| کد مطلب: ۱۰۵۹۰۰۲
لینک کوتاه کپی شد

گفت‌وگوی آرمان ملی با حسن بهشتی‌پور:

توافق موقت وضعیت شکننده اقتصادی به همراه دارد | سرمایه‌گذاران زمانی سرمایه‌گذاری می‌کنند که توافق کامل صورت بگیرد

در جدیدترین گمانه زنی‌ها درباره مذاکرات پیرامون پرونده هسته‌ای ایران روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی اختصاصی می‌گوید ایران و آمریکا با یکدیگر به توافق غیرمکتوب رسیده‌اند که بر اساس آن ایران می‌پذیرد از پیشرفت در برنامه هسته‌ای خود پرهیز کند و در مقابل بخشی از پول‌های بلوکه شده‌اش در کشور‌های مختلف آزاد و صرف امور بشردوستانه شود. در این گزارش آمده که هدف از دستیابی به یک توافق غیررسمی و نانوشته که برخی از مقام‌های ایرانی آن ‌را «آتش‌بس سیاسی» خوانده‌اند جلوگیری از تشدید بیشتر یک رابطه خصمانه طولانی مدت با ایران است که به ویژه با نزدیک شدن به میزان اورانیوم لازم برای جهش هسته‌ای و همچنین اتهام تامین تسلیحات برای روسیه، سطح آن افزایش هم یافته است.

توافق موقت وضعیت شکننده اقتصادی به همراه دارد | سرمایه‌گذاران زمانی سرمایه‌گذاری می‌کنند که توافق کامل صورت بگیرد

به گزارش آرمان ملی آنلاین، برای تحلیل و بررسی احتمال توافق موقت و یا توافق نانوشته با حسن بهشتی پور، تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده‌ایم. وی معتقد است؛ «توافق موقت همچنان محل تردید جدی است. باید دید ابعاد این توافق چیست و اگر موقت است چه دوره زمانی دارد و شامل چه چیزهایی می‌شود. این‌ها موضوعاتی است که تکلیفشان مشخص نیست. آمریکا می‌خواهد اولا به توافقی موقت برسد و ثانیا برجام پلاس را تنظیم و احیا کند. از نگاه آنها برجام کمبودهایی داشت و نتوانسته بودند در توافق قبلی به برخی دستاورد‌های مدنظر خود برسند و با توافقی جدید به دنبال آنها هستند و این درحالی است که نمی‌خواهند امتیازات لازم را بدهند. طرف ایرانی عقیده دارد آمریکا هنوز تعهد قبلی‌اش را اجرا نکرده و در این شرایط نباید تعهد جدیدی پذیرفته شود.» این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 

در حالی که اخباری مبنی بر احتمال توافق موقت ایران و آمریکا به گوش می‌رسید روزنامه نیویورک تایمز ابعاد جدیدی از توافق احتمالی منتشر کرد و عنوان کرد ایران و آمریکا به یک توافق نانوشته دست پیدا کرده‌اند که تا پایان دولت بایدن ادامه خواهد داشت. چرا ایران و آمریکا در چنین وضعیتی قرار گرفتند؟ 

توافق می‌تواند براساس یک قرارداد باشد یا دو طرف کلامی با هم قول و قرار بگذارند و طبق همان عمل کنند. اینکه کدام حالت اتفاق بیفتد، بستگی به آن دارد که چه سیاستی را دو طرف ماجرا می‌خواهند پیش ببرند. اینکه بایدن معطل کنگره باشد، این طور نیست. 17 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زمان باقی است و رئیس‌جمهور آمریکا اختیارات وسیعی دارد. اگر بایدن بخواهد با یک حکم می‌تواند تصمیم ترامپ درباره برجام را ملغی کند، اتفاقی که درباره بازگشت آمریکا به یونسکو و معاهده پاریس رخ داد. بایدن به اندازه کافی اختیار دارد که با ایران هم تفاهم کند و هم توافق و هر دو را اجرا کند. کنگره می‌تواند مانع رئیس‌جمهور آمریکا شود، اما انجام این پروسه سخت است، چراکه ملغی کردن حکم رئیس‌جمهور به دو سوم آرای مجلس نمایندگان آمریکا احتیاج دارد که سخت اتفاق می‌افتد. هم اکنون گرچه جمهوری خواهان در کنگره اکثریت هستند اما فاصله تعداد کرسی‌های جمهوری خواهان و دموکرات‌ها با هم کم است.

هرچند برخی از دموکرات‌ها نیز مخالف احیای برجام هستند اما با این وجود تعداد مخالفان برجام در کنگره به دو سوم نمی‌رسد. نکته دیگر اینکه ما باید به شکل مستقیم مذاکره کنیم زیرا در این موضوع بهتر به نتیجه می‌رسیم. اروپایی‌ها عملا نقش تعیین‌کننده‌ای در روند مذاکرات ندارند، چون حداقل در زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، یک سال اروپایی‌ها ما را درگیر مسأله اینستکس کردند و گفتند جبران خواهیم کرد و سعی می‌کنیم با ایران مناسبات اقتصادی برقرار کنیم، اما نتوانستند. بعضی‌ها می‌گویند اروپایی‌ها نخواستند که این کار را انجام دهند، اما من معتقدم نتوانستند. چون هژمونی مالی ایالات متحده آمریکا بر بازارهای پولی و فعالیت‌های اقتصادی به قدری گسترده بود که هیچ شرکتی جرات نکرد عملا با ایران وارد همکاری شود. حتی شرکای چینی و روسی جزو اولین شرکت‌هایی بودند که بعد از خروج آمریکا از برجام از ایران خارج شدند. هندی‌‌ها، کره‌جنوبی، ژاپن، استرالیا و... به ترتیب بعدا خارج شدند. بنابراین واقعیت این است، به نظرم با اروپایی‌ها مذاکره کنیم، ضرری ندارد، اما از نظر رویکرد باید حواسمان باشد که ما با آمریکا رو‌به‌رو هستیم و طرف آمریکایی است که با ما مشکل اساسی دارد و باید از طریق مذاکره مسأله‌ را با آنها حل کنیم. 

در شرایط کنونی چگونه می‌توان شرایطی را متصور شد که مذاکرات به صورت مستقیم صورت بگیرد؟ 

در خبرها خواندم که در مذاکرات عمان، عمانی‌ها دائم از این اتاق به آن اتاق می‌رفتند. یعنی آمریکایی‌ها در یک اتاق نشسته بودند و طرف ایرانی هم در اتاق دیگر و عمانی‌ها کار تبادل پیام را انجام می‌دادند. ما در قرن ۲۱ هستیم و در شرایط خاصی که سخت‌ترین فشارهای اقتصادی طول تاریخ به ایران وارد می‌شود؛ این چه روش مذاکره کردن است؟ اگر ما مستقیم مذاکره نکنیم چه چیزی به دست می‌آوریم؟ یک زمانی بود طرف‌های ایرانی را به اینکه آدم‌های واداده و وابسته به غرب هستند و آمریکا را کدخدای دنیا می‌دانند، متهم می‌کردند. الان طبیعی که دیگر در مورد دولت آقای رئیسی و مذاکره‌کننده‌گان چنین مطالبی مطرح نمی‌شود و اعتماد کامل وجود دارد. بنابراین باید با قدرت و قوت بنشینند و مذاکره کنند.

چه اشکالی دارد؟ نفس مذاکره کردن عالی و خوب است که با تروئیکای اروپایی مذاکره کنیم اما باید بتوانیم آخر موضوع را حدس بزنیم. ما باید به سمتی حرکت کنیم که مشکلاتمان را با آمریکا حل کنیم. نکته دیگر اینکه این نوع بازپرداخت بدهی ایران دیگر چه نوع پرداخت است. چون اولا ما اختیاری نداریم. پول خودمان را که حاصل صادرات گاز به عراق بوده را تعیین‌ می‌کنند که باید در زمینه غذا و دارو استفاده شود. از سوی دیگر ارقامی که اخیرا آزاد شده به علت بدهی که به ترکمنستان داشتیم صرف شد و آن هم بعد از شکایت این کشور در دادگاه فرانسه در موضوع اختلاف قیمت گاز با ایران، رای دادگاه به نفع ترکمنستان شد. ما بیش از یک میلیارد دلار را باید از طریق بدهی عراق به آن کشور پرداخت می‌کردیم که عراق با رضایت آمریکا آن را به ترکمنستان داده است. بخشی از این پول را باید از طریق حساب عراق به دولت سعودی برای خرج هتل حجاج ایرانی بدهیم. بنابراین این نوع بازپرداخت چه مزیتی برای اقتصاد ایران دارد؟ 

علائم موجود نشان می‌دهد ایران و آمریکا از توافق دور شده‌اند و تنها چیزی که در شرایط کنونی می‌توان متصور شد دسترسی به یک توافق موقت است. توافق موقت برای ایران دارای چه فرصت‌ها و چالش‌هایی خواهد بود؟ 

واقعیت آن است که انتشار اخبار مثبت از مذاکرات و گفت‌وگوهای ایران با کشورهای غربی تأثیر مستقیمی در بهبود شاخص‌های اقتصادی دارد. بنابراین برخی افراد و جریانات تلاش می‌کنند فضای مثبتی پیرامون مذاکرات و گفت‌وگوهای هسته‌ای ایجاد کنند. این فضای مثبت به دلیل تاثیری است که بازارهای ایران از فضای مذاکرات و اخبار بیرونی می‌گیرند. پس از گزارش مثبت آژانس در خصوص ایران، نشانه‌هایی از بهبود در وضعیت مذاکراتی نمایان شد؛ شرایطی که فعلا نمی‌توان با قاطعیت در خصوص چشم‌انداز آن صحبت کرد. به‌طور کلی هر نوع توافقی میان ایران و آژانس مبارک و مثبت است و می‌تواند در رسیدن به یک توافق اثرگذار باشد. مدت‌هاست دشمنان ایران از مشکلات ایران و آژانس به عنوان بهانه‌ای برای اعمال فشار بیشتر به ایران استفاده می‌کنند که گزارش مثبت آژانس این بهانه‌ها را از دست دشمنان می‌گیرد. هر اندازه ابهامات کمتری میان ایران و آژانس وجود داشته باشد، فضا برای رسیدن به یک درک مشترک میان ایران با کشورهای 1+4 و امریکا بیشتر خواهد بود.

در گذشته هم بارها تاکید کرده‌ام که 3ابهام کلی در روابط ایران و آژانس وجود داشت. یکی بحث غنی‌سازی هسته‌ای 84درصدی، دیگری بحث نظارت‌های آژانس در آباده، ورامین و توقوزآباد است. از این 3ابهام تا به امروز به یک ابهام مربوط به آباده پاسخ داده شده است و دو ابهام دیگر در مسیر رفع شدن است. باید گفت که بحث غنی‌سازی بالا از ابتدا ریشه‌های واقعی نداشت، موضوع اصلی در غنی‌سازی، انحراف در کلیت زنجیره است، نه در یک بخش از زنجیره. در بخش‌هایی از زنجیره، به اندازه بسیار اندکی غنی‌سازی 84درصدی مشاهده شده بود که این ابهام برای آژانس برطرف شد. در این میان آمریکا از توافق موقت سخن می‌گوید، آمریکا به دنبال آن است که در شرایطی که توافق کامل محتمل نیست، زمینه برای توافق موقت فراهم شود. توافقی مبتنی بر این گزاره کلی که ایران غنی‌سازی را به زیر 60درصد برساند و آمریکا هم زمینه آزادسازی دارایی‌های مسدودی ایران را فراهم کند. اخباری که در خصوص آزادسازی 24میلیارد دلار دارایی‌های مسدودی ایران منتشر شده ناشی از یک چنین فضایی است. ایران اما می‌داند که توافق موقت معنایی ندارد، چراکه فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران خارجی فقط زمانی حاضر به مشارکت در ایران و طرح‌های اقتصادی مرتبط با ایران می‌شوند که توافق کاملی صورت گرفته باشد، بنابراین ایران تلاش می‌کند توافقی کامل را محقق کند.

اظهارنظرهایی که در خصوص رد ایده توافق موقت مطرح می‌شود ناشی از این ایده کلی است. از گذشته تا به امروز موضوعات مشترکی میان دو کشور ایران و آمریکا وجود داشته که بحث از کانال‌های مختلف در خصوص آنها جریان داشته است. برخی زندانیان آمریکا و کشورهای غربی در ایران حضور دارند و برخی زندانیان ایرانی هم در کشورهای غربی زندانی هستند. طبیعی است دو طرف برای آزادی زندانیان خود مذاکره کنند، اما تعمیم دادن این بحث به مذاکرات دوجانبه برجامی و گفت‌وگوهای مستقیم، چندان ریشه در واقعیت ندارد. معتقدم موضوع مذاکرات را از موضوع تبادلات احتمالی زندانیان باید جدا بدانیم. البته منظور این نیست که این موارد ارتباطی با بهبود شاخص‌های مذاکرات ندارند، بلکه موضوع این است که اهمیت آنها بنیادین و مستقیم نیست. 

با توجه به شرایط موجود چه چشم‌اندازی پیش روی مذاکرات و پرونده هسته‌ای می‌بینید؟ 

توافق موقت همچنان محل تردید جدی است. باید دید ابعاد این توافق چیست و اگر موقت است چه دوره زمانی دارد و شامل چه چیزهایی می‌شود. اینها موضوعاتی است که تکلیف‌شان مشخص نیست. آمریکا می‌خواهد اولا به توافقی موقت برسد و ثانیا برجام پلاس را تنظیم و احیا کند. از نگاه آنها برجام کمبودهایی داشت و نتوانسته بودند در توافق قبلی به برخی دستاوردهای مدنظر خود برسند و با توافقی جدید به دنبال آنها هستند و این درحالی است که نمی‌خواهند امتیازات لازم را بدهند. طرف ایرانی عقیده دارد آمریکا هنوز تعهد قبلی‌اش را اجرا نکرده و در این شرایط نباید تعهد جدیدی پذیرفته شود.

اگر ایران با آژانس به توافق برسد شاید گشایش جدیدی برای شروع گفت‌و‌گوها حاصل شود اما توافق موقتی که از آن صحبت می‌شود در حقیقت چیزی است که آمریکایی‌ها می‌خواهند. آمریکا می‌گوید حال که نمی‌توانیم در مورد همه چیز توافق کنیم پس راهکار توافق موقت دنبال شود. توافقی که در مورد برخی از مسائل باشد مثلا ایران غنی‌سازی اورانیوم 60درصد را متوقف کند و آمریکایی‌ها هم بخشی از دارایی‌های ایران را آزاد کنند در حالی‌که ایران به دنبال پایان پیدا کردن تحریم‌هاست. تا زمانی که تحریم‌ها پایان پیدا نکند سرمایه‌گذاران در حوزه اقتصاد همچنان دچار تردید و درگیر مشکلات هستند.

نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار