نسلی آموزش میبیند و تحصیل میکند تا بتواند یک شغل داشته باشد و تشکیل خانواده بدهد و آمالها و آرزوهای خود را بسازد. انسان برای زندگی خود نیازهایی دارد که دولتها باید این نیازها را تأمین کنند. در دوران انقلاب حکومت پهلوی نمیتوانست نیازهای ما جوانان را تأمین کند. به مرور زمان نیز این مطالبات انباشته شد و پس از اتفاقات سیاسی که رخ داد جامعه به سمت انقلاب حرکت کرد.
آرمانهای نسل انقلابی پس از انقلاب به چه میزان محقق شد؟
نسل ما بهرغم مشکلات و چالشهایی که داشت در نهایت راهی برای خود باز کرد و برخی از آرمانهای خود را محقق کرد. با این وجود نسل جدید امروز در شرایطی قرار گرفته که بعضا نمیتواند آینده روشنی را برای خود متصور شود. اتفاقی که در سالهای اخیر رخ داده رانت خواری بوده است. این رانتخواری باعث شده جمعیتی از مردم محروم شوند. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد تقسیم بین خودی و غیر خودی با مفاهیمی مانند انقلابی گری است. این در حالی است که هیچ معیار مشخصی برای مفهوم انقلابی گری وجود ندارد. این در حالی است که در ابتدای انقلاب وضعیت به این صورت نبود و انقلابی گری دارای مفهوم و چارچوب بود. امروز برخی گمان میکنند هنگامی که از انقلابی گری صحبت میشود به این معناست که برخی به هر دلیلی در جامعه مسئولیت داشته باشند. این در حالی است که این تعریف از انقلابی گری صحیح نیست. در چنین شرایطی است که مجلسی شکل میگیرد که مطالبات اصلی مردم را نمایندگی نمیکند و بلکه به دنبال مسائلی است که در اولویت جامعه قرار ندارد. این موضوع باعث شده که بین مردم و برخی نمایندگانی که در مجلس حضور دارند فاصله ایجاد شود. مجلس و دولت جزو ارکان حکومت و اداره جامعه هستند و به همین دلیل باید به شکلی در نحوه انتخاب افراد خود حساسیت داشته باشند که بتوانند مطالبات مردم را محقق کنند. نمایندگان مجلس باید صدای مردم باشند. ما مدتهاست نسبت به رویکردی که در موضوع تأیید صلاحیتها وجود دارد انتقاد داریم و بارها عنوان کردهایم مردم باید در انتخابات نمایندهای داشته باشند که مطالبات آنها را نمایندگی کند.
این اتفاق چه تأثیری در اعتماد نسبت به مردم و ارکان حاکمیت داشته است؟
مردم باید بتوانند سرنوشت خود را انتخاب کنند. یکی از اصلیترین شعارهای انقلاب در سال57 این بود که حق تعیین سرنوشت در اختیار مردم است و هیچکس نمیتواند این حق را سلب کند. امروز جهان مدرن شده و در این فضا هر شهروندی حق انتخاب دارد. حق انتخاب در جهان کنونی از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین دلیل باید حق انتخاب مردم را به رسمیت شناخت و اجازه داد مردم حق انتخاب داشته باشند و آینده خود را مشخص کنند. البته برخی از تئوریسینهای جریان اصولگرایی عنوان میکنند حاکمیت از طرف خداوند است و مردم در انتخاب آن نقشی ندارند. این دیدگاهها نشان میدهد که برخی هنوز واقعیتهای جامعه و زندگی مدرن را درک نکردهاند و همچنان دیدگاههای خود را دنبال میکنند. سه شعار اصلی انقلاب اسلامی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود. در فردای انقلاب اسلامی فاصله دولت- ملت در بهترین وضعیت خود قرار داشت و سرمایه اجتماعی در بالاترین اندازه خود قرار داشت. با این وجود این وضعیت امروز وجود ندارد و سرمایه اجتماعی در دهههای گذشته کاهش پیدا کرده است. از سوی دیگر فاصله دولت- ملت نیز افزایش پیدا کرده است.
آیا اعتراضات اخیر به دلیل شکاف نسلی و تفاوتهایی است که نسل جدید با نسلهای گذشته پیدا کرده است؟ چه تفاوتهایی بین نسل جدید و نسلهای گذشته مشاهده میکنید؟
نسل ما یعنی نسلی که در سال57 انقلاب کرد دارای آرمانهای الهی، متعالی و مذهبی بود که برخی پس از انقلاب با رویکردی که در پیش گرفتند اجازه ندادند این آرمانها تحقق پیدا کند. انقلابیگری یک عنوان نیست که بتوان آن را به کسی اعطا کرد. متأسفانه برخی انقلابی گری را با گرفتن پست و مقام و اشتباه گرفتهاند و به جای اینکه به فکر منافع مردم و کشور باشند به دنبال منافع فردی خود هستند. نسل جدید به دنبال زندگی است و تلاش میکند برای خود آیندهای متناسب با وضعیت خود بسازند. من اخیرأ یک سفری به یکی از کشورهای خارجی داشتم و در این سفر برخی اتفاقات را مشاهده کردم که باور آن برایم سخت بود. هنگامی که ما سوار هواپیما شدیم با تعداد زیادی از جوانان مواجه شدیم که اندام بزرگی نداشتند و بچه بودند. در ابتدا ما خیال کردیم این افراد دانشجو هستند و برای تحصیل به کشور دیگری میروند. پس از پرس و جویی که کردم متوجه شدم که اغلب این افراد دانشآموز هستند و به دلیل شرایط بهتری که در کشورهای خارجی برای زندگی برای آنها فراهم است تصمیم گرفتهاند به کشور دیگری مهاجرت کنند. نسل جدید به دنبال جنجال و هیاهو نیست و بلکه به دنبال زندگی و آینده خوب است.
آیا در شرایط کنونی تفاوتهای بین نسلی به خوبی درک میشود؟
ما باید به نسل جدید حق بدهیم که به دنبال آرمانها و آرزوهای خود باشد. نسل امروز به چشم خود دیده که برخی از راههای نامشروع ثروتاندوزی کرده و در همان کشورهایی که نسل جدید به دنبال مهاجرت به آنهاست زندگیهای آنچنانی برای خود ایجاد کردهاند و فرزندان آن به شکلی زندگی میکنند که برای اغلب جوانان کشور آرزو است. نسل جدید مختص قرن بیست و یکم است. در کتاب استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن بیست و یکم عنوان شده که قرن بیست و یک قرنی است که در آن تغییرات پرشتاب فناوری اطلاعات رخ خواهد داد. در این دوران سری بودن و محرمانه زندگی کردن معنا ندارد. این نسل آگاه و مطلع است و نسبت به همه چیز احاطه دارد. نسل جدید ارزشهایی را مطرح میکند که برای ما غیرمنتظره است. چگونه برخی میخواهند با برنامههای گذشته نسل جدید را اداره کند؟
ارسال نظر