از طلاق و بحرانهای عاطفی تا زندان/ اعترافات مردی که برای زنده ماندن به دزدی رو آورد
مردی 42 ساله که به اتهام سرقت قطعات موتورسیکلت دستگیر شده است، در گفتگو با مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد، از سرگذشت دردناک خود و مسیر اشتباهی که در زندگی طی کرده بود، پرده برداشت.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، این مرد که به دلیل مشکلات مالی و خانوادگی به دست بردن به سرقت و مصرف مواد مخدر روی آورده بود، در توضیح زندگیاش گفت: «پدرم عرب زبان و اهل یکی از شهرهای جنوبی کشور بود و از همان کودکی با خانوادهام به زبان عربی صحبت میکرد. به همین دلیل، ما زبان عربی را به خوبی یاد گرفتیم، ولی پدرم شرایط اقتصادی مناسبی نداشت و زندگیمان بسیار سخت بود. خواهرانم در سن پایین ازدواج کردند و من نیز با رسیدن به سن نوجوانی متوجه شدم که برای زنده ماندن باید با مشکلات زیادی روبهرو شوم.»
او ادامه داد: «تا کلاس پنجم بیشتر درس نخواندم، اما زبان عربی باعث شد که معلمان و دوستانم تحت تأثیر قرار گیرند. روزها به سختی روزگار میگذراندم تا اینکه در یکی از پارکهای شهر با دختری 16 ساله به نام فهیمه آشنا شدم و عاشق او شدم. وقتی 19 ساله بودم، به خواستگاری فهیمه رفتم، اما خانوادهاش با این ازدواج مخالف بودند، چرا که من شغل مناسبی نداشتم و وضعیت مالیام خوب نبود. با این حال، با سماجت و تلاشهای زیاد، بالاخره موفق شدم با فهیمه ازدواج کنم.»
این مرد توضیح داد که پس از ازدواج به خاطر مشکلات مالی، تصمیم گرفت از زبان عربی برای راهنمایی گردشگران استفاده کند و مسافران خارجی را از فرودگاه به هتلها ببرد تا هزینههای زندگیاش را تأمین کند. اما به مرور زمان دچار مشکلات عاطفی شد و کمکم از همسرش فاصله گرفت.
او گفت: «بعد از مدتی پدر و مادر فهیمه در مدت زمان کوتاهی از دنیا رفتند و او به شدت تنها شد. من همچنان درگیر افکار خودم بودم و حتی متوجه نبودم که همسرم برای آرامش بیشتر به آرامستان میرود. تا اینکه یک روز متوجه شدم که او با مرد دیگری در حال گفتوگو و شوخی است. همین مسئله باعث شد که مشاجرهای شدید میان ما در بگیرد و در نهایت تصمیم به طلاق گرفتیم.»
بعد از طلاق، او دچار مشکلات روانی و روحی شد و به دوستان ناباب پیوست. برای تسکین دردهایش به مواد مخدر روی آورد و بعد از مدتی، برای تأمین مخارج زندگی خود، موتورسیکلت خرید و با آن مسافرکشی میکرد. اما موتورسیکلت او دچار نقص فنی شد و مجبور شد برای تعمیر آن از قطعات سرقتی استفاده کند.
او در ادامه گفت: «با پیشنهاد تعمیرکار، از قطعات یدکی سرقتی استفاده کردم تا هزینههای تعمیر کاهش یابد، اما هرگز به عواقب آن فکر نکردم. وقتی موتور سیکلم آماده شد، در یکی از روزها که منتظر مسافر بودم، مأموران گشت انتظامی به من مشکوک شدند و بعد از بررسی موتور متوجه شدند که شماره بدنه موتورسیکلت سرقتی است.»
این مرد افزود: «حالا که گرفتار شدهام و تاوان اشتباهات گذشتهام را میدهم، ای کاش از همان ابتدا تصمیمات بهتری میگرفتم و به اشتباهاتم دقت میکردم.»
با صدور دستور ویژه از سوی سرهنگ علی ابراهیمیان، رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد، تحقیقات پلیس در مورد این پرونده آغاز شده و اقدامات روانشناختی برای کمک به این مرد در دست انجام است.
ارسال نظر