نتانیاهو برای بایدن بد و برای اسرائیل وحشتناک است!
اقدامات بنیامین نتانیاهو مورد نقد بسیاری از چهرههای سیاسی اسرائیل قرار داشته است. این انتقادها در چند ماهه اخیر و پس از حمله نظامیان این رژیم به غزه دو چندان شده است.
به گزارش آرمان ملی آنلاین به نقل از اقتصاد نیوز؛ ایهود باراک، نخست وزیر پیشین رژیم اسرائیل با انتشار یادداشتی در فارن افرزمدعی شد: پس از بیش از چهار ماه جنگ در غزه، دو تصویر کاملا متفاوت از اسرائیل ظاهر شده است. از یک سو، این جنگ، قدرت تاکتیکی(ادعایی) نیروهای دفاعی اسرائیل را به نمایش گذاشته است و از منظری دیگر، جنگ ناتوانی استراتژیک خیره کننده کابینه اسرائیل و خلاء رهبری این بازیگر را آشکار کرده است. اعضای ائتلاف حاکم به جای توسل به تصمیم های حیاتی، نتوانستهاند در جنگ با یکدیگر همکاری کنند، این گروه به فرماندهان ارشد ارتش اسرائیل حمله کردهاندو در مدیریت روابط با مهمترین متحد اسرائیل یعنی ایالات متحده، به طرز شرمآوری بیتفاوت به نظر میرسند. در شرایط کنونی آنچه اسرائیل به آن نیاز دارد تصمیم گیری هوشیارانه، مصمم و دوراندیشانه چهره ای چون دیوید بن گوریون است. اما در عوض چیزی که دارد رویکرد مبتنی بر خودشیفتگی و کوته بینانه بنیامین نتانیاهو است.اقتصادنیوز یادداشت ایهود باراک را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.
*پس لرزه های تصمیم «بی بی»
بحران رهبری به مرحلهای حاد رسیده است. دولت بایدن پیشنهادی برای یک نظم منطقهای جدید پس از جنگ به نتانیاهو ارائه کرده که [که ادعا شده است]به توانایی حماس برای تهدید اسرائیل و حکومت این گروه بر غزه پایان میدهد و کنترل این سرزمین را به تشکیلات خودگردان فلسطینی واگذار می کند. در کنار آن عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان و ایجاد یک اتحاد دفاعی رسمی میان دو بازیگر نیز مطرح شده است. همه اینها مشروط به موافقت اسرائیل با روندی سیاسی است که هدف بلندمدت آن اجرای راه حل دو کشوری با حمایت دولت های عربی دوست آمریکا خواهد بود. براساس این فرایند(ادعایی)چشم انداز اسرائیلی قوی و امن در کنار کشور فلسطینی غیرنظامی و بادوام در کرانه باختری و غزه ترسیم می شود می شود.از سال 1996، نتانیاهو چهارباراین هدف را پذیرفته است، اما همیشه وقتی که زمان اقدام فرا رسیده، اجرایش را به تاخیر انداخته است. بایدن اکنون گزینه ای جدی در اختیار نتانیاهو قرار داده است. او می تواند با طرح مورد حمایت ایالات متحده برای «روز بعد» در غزه موافقت کند و در عین حال ملاحظات اسرائیل را لحاظ کند. در غیر این صورت باید تسلیم شرکای نژادپرست و راست افراطی خود در ائتلاف حاکم شود که به دنبال الحاق سرزمینهای فلسطینی هستند و بنابراین هر پیشنهاد مشروط و بلندمدت، که مستلزم ایجاد یک کشور فلسطینی باشد را رد می کنند.
اگر نتانیاهو با خواست واشنگتن موافقت کند، ممکن است آن چهره های راست افراطی را از دست بدهد که این به معنای پایان کابینه اش خواهد بود. اگر نتانیاهو به مخالفت خوانی هایش با رویکرد بایدن ادامه دهد، ممکن است اسرائیل را در غزه دفن کند. رخدادهایی چون جرقه انتفاضه سوم در کرانه باختری؛ ورود به جنگ دیگری با حزب الله لبنان، روابط عمیقا پرچالش با ایالات متحده، که اسرائیل برای مهمات، حمایت مالی و حمایت های دیپلماتیک حیاتی بر آن تکیه می کند، بخشی از پس لرزه های تصمیم نتانیاهو است.علاوه بر این، پافشاری نخست وزیر بر مواضع خود می تواند توافقنامه ابراهیم که روابط اسرائیل را با بحرین، مراکش، سودان و امارات متحده عربی عادی کرد را به خطر انداخته و حتی شک و تردید در مورد قراردادهای صلح طولانی مدت اسرائیل با مصر و اردن افزایش دهد. هر یک از این نتایج وحشتناک خواهد بود. هر ترکیبی از آنها یک فاجعه تاریخی قلمداد می شود.
*تنها راه خلاص شدن از نتانیاهو
بایدن منتظر پاسخ است. برخی از مشاوران رئیسجمهور آمریکا، بر اساس تجربه، نگرانند که نتانیاهو تا پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نوامبر، سعی کند هر دو طرف را فریب دهد.او ادعا خواهد کرد که آماده است در مورد پیشنهاد بایدن بحث کند و طرح تازه رونمایی شده خود را اصلاح، اما همزمان و به طور خصوصی از کاخ سفید بخواهد که علنا با او مخالفت نکنند. نتانیاهو همینطور به زبان عبری، با متحدان راست افراطی خود زمزمه خواهد کرد: «من را ترک نکن. من اوباما را فریب دادم، ترامپ را فریب دادم و بایدن را نیز گول خواهم زد – و ما زنده خواهیم ماند. به من اعتماد کن!». این ویژگی های نتانیاهو کلاسیک خواهد بود – نتانیاهویی که برای بایدن بد و برای اسرائیل وحشتناک است.تنها یک راه برای توقف نتانیاهو از هدایت اسرائیل به یک جنگ طولانی منطقه ای و احتمالا فریب دادن دولت امریکا و افکار عمومی اسرائیل وجود دارد: برگزاری انتخابات عمومی. یایر لاپید (سیاستمداری که حزب اصلی اپوزیسیون را رهبری می کند) و بنی گانتز و گادی آیزنکوت (ژنرال های بازنشسته ای که قبل از قبول خدمت در کابینه جنگ اضطراری نتانیاهو به مخالفان سیاسی اش پیوست) باید خواستار برگزاری انتخابات عمومی شوند.
این بسیار مهم است که قبل از موافقت با طرح بایدن، اسرائیل باید بر تعدادی از شروط، عمدتا مربوط به امنیت، پافشاری کند، که پذیرش برخی از آنها برای واشنگتن دشوار است. با این حال، رویکرد بایدن تنها راه ممکن برای بازگرداندن اسرائیل به یک اقدام واقعبینانه، عملی و پایدار است.در روزهای اولیه جنگ، ارزیابی استراتژیک میتوانست اهداف اسرائیل را مشخص کند و امکان برنامهریزی و اجرای منسجم را فراهم. اما تا به امروز، نتانیاهو از انجام چنین ارزیابی غفلت کرده است. همانطور که آیزنکوت، که به عنوان رئیس ستاد ارتش اسرائیل خدمت می کرد، اخیرا در نامه ای به اعضای کابینه جنگی خود شکایت کرد: «در طول سه ماه هیچ تصمیم قطعی اتخاذ نشده است. جنگ بر اساس اهداف تاکتیکی و بدون حرکت معنادار برای دستیابی به اهداف استراتژیک جریان دارد».نتایج این شکست در دو زمینه مهم مشخص است: مذاکره برای آزادی گروگانهایی که حماس در اختیار دارد، و کنترل مرز بین مصر و غزه، هم در گذرگاه رفح و هم در نوار زمینی و در امتداد مرزی که اسرائیلی ها از آن به عنوان مسیر فیلادلفی یاد می کنند. در هر دو موضوع، کابینه جنگ باید در هفته اول درگیری مسیری را تعیین می کرد. رئیس ستاد ارتش اسرائیل و برخی از اعضای کابینه جنگ بارها خواستار مشورت، تصمیم گیری و راهنمایی شدند. اما نتانیاهو نپذیرفت - نه به دلیل ملاحظات امنیت ملی، بلکه به دلیل نیازش به حفظ ائتلاف شکننده خود با راست افراطی متعصب، که فتح کامل غزه را قبل از معاملات گروگانها در اولویت قرار میدهد و حتی میخواهد شهرکهایی را برای یهودیان اسرائیلی در آنجا بازسازی کند.امروز اسرائیل بر این باور است که تنها نیمی از 136 گروگانی که آزاد نشده اند، زنده هستند. آزاد کردن آنها یک وظیفه اخلاقی است. این مهم تر از حذف تهدید حماس نیست، بلکه فوری تر است. ناکامی در انجام این مقوله مایه شرمساری جمعی برای رهبری اسرائیل و لکه ننگی بر جامعه اسرائیل برای نسل های آینده خواهد بود.
ارسال نظر