بزرگنمایی و کوچکنمایی در سفر سلطان عمان
واقعیت این است که سفر سلطان عمان را باید در همان حدی که هست ارزیابی و تحلیل کنیم و نه بیشتر آن، نه دچار بزرگنمایی و نه کوچکنمایی درباره اش شویم. عمان از سالهای قبل از انقلاب روابط بسیار نزدیک با ایران داشته و به دلیل اینکه عملا ایران نقش تعیین کنندهای در نجات عمان در مقابله با جدایی طلبانانی که جنبش ظفار را ایجاد کرده بودند، ایفا کرد و کمک کرد عمان تجزیه نشود و عملا کشور بماند.
آرمان ملی آنلاین: از آنطرف هم بلوچ تبارهایی که در عمان زندگی میکنند علاقه خاصی به ایران دارند و سالهای سال است که فرهنگ ایران را آنجا ترغیب و تشویق کردند و نقش خوبی در نزدیکی روابط ایران و عمان داشتهاند.حتی در دوران جنگ تحمیلی هم عمان سعی کرد که موضع بیطرف داشته باشدو از صدام حمایت نکرد. با اینکه آن موقع شورای همکاری خلیج فارس تحت فشار بود که کشور عربی این حوزه از صدام حمایت کنند ولی سلطان قابوس، پادشاه فقید عمان در این قضیه سعی کرد که موضع بیطرف داشته باشد و به هیچ وجه از صدام حمایت نکرد.
بعد از آنهم نقش کلیدی در حل مشکلات ایران و آمریکا داشت به طوری که حتی یکسال و نیم قبل از اینکه مذاکرات برجام شروع شود از سال 90 سلطان قابوس شخصا این موضوع را با اوباما پیگیری کرد و در نهایت اوباما پذیرفت غنی سازی اورانیوم در ایران به صورت محدود ادامه پیدا کند. همین یک گره بزرگی را باز کرد و روند برجام از اواخر دولت دهم شروع شد و به دولت یازدهم و دوازدهم رسید. واقعیت این است که عمان هم در بحث مبادله زندانیان بین ایران و آمریکا نقش کلیدی و کمک موثر داشته و هم در موضوع حل مسائل و مذاکرات بین دو کشور و اعتماد دو طرف. روابط بسیار خوبی که عمان با آمریکا و انگلیس و از آنطرف روابط بسیار خوبی با ایران دارد این ویژگی را به وجود آورده که بتواند میان ایران و آمریکا میانجیگری کند. اکنون سفر اخیر میثم بن طارق، پادشان عمآنکه نخستین سفرش به ایران بود کمک کرده تا هم روابط دوجانبه گسترش پیدا کند. الان حجم روابط دو کشور دو میلیارد دلار در سال است و با توافقاتی که انجام شده انتظار میرود ظرف 10 سال آینده به 19 میلیارد دلار برسد که در روابط دوجانبه رقم قابل توجهی با توجه به اقتصاد محدودی که عمان دارد، هست.
از آنطرف بحث همکاریهای منطقهای مطرح است که عمان در روابط ایران و مصر وساطت کرده و موفق شده این مسائل خوب پیش رود به طوری که پیش بینی میشود ظرف یکی دو ماه آینده تبادل سفیر هم بین ایران و مصر رسما اعلام شود. و حتی احتمالا سفر سیسی، رئیسجمهور مصر و آقای رئیسی را در سطح رئیسجمهور خواهیم داشت. اگر ایران با مصر روابط خود را عادی کند و از سر بگیرد یک موفقیت خیلی مهم هم برای عمان و هم برای ایران و هم برای مصری هاست که در جهت کاهش ایران هراسی و احیای روابط ایران با کشورهای عربی بهخصوص با عربستان که چند ماه پیش شروع شده و مصر و احتمالا بحرین هم در گامهای بعدی، همه به زمینه چینی برای همکاریهای امنیتی منطقهای کمک میکند که در دولت آقای روحانی تحت عنوان صلح هرمز مطرح بود و به دلیل اختلافاتی که بین ایران و عربستان بود به جایی نرسید.
حالا به نظر میرسد با حل مشکلات ایران و عربستان به همکاریهای 2+6 یعنی ایران و عراق و شورای همکاری خلیج فارس کمک کند.. در زمینه برجام هم گرچه چیزی را فعلا اعلام نکردند ولی حداقل در اخبار بود که آقای میثم بن طارق حامل پیامی از طرف آمریکایی هاست. اما اینکه پیام و جزئیات آن چیست اطلاعی نداریم. در مورد مصر مشخص است که بحث اصلی از سرگیری روابط ایران و مصر است اما در مورد آمریکا آیا واقعا آمریکاییها پیشنهادهای جدیدی روی میز گداشتند یا طرف عمانی پیشنهاد جدیدی داده است؟ هرچه هست به نظر مثبت است و جای امیدواری وجود دارد برای اینکه مذاکراتی که عملا از اسفندماه 1400 قفل شد اگر باز شود به شرایط جدیدی میرسد.
ارسال نظر