سید حسین موسویان تحلیل کرد:
سیاست فعلی بایدن درباره ایران؛ نه توافق و نه بحران
دولت بایدن در شرایط سردرگمی قرار گرفته است. ممکن است مایل به یک توافق موقت باشند تا نه بحران ایجاد شود و نه توافق کاملی برای احیاء برجام صورت گیرد. این وضعیت با سیاست «نه توافق و نه بحران» فعلی دولت بایدن تطبیق خواهد داشت.
آرمانملی آنلاین ایسنانوشت، سید حسین موسویان، دیپلمات پیشین کشورمان در مقالهای در نشریه رسپانسیبل استیت کرافت آمریکا گفت: سیاست جو بایدن رییس جمهوری آمریکا در مورد " نه توافق با ایران و نه بحران" پایدار نیست.
متن مقاله سید حسین موسویان دیپلمات پیشین کشورمان به شرح زیر است:
درماه می ۲۰۱۸ دونالد ترامپ از برجام خارج شد و رئیسجمهور بایدن هم تا کنون نتوانسته آن را احیا کند. دولت بایدن هنوز به یک تصمیم سیاسی برای نهایی کردن مذاکرات برجام نرسیده است چون از یک طرف میگوید برجام روی میز نیست و از طرف دیگر میگوید دیپلماسی بهترین گزینه است. این سیاست اشتباه است.
از سپتامبر ۲۰۲۲ به بعد مذاکرات هستهای در بنبست است. شائبه استفاده تسلیحات ایرانی در جنگ اوکراین توسط دولت روسیه و ناآرامیهای داخلی ایران بعد از مرگ مهسا امینی، تمرکز دولتهای آمریکا و اروپا را نسبت به احیاء برجام تغییر داد. در ماه اوت ۲۰۲۲، جوزپ بورل هماهنگکننده سیاست خارجی اروپا اعلام کرد که متن احیاء برجام نهایی شده و آماده امضاء است. هرچند دولت ایران در آن مقطع آماده پذیرش متن نبود، اما تهران اخیرا برای توافق در مورد همان متن آمادگی خود را نشان داده است.
ایران و آمریکا جزئیات تبادل زندانیان سیاسی را هم نهایی کردهاند. منتهی آمریکا از امضاء آن طفره میرود چون به موجب این توافق حدود ۷ میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران آزاد میشود. علاوه بر آن، در صورت احیاء برجام و طبق قطعنامه ۲۲۳۱، در اکتبر امسال محدودیتهای موشکی و پهپادی علیه ایران برداشته خواهد شد و دولت بایدن باید برای اخذ مصوبه کنگره برای رفع بخشی از تحریمها هم اقدام کند.
آزاد سازی پولهای ایران و رفع تحریمها علیه ایران، میتواند به ابزاری در دست جمهوریخواهان تبدیل شود تا بایدن و دموکراتها را مورد حملات سیاسی قرار دهند. از طرف دیگر تاخیر در توافق هستهای هم عواقبی دارد چون ایران به این توانمندی رسیده که ظرف دو سه هفته از نقطه گریز هستهای عبور کند.
این واقعیات، دولت بایدن را در شرایط سردرگمی قرار داده است. ممکن است مایل به یک توافق موقت باشند تا نه بحران ایجاد شود و نه توافق کاملی برای احیاء برجام صورت گیرد. این وضعیت با سیاست "نه توافق و نه بحران" فعلی دولت بایدن تطبیق خواهد داشت.
سناریو اول: توافق موقت یا پلان ب: در این سناریو احتمالا آمریکا در مقابل رفع تحریمهای حداقلی، خواستههای حداکثری همچون تعلیق غنیسازی سطح بالا و کاهش ذخائر اورانیوم غنی شده ایران را خواهد داشت. به همین دلیل ایران قبلا توافق موقت را رد کرده است چون ابزار چانه زنی خود را از دست خواهد داد. در سناریوی توافق موقت، واقع بینانهتر این است که درخواست بیشتر از ایران در مقابل امتیاز بیشتر به ایران باشد. برای ایران رفع تحریمهای بانکی و نفتی مهم است و برای آمریکا و اروپا کاهش ذخیره و سطح غنیسازی و اجرای پروتکل الحاقی تا از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران مطمئن باشند. در هر صورت این سناریو جواب نخواهد داد چون اولا پایدار نخواهد بود و ثانیا آمریکا هم تحریمهای اساسی را در قالب توافق موقت برنمیدارد و لذا ایران هم زیر بار نمیرود.
سناریو دوم اینکه، اروپاییها بخواهند از مکانیزم ماشه برای بازگرداندن همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران استفاده کنند. اخیرا سه کشور اروپایی با سایر ۱۰ عضو غیر دائم شورای امنیت در مورد مکانیزم ماشه جلسه داشتهاند. این سناریوی پرریسک و خطرناکی است. چون در این صورت ایران هم ممکن است از معاهده هستهای ان پی تی خارج شود و هرگونه حمله نظامی، موجب تغییر همه محاسبات امنیتی ایران شده و برای بازدارندگی، بمب هستهای هم بسازد. البته حمله نظامی به ایران عواقبی بسیار سهمگینتر از حملات آمریکا به افغانستان و عراق خواهد داشت. ضمن اینکه درگیری نظامی بین ایران و غرب، موجب به حاشیه رفتن جنگ اوکراین خواهد شد. البته این نکته هم قابل توجه است که در شرایط فعلی روابط اروپا و ایران به طور بیسابقهای خراب است. از این رو در صورت اقدام اروپا برای استفاده از مکانیزم ماشه، در واقع آنها آخرین میخ را بر تابوت روابط ایران و غرب خواهند کوبید.
اما سناریو سومی، وجود دارد که بهترین گزینه است و آن اینکه آمریکا و ایران گفتوگوهای مستقیم را آغاز، اقدامات اعتمادساز متقابل را شروع و در مورد احیاء برجام و تبادل زندانیان توافق کنند. اخیرا ایران به آژانس اجازه داده که دوربینها را در برخی از مکانها مجدد نصب کنند. این نوع اقدامات اعتمادساز خوب است به شرطی که آمریکا و قدرتهای جهانی هم حسن نیت متقابل و متوازن انجام دهند.
در مسیر این روند بهتر است، گفتوگوهای منطقهای در مورد موضوعات منطقهای بین هشت کشور خلیج فارس نیز آغاز شود. تصمیم ایران و عربستان برای بهبود روابط، یک فرصت طلایی را به وجود آورده که هشت کشور حاشیه خلیج فارس گفتوگوها برای ایجاد سیستم همکاری و امنیت جمعی در خلیج فارس را آغاز کنند. چنین همکاریهایی موجب تامین امنیت انرژی و دریانوردی در حوزه خلیج فارس شده، روابط ایران و اعراب را بهبود میبخشد و به حل بحرانهای یمن، سوریه، لبنان و عراق کمک میکند.
خانم روزماری دیکارلو معاون دبیرکل سازمان ملل گفته است: "برجام سنگ بنای عاری سازی هستهای و نمونهای است که نشان میدهد صلح را میتوان با دیالوگ و دیپلماسی بدست آورد". لذا باید برجام را مسیری برای دستیابی صلح و ثبات در منطقه دانست. پنج سال بعد از اشتباه استراتژیک ترامپ با خروج از برجام، بایدن نباید اجازه دهد که به خاطر توهمات و رویاهای "معامله بهتر"، برجام به عنوان جامعترین سند تاریخ عدم اشاعه هستهای، نابود شود و فرصتهای جدید برای ایجاد نظام همکاری و امنیت در خلیج فارس بلوکه شود، نظامی که موجب صلح پایدار خواهد بود و میتواند مسیر عاریسازی منطقه از سلاحهای هستهای و کشتار جمعی را تسهیل کند.
ارسال نظر