دختر ۱۶ساله فراری در تله قاچاقچیان انسان افتاد
چندی قبل، مرد میانسال تبعه افغان پا در یکی از کلانتریهای غرب تهران گذاشت و هنگامی که مقابل افسرنگهبان قرار گرفت، گفت: دختر ۱۶سالهام بهنام نورا از خانه فرار کرده؛ او نامزد داشت اما میخواست با مرد خلافکاری ازدواج کند.
نگرانش هستم. کمک کنید پیدایش کنم. پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده در دادسرا، تیمی ازماموران پلیس واردعمل شدند وبا اقدامات گسترده اطلاعاتی پی بردند، نورا پس از درگیری با پدر خودماجراراباهمسربرادرش درمیان گذاشته وسپس فرارکرده که همین موضوع شک تیم جنایی را برانگیخت. به این ترتیب عروس خانواده مورد تحقیق قرار گرفت و ماجرا را اینطور توضیح داد: همه خانواده میدانستیم که نورا قصد دارد نامزدی خود را به هم بزند و با مرد خلافکاری به نام شهاب فرار کند. آنها قصد داشتند به ترکیه رفته و بعد برای پناهندگی به کشور آلمان بروند. روز حادثه نورا با من تماس گرفت و گفت از پدرش کتک خورده و قصد دارد تا از خانه فرار کند. او از من مقداری پول قرض گرفت و برای همیشه خداحافظی کرد. تیم تحقیق در این شاخه از تحقیقات متوجه شدند شهاب ازگذشته در کار قاچاق انسان از افغانستان به ایران بوده و قصد دارد از دختر نوجوان در این شغل سوءاستفادههای غیراخلاقی کند که تحقیقات بهصورت ویژهای ادامه پیدا کرد. ماموران در ادامه تحت عنوان مهاجرت غیرقانونی به افغانستان با شهاب یک قرار صوری در میدان آزادی گذاشتند.
تیم پلیسی در میدان آزادی متهم را تحت نظرگرفتند وپس ازتعقیب و مراقبتهای نامحسوس مردخلافکار رادریک عملیات ضربتی دستگیر کردند. متهم در همان بازجوییهای اولیه به جرم اغفال دختر جوان اعتراف کرد و گفت: با نورا در فضایمجازی آشنا شدم که رفتهرفته ارتباط ما پررنگ شد. دختر نوجوان مدام میگفت نمیخواهد با نامزدش ازدواج کند که بهخاطر این موضوع قرار گذاشتیم تا با یکدیگر فرار کنیم و برای شروع یک زندگی جدید به آلمان برویم. نورا مقداری از عروس خانوادهشان پول قرض گرفت و از خانه فرار کرد.
در میدان آزادی با یکدیگر قرار گذاشتیم و او را به یک ساختمان نیمهکاره در شهریار بردم. قرار شد تا ۱۵ روز دیگر راهی کشور آلمان شویم، اما دستگیر شدم. من در کار قاچاق انسان از افغانستان به ایران هستم اما قصد نداشتم از دختر نوجوان در این کار استفاده کنم. تیم جنایی که سایه به سایه دنبال نورا بودند بیدرنگ راهی ساختمان نیمهکاره درشهریارشدندواین دختر ۱۶ساله را پیدا کردند.
او نیز در جریان تحقیقات گفت: قرار بود وقتی که ۱۸ساله شدم با نامزدم عروسی کنم اما وقتی به پدرم گفتم از این تصمیم پشیمان هستم او من را کتک زد. برای همین مقداری پول قرض کردم و مخفیانه از پشتبام فرار کرده و از در آنجا با کمک یکی از دوستانم که همسایه ما است به خیابان پریدم و نزد شهاب رفتم. متهم برای سیر مراحل قانونی پرونده به زندان تهران بزرگ اعزام و دختر نوجوان تحویل خانوادهاش شد.
ارسال نظر