خط لوله صلح و سوءاستفاده پاکستان
خط لوله صلح از همان زمانی که آمریکاییها تحریم را اعلام کردند و هندوستانیها خود را کنار کشیدند تقریبا میشود گفت پاکستانیها توان این که کار را ادامه بدهند، نداشتند. خط لوله تا مرز پیشین رفته و از مدتی پاکستانیها مطرح میکردند که پولی ندارند که بقیه این خط لوله را که تا بندر گوادر میرسد را امتداد دهند.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، پیر محمد ملازهی، کارشناس مسائل شبه قاره نوشت: اما همان زمان یک شرکت چینی حاضر شد 400 میلیون دلار سرمایه گذاری کند و پول هم از پاکستان نگیرد و بعد که پروژه عملیاتی شد بتوانند پول خود را از فروش گاز دربیاورند. هر چند که بعدها پاکستانیها زیر حرفهای خود زدند و زیر بار این مساله نرفتند. بنابر این آنچه به نظر میرسد اینکه اصل قضیه همان تحریمهای آمریکاست و فشاری که پاکستانیها از طرف آمریکا حس میکنند.
اما این مساله که ایران حق و حقوق خود را در این موضوع پیگیری نکند به نظر میرسد که بیشتر به این مساله بر میگردد که طبق قراردادی که بین ایران و پاکستان موجود است در صورت خلف وعده و عدم پایبندی پاکستان به قرارداد موجود، ایران میتواند به دادگاههای بینالمللی مثل لاهه برای حکمیت مراجعه کند که این مساله برای پاکستانیها سنگین است. در واقع اگر به دادگاه لاهه برود و فشار آمریکا روی قضات آن دادگاه کاهش پیدا کند احتمال پیروزی ایران وجود دارد. چون در قرارداد کاملا روشن است که تعهدات هر طرفی چیست. اما ترجیح میدهند که ایران را در موقعیتی قرار دهند که از حق طبیعی خود که در قرارداد موجود است استفاده نکند.
در واقع هدف پاکستانیها این است که ایران به دادگاه بینالمللی نرود. البته تا اینجا به نظر میرسد که خود طرف ایرانی هم تمایلی به این مساله ندارد و شاید هم اعتقادی به محاکم بینالمللی مثل دادگاه لاهه وجود ندارد که مثلا ممکن است قاضیهای دادگاههای مستقل بینالمللی زیر فشار آمریکا نروند. آنچه مشخص است این اعتماد در بین ایرانیها وجود ندارد و به همین دلیل ایرانیها تا کنون ملاحظه این مساله را کردهاند که پاکستانیها را داشته باشند و هم از طرف دیگر از وضعیت دادگاه بینالمللی نیز اطمینان ندارند. لذا با توجه به مجموع شرایط فضا را مساعد دیدند که ایران را از این حقخواهی که احتمالا میتواند از طریق مجامع بینالمللی انجام دهد منصرف کنند.
آنها درصددند با سوءاستفاده از شرایط ایران منبعث از تحریمهای آمریکا اهداف خاص خود را آن طور که میخواهند پیش ببرند. صحبت اینجاست که چرا هندیها خود را کنار کشیدند به دلیل اینکه آن شرکتهای هندی که در این قرارداد قرار بود از بمبئی تا بندر گوادر سرمایه گذاری کنند شرکتهایی بودند که با آمریکا هم کار میکنند و مورد تحریم قرار گرفتند و حتی آمریکا میتوانست آنها را مثل بقیه شرکتهای اروپایی و آمریکایی مورد تحریم قرار دهد. در این فضا پاکستانیها استفاده خود را از این وضعیت میکنند و بهانه شان این است که تا تحریمهای آمریکا بر طرف نشود نمیتوانیم کاری کنیم.
منتها یک تفاوتی میان شرکتهای پاکستانی با هندی وجود دارد اینکه شرکتهای هندی با آمریکا کار میکردند و این نگرانی جدی بود و اینجا دولت پاکستان است و تحت فشار آمریکا به جهت جریمه شدن قرار ندارد. ولی به هر جهت از این شرایط سوء استفاده میکند و زیر بار آن درخواستی که وزیر امور خارجه ایران مطرح کرد که بیایید این قرارداد را عملیاتی کنیم نمیروند و این امید نیز وجود ندارد که آنها تن به این کار دهند. به خصوص که چین نیز تا حدودی از این مسیر نا امید شده و چین و پاکستان سرمایهگذاری را روی خط لوله تاپی یعنی بخشی از ترکمنستان که میتواند به آنها گاز برساند انجام میدهند.
ارسال نظر