گوشمالی ساده یا قتل؟ / کینهورزی یک کارگر به تراژدی بدل شد
حادثهای هولناک در یکی از مناطق شمال تهران موجب شد که تیم ویژه قتل وارد عمل شود. افسر کلانتری شمال تهران در تماس با کشیک قتل گزارش داد که نگهبان یک خانه ویلایی به قتل رسیده است. بلافاصله، همراه با تیم تحقیقاتی، به محل حادثه اعزام شدم.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، پس از رسیدن به محل و عبور از ترافیک شدید عصرگاهی، متوجه شدم که خانه ویلایی مورد نظر دارای محوطهای نسبتاً خلوت است. محل جنایت به محاصره پلیس درآمده بود و مأموران در حال بررسی صحنه جرم بودند. خانهای ۷۰۰ متری که در آن یک نگهبان جوان به قتل رسیده بود. هنگامی که وارد اتاقک نگهبانی شدم، جسد پسر جوانی را در حالی که غرق در خون و با بدن کبود روی زمین افتاده بود، مشاهده کردم. آثار درگیری در اطراف اتاقک نشان میداد که مقتول پیش از مرگ با قاتل یا قاتلان درگیر شده است.
پیرمرد همسایه که قتل را گزارش کرده بود، از وقوع درگیری چند ساعت قبل در خانه همسایه خبر داد. وی گفت که به علت عدم حضور صاحبخانه، ابتدا توجهی نکرده بود، اما پس از چند ساعت متوجه شد در خانه باز است و به داخل رفته و جسد را یافته است.
پزشک قانونی پس از بررسی جسد اعلام کرد که مقتول حدود ۴ ساعت قبل کشته شده و علت مرگ ضربات مرگبار به سر بوده است. بعد از انجام تحقیقات اولیه، جسد برای بررسیهای بیشتر منتقل شد. پرسوجو از اهالی محل نشان داد که مقتول کارگر یک کارگاه کفاشی در بازار تهران بود و عصرها به عنوان سرایدار در این خانه ویلایی مشغول به کار میشد.
صبح روز بعد، به محل کار مقتول در بازار تهران رفتم و با کارگران و صاحب کارگاه صحبت کردم. هیچ مورد مشکوکی در رفتار آنها مشاهده نکردم، اما در ادامه به تصاویر دوربینهای اطراف محل حادثه دست یافتیم که نشان میداد مردی مشکوک در حال نظارت بر خانه بوده است. با دقت بیشتر به تصاویر، چهره این مرد آشنا به نظر میرسید. پس از بررسی، متوجه شدم که این مرد یکی از کارگران همان کارگاه کفاشی بود.
هاشم، کارگر جوان کفاشی، بلافاصله بازداشت شد. در ابتدا منکر هرگونه دخالت در قتل شد، اما پس از مواجهه با تصاویر دوربینهای مداربسته، شروع به اعتراف کرد. او توضیح داد که مقتول مدتی بود که به او بدگویی میکرد و زیرآبش را پیش صاحبکار میبرد. هاشم که از این موضوع کینه به دل گرفته بود، تصمیم به گوشمالی مقتول گرفت. او با دو نفر دیگر که بهعنوان "شرخر" شناخته میشدند، قرار گذاشته بود تا یک میلیون تومان بگیرند و مقتول را کتک بزنند.
هاشم و همراهانش پس از ورود به خانه ویلایی و درگیری با مقتول، او را در حد مرگ کتک زدند. هاشم که متوجه شد اوضاع از کنترل خارج شده و مقتول به قتل رسیده است، به شدت ترسید و همراه با دو نفر دیگر از محل فرار کردند.
پس از تحقیقات بیشتر، دو شرخر که در قتل مشارکت داشتند، دستگیر شدند. آنها توضیح دادند که در ابتدا تنها قصد داشتند مقتول را کتک بزنند، اما در جریان درگیری و به دلیل فحشهای ناموسی مقتول، کنترل خود را از دست داده و او را به قتل رساندند. در نهایت، با سرقت موبایل مقتول و صحنهسازی برای پنهان کردن انگیزههای واقعی، تلاش کردند قتل را به نوعی جنایت شخصی و ناموسی نسبت دهند.
تمامی متهمان به قتل و مشارکت در آن دستگیر و تحت بازجویی قرار گرفتند. بازسازی صحنه جنایت در خانه ویلایی، نشاندهنده قساوت و خشونت بیرحمانهای بود که برای یک میلیون تومان پول اتفاق افتاد.
ارسال نظر