هراس اسرائیل از ابتکار بعدی گوترش در حمایت از فلسطین
رضا نصری با اشاره به اقدام دبیر کل سازمان ملل متحد در استفاده از اختیارات خود تحت ماده ۹۹ منشور ملل متحد جهت درخواست از شورای امنیت برای توقف حملات رژیم اسرائیل در غزه گفت: آقای گوترش با این اقدام از قدرت سیاسی که منشورسازمان ملل در اختیارش گذاشته استفاده کرده تا هزینه حیثیتی مخالفت با آتشبس در غزه را بالا ببرد و هم این که به نحوی مکانیسمهای معطلمانده و منفعلمانده سازمان ملل را احیا کند.
در اواخر هفته گذشته آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد با استناد به ماده ۹۹ منشور سازمان ملل، از شورای امنیت این سازمان خواست تا در مورد جنگ غزه اقداماتی انجام دهد.
این اقدام کمسابقه از سوی «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل در حالی صورت میگیرد که شورای امنیت هنوز قطعنامهای مبنی بر آتشبس میان رژیم صهیونیستی و مقاومت فلسطین تصویب نکرده است.
آنتونیو گوترش در این ارتباط در نامهای به رئیس شورای امنیت نوشت که معتقد است وضعیت اسرائیل و سرزمینهای اشغالی فلسطین «ممکن است تهدیدهای موجود برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی را تشدید کند.»
او که از ۱۸ اکتبر خواستار «آتشبس فوری بشردوستانه» شده است، همچنین به «رنجهای هولناک انسانی، آسیبهای فیزیکی و جمعی» اشاره کرده است.
آنتونیوگوترش تاکید کرد که بیاقدامی شورای امنیت و تشدید وضعیت در غزه او را به انجام چنین کاری وادار کرده است.
این اقدام دبیرکل سازمان ملل متحد مورد استقبال برخی از کشورها و نهادهای بینالمللی قرار گرفت؛ چنان که وزارت خارجه فلسطین با انتشار بیانیهای از ابتکارعمل «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل که با استناد به ماده ۹۹ منشور سازمان ملل، از شورای امنیت خواست با برگزاری نشستی مسئولیت خود را در برقراری فوری آتشبس در غزه به دلیل شرایط انسانی رو به وخامت آن بپذیرد، استقبال کرده و آن را اقدامی بسیار ضروری در راستای ماموریتهای محول شده به این نهاد و نهادهای بینالمللی و همسو با هشدارهای گسترده بینالمللی درباره پیامدهای این فاجعه انسانی برای غیرنظامیان فلسطینی ساکن نوار غزه دانست.
«جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا نیز از اعضای این اتحادیه و شرکای آن در شورای امنیت خواست از درخواست گوترش در مورد غزه حمایت کنند.
بورل اظهار کرد: شورای امنیت باید فورا برای جلوگیری از فروپاشی کامل وضعیت انسانی در غزه اقدام کند.
بغداد نیز حمایت خود را از موضعگیری گوترش در خصوص جنگ غزه با فعالسازی بند ۹۹ منشور سازمان ملل اعلام کرد.
«محمد شیاع السودانی» نخستوزیر عراق ضمن تقدیر از این موضعگیری، از کشورهای اسلامی خواست از این ابتکارعمل حمایت کنند.
«احمد ابوالغیط» دبیرکل اتحادیه عرب اعلام کرد که ابتکارعمل گوترش که برای اولین بار از زمان انتصابش اتخاذ شده، نشاندهنده وخامت اوضاع است و شورای امنیت باید پس از این ناکامیهای مکرر مسئولیت خود را بپذیرد.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در تماس تلفنی با دبیرکل سازمان ملل متحد ضمن قدردانی از اقدام آنتونیوگوترش در فعال کردن ماده ۹۹ منشور ملل متحد در مورد تحولات فلسطین و نسلکشی در غزه خطاب به وی تاکید کرد: استفاده از ماده ۹۹ منشور ملل متحد، اقدامی شجاعانه از سوی شما برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی بوده و مورد حمایت افکار عمومی جهان است.
«رضا نصری»، کارشناس ارشد مسائل بینالملل در مورد این اقدام اخیر آنتونیو گوترش و نامهاش به شورای امنیت گفت: دبیرکل سازمان ملل در نامهاش با عدد و رقم تلفات سنگین در میان غیرنظامیان غزه، وضعیت اسفناک بیمارستانها، از کار افتادگی سیستم بهداشتی، دشواریهای کمکرسانی و دیگر مصائب جنگ را به تصویر کشده و «بمبارانهای بی وقفه» اسرائیل را عامل «فروپاشی کامل نظم عمومی» خوانده و نسبت به تبعات انسانی «برگشتناپذیر» آن هشدار داده است.
وی ادامه داد: گوترش «مسئولیت جامعه جهانی» در متوقف کردن این بحران انسانی را نیز یادآور شده و این وضعیت بحرانی را توجیه توسل خود به اختیارات دبیرکل وفق ماده ۹۹ منشور سازمان ملل دانسته است. در واقع، او از قدرت سیاسیای که منشور در اختیارش گذاشته استفاده کرده تا بلکه هزینه حیثیتی مخالفت با آتشبس را بالا ببرد به امید اینکه به نحوی مکانیسمهای معطلمانده و منفعلمانده سازمان ملل را احیا کند.
نصری تاکید کرد: این رویکرد آقای گوترش این نوید را میدهد که او احتمالاً با استفاده از همین اختیارات به تشکیل کمیسیونهای حقیقتیاب، اعزام فرستادهٔ ویژه (Special Representative) یا ایفای نقش مستقیم به عنوان میانجی نیز مبادرت خواهد کرد.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال که این اقدام چه پیامدهای حقوقی برای شورای امنیت دارد و به نظر وی این درخواست جنبه اجرایی پیدا میکند؟ گفت: ماده ۹۹ منشور یک قدرت استثنایی به دبیرکل میدهد که هیچ رئیس سازمان بینالمللی دیگری از آن برخوردار نیست و آن اینکه او میتواند یک «موضوع» (Matter) را «تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی» تشخیص داده و آن را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد. اختیار مشابهی وفق بند ۱ ماده ۳۵ و بند ۳ ماده ۱۱ منشور به ترتیب «دولتهای عضو» و «مجمع عمومی» داده شده که آنها نیز میتوانند یک «اختلاف» (Dispute)یا «وضعیت» (Situation) را به شورای امنیت گزارش دهند؛ ولی اینکه یک فرد - در کسوت دبیرکل - بتواند چنین دینامیکی پدید بیاورد حکایت از وزن او در نظام بینالمللی دارد. حال، اینکه آقای گوترش تصمیم گرفته این وزن سازمانی خود را پشت آتشبس قرار دهد و هزینه سیاسی مخالفت با «رفع بحران» را برای کشورهای حامی اسرائیل بالا ببرد، یک اتفاق بسیار مهم و مثبتی است. ضمن اینکه او میتواند این فشار سیاسی را با ارائهٔ پیشنویس یک قطعنامه به شورای امنیت بسیار بالاتر ببرد، همانطور که در سال ۱۹۶۱ نیز دبیرکل وقت سازمان ملل در مورد تونس چنین کرد.
وی تصریح کرد: حال اینکه این اقدام در عمل چه تاثیری خواهد داشت، باید دید سیاستمداران و دولتهای حامی اسرائیل تا چه حد حاضر هستند در مقابل یک ابتکار منطقی و قانونمحور دبیرکل بایستند و اعتبار آتی و تمامیت سازمان ملل را خدشهدار کنند! ضمن اینکه باید یادآوری کرد که این اقدام آقای گوترش در سطح «سیاست داخلی» این کشورها نیز تاثیرگذار خواهد بود و مستعد است احزاب و جریانهای مخالف در درون این نظامها - و همچنین افکار عمومی - را به اِعمال فشار بیشتر به این دولتها ترغیب کند.
«الی کوهن» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در واکنشی تند به این اقدام دبیرکل سازمان ملل متحد، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ریاست گوترش خطری برای صلح جهانی است.»
او در ادامه ادعا کرد: «درخواست گوترش برای ماده ۹۹ منشور سازمان ملل و درخواست او برای آتشبس در غزه، حمایت از سازمان تروریستی حماس، تایید قتل بزرگسالان، ربودن کودکان و تجاوز به زنان را دربر میگیرد.»
کوهن در پایان این پست نوشت: «هر کسی که از صلح جهانی حمایت میکند، باید از آزادی غزه از حماس نیز حمایت کند.»
نصری در پاسخ به این موضوع که واکنش اعتراضی رژیم صهیونسیتی به این موضوع را چه طور ارزیابی می کند؟ گفت: رژیم آپارتاید اسرائیل خود را با تکیه بر یک روایت مشخص نزد افکار عمومی غرب حفظ کرده و هر اقدامی که این روایت را خدشهدار کند و انزوای آن را تداعی کند برایش بسیار حساسیتبرانگیز است. از این رو، نسبت به موضعگیریهای منفی هر سازمان، شخصیت بینالمللی یا حتی روزنامهنگاران رسانههای مهم آمریکایی بلافاصه واکنش نشان میدهد. طبیعتا، موضع سختگیرانه دبیرکل سازمان ملل - و توسل او به یک ماده از منشور که به ندرت استفاده میشود - برایش بسیار گران تمام شده و طبیعی است که با شدیدترین لحن اعتراض کند. حتی پیش از این اقدام، سفیر اسرائیل در سازمان ملل مواضع رقیقتر دبیرکل را برنتابیده بود و از صحن شورای امنیت خواستار برکناری او شده بود.
نصری ادامه داد: اسرائیل حتی نسبت به گزارش مارتین گریفیتس، معاون دبیر کل سازمان ملل در امور بشردوستانه، هم حساسیت شدیدی نشان داده بود و به تندی با او برخورد کرده بود! حال، ببینید مداخله سازمانی دبیرکل در این موضوع چقدر میتواند برایش حائز اهمیت باشد!
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل افزود : هراس دیگر اسرائیل این است که آقای گوترش به همین اقدام بسنده نکند و متعاقب آن به تشکیل کمیسیون حقیقتیاب یا اعزام نماینده ویژه و اقداماتی از این قبیل مبادرت کند که هرکدام میتواند سالها برایش دردسرساز شود.
وی همچنین در واکنش به این پرسش که آیا پیش از این استفاده از این اختیار توسط دبیرکل سازمان ملل سابقه داشته است؟ اظهار کرد: اسلاف دبیرکل کنونی در مقاطعی به صورت تلویحی از این اختیار استفاده کردهاند، اما استناد مستقیم به ماده ۹۹ منشور تنها در دو مورد رخ داده است. یک بار در مورد «بحران کنگو» در سال ۱۹۶۰ و یک بار در مورد بحران تسخیر سفارت آمریکا در ایران در سال ۱۹۷۹.
نصری در همین ارتباط توضیح داد: در مورد اول، دبیرکل وقت سازمان ملل - آقای داگ هامرشولد - نامهای از رئیسجمهور و نخستوزیر وقت کنگو (آقای پاتریس لومومبا) دریافت میکند که در آن، این دو خواستار اعزام فوری نیروی نظامی سازمان ملل به کنگو شده بودند تا در مقابل نقض پیمان مودت بلژیک و کنگو توسط ارتش بلژیک ایستادگی کنند. در این مقطع، دبیرکل وقت، به جای ارسال نامه به اعضای شورای امنیت، خود ابتکار عمل را در دست میگیرد و با توسل به ماده ۹۹ منشور - و تشخیص اینکه وضعیت پیش آمده «تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی» است - خواستار تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت میشود.
وی افزود : در مورد دوم، پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران، دولت آمریکا نامهای به رئیس شورای امنیت مینویسد و در آن خواستار اقدام فوری شورا برای آزادسازی دیپلماتهای خود میشود. در پاسخ به این نامه نیز، رئیس وقت شورای امنیت در همان روز طی بیانیهای ایران را به آزاد کردن فوری گروگانها فرامیخواند. در واکنش به این بیانیه، ایران نیز نامهای به دبیرکل مینویسد و در آن - ضمن برشمردن سوابق سوء آمریکا در ایران - اعلام میکند «صلح و امنیت ایران و منطقه و جهان مورد تهدید قرار گرفته» و از این رو خواستار مداخله شورای امنیت به نفع خود میشود. در اینجا نیز، دبیرکل وقت - آقای کورت والدهایم - با توسل به ماده ۹۹ منشور، ابتکار عمل را در دست میگیرد و به منظور «یافتن یک راهحل مسالمتآمیز» خواستار تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت میشود.
نصری تاکید کرد: در واقع، استناد مستقیم دبیرکل به این ماده منشور اتفاق نادری است و از این رو اهمیت زیادی دارد.
ارسال نظر