داستان یک زن ۳۸ ساله و مشکلات زندگی‌اش/ از فداکاری در خانواده تا درگیری با دوستش
یک زن ۳۸ ساله که به خاطر شکایت دوست صمیمی‌اش به مرکز انتظامی مراجعه کرده بود، در گفت‌وگو با کارشناس اجتماعی کلانتری نجفی مشهد، قصه تلخ زندگی خود را بیان کرد.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، او در ابتدا درباره دوران کودکی خود توضیح داد که در یک خانواده ۱۳ نفره با ۱۰ خواهر و برادر بزرگ شده و پدرش کارگر بوده است. به گفته او، به دلیل وضعیت اقتصادی نامساعد، بزرگ‌ترها در خارج از خانه کار می‌کردند و او نیز به اجبار مجبور به کار کردن شد تا کمک‌دست خانواده باشد. او از جوانی‌اش گفت که به دلیل مسئولیت‌های خانوادگی، از ازدواج منصرف شد تا خواهران کوچک‌ترش به سر و سامان برسند. این فداکاری‌های مداوم تا زمانی که در ۳۳ سالگی به پیشنهاد یک مرد مسافرکش جواب بله داد، ادامه یافت.
زندگی مشترک و مشکلات آن
او گفت که مرد خواستگار ظاهر خوش‌اخلاق و خانواده‌دوستی داشت، و به همین دلیل به زندگی مشترک امید زیادی داشت. اوایل زندگی مشترک خوب بود، اما به تدریج شوهرش تغییر کرد. او به فردی تنبل و بیکار تبدیل شد که ساعات زیادی در روز می‌خوابید و رفتارهای مشکوک از خود نشان می‌داد. در یک شب، وقتی که زن از خواب بیدار شد، متوجه شد که برق حمام روشن است، اما صدای آب نمی‌آید. او به حمام رفت و شوهرش را کنار فندک و میله شیشه‌ای پیدا کرد. بعداً فهمید که این‌ها ابزار مصرف شیشه بوده‌اند.
با توجه به شرایط سخت اقتصادی و سوءرفتارهای شوهرش، زن تصمیم به طلاق گرفت و به خانه پدرش برگشت. اما بازگشت به خانه پدری برای او عواقب سختی به همراه داشت و او احساس سرشکستگی می‌کرد.
شراکت با دوست صمیمی و مشکلات جدید
پس از طلاق، زن و خواهرش تصمیم گرفتند یک سالن آرایش مشترک افتتاح کنند. در ابتدا کار خوب پیش می‌رفت، اما به زودی زن متوجه شد که شریکش علاقه‌مند به مهمانی‌های شبانه و مصرف مواد مخدر است. روزی، زمانی که زن اعتراض کرد، شریکش با عصبانیت به او حمله کرد و خود را به در و دیوار زد. این حادثه باعث ترس شدید زن شد و او ابتدا با اورژانس تماس گرفت و سپس با پلیس.
در نهایت، زن به مرکز انتظامی مراجعه کرد و از دوست صمیمی‌اش شکایت کرد. او از این که روابط صمیمی‌اش به چنین وضعیتی رسیده است، بسیار متاسف بود و در نهایت گفت: «نمی‌دانم آیا من به دلیل سادگی اشتباه کردم یا شکست‌های زندگی‌ام باعث انتخاب‌های اشتباه من شده است، اما باید در انتخاب دوستان و شرکا دقت بیشتری می‌کردم. ای کاش...»
بررسی ماجرای درگیری دو دوست
با دستور سرهنگ محمد ولیان، رئیس کلانتری نجفی مشهد، تحقیقات و بررسی‌های کارشناسی درباره ماجرای درگیری میان این دو دوست صمیمی آغاز شده است.
ارسال نظر