80 درصد هفده سد کشور خالی است/ چطور با سدهای خالی افزایش صادرات کشاورزی داشتیم؟
حیات ایران و کشاورزی در گروی تغییر الگوی کشت است. سازمان جهاد کشاورزی و منابع آب مقصر اصلی اجرایی نشدنتغییر الگوی کشت هستند.۹۰درصد از آبهای کشور صرف تولید محصولات کشاورزی می شود.بحران آب برای متولیان دغدغه نیست!؟ در این میان بی برنامگی و کم توجهی دولتی به تغییرات اقلیمی خطرناک است.
صبح امروز اعلام شد که در حال حاضر ۱۷ سد مهم کشور درصد پرشدگی زیر ۲۰درصد دارند؛ در واقع بیش از ۸۰ درصد ظرفیت مخازن این سدها خالی است.
این در حالی است که روز گذشته ، روح الله لطیفی، مدیر کل دفتر پایش و توسعه بازار سازمان مرکزی تعاون روستایی خبر داد که در 8 ماه گذشته افزایش ۲۴ درصدی صادرات محصولات کشاورزی و غذایی داشته ایم.
روح اله لطیفی، مدیرکل دفتر پایش و توسعه بازار سازمان مرکزی تعاون روستایی تاکید داشت: از ابتدای امسال تا پایان آبان ماه پنج میلیون و ۱۷۳ هزار تن محصولات شیلاتی، دامی، کشاورزی و غذایی به ارزش سه میلیارد و ۶۷۱ میلیون و ۹۰۲ هزار دلار از کشورمان صادر شده که از لحاظ وزنی ۱۱ درصد و از لحاظ ارزش ۲۴ درصد رشد داشته است.
رشد کشاورزی در سرزمین خشک و بی آب
خالی بودن 17 سد کشور در کنار اعلام افزایش رشد کشاورزی و صادرات حاصل از آن درحالی مطرح است که ایران در یکی از خشکترین سالهای نیم قرن اخیر ایران قرار دارد و بر پایه گزارش پژوهشی ۹۷ درصد از مساحت کل ایران به دلیل کاهش بارندگی و افزایش دما دچار خشکسالی است.
این پایگاه تحلیلی با بررسی شاخصهای هواشناسی در دورههای یک ساله و ۱۰ ساله نتیجهگیری کرده که تنها در پنج استان کردستان، آذربایجان غربی، کهگیلویه و بویراحمد، همدان و لرستان درصد مساحت خشکسالی کمتر از ۹۰ درصد بوده است.
این گزارش پژوهشی با توجه به درجهبندی میزان خشکسالی از «خفیف» تا «بسیار شدید» تصریح کرده ۶۹ درصد از مساحت ایران دچار خشکسالی «شدید» یا «بسیار شدید» است.
«پایگاه دادههای باز ایران» سه استان گلستان، اردبیل و سمنان را استانهای دچار خشکسالی بسیار شدید در دوره ۱۰ ساله معرفی کرده است.
در گزارش منتشرشده با استناد به گزارش مرکز ملی خشکسالی درباره حوضههای آبریز اصلی، وضعیت ۱۰ ساله در حوضه «مرزی شرق» بحرانیتر از سایر حوضهها ارزیابی و تاکید شده که بیش از ۹۹ درصد از مساحت این حوضه درگیر درجات مختلفی از خشکسالی بوده است.
پایگاه دادههای باز ایران در انتهای گزارش تحلیلی خود بحران خشکیدگی در ایران را فراتر از خشکسالی آب و هوایی و ناشی از مصرف و برداشت بالای منابع آبی تجدیدپذیر برای مصارف عمدتا کشاورزی و باغداری ذکر کرده است.
۹۰ درصد مساحت ایران درگیر خشکسالی
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور نیز چند ماه پیش با اشاره به اینکه میزان بارندگی ۳۰ درصد کمتر از نرمال است، گفت: ۹۰ درصد مساحت ایران درگیر خشکسالی است.
خشکسالی در کشور انباشته شده و طی دو دهه گذشته کم بارشی در برخی استانها بیشتر از میزان بارندگیها بوده است لذا اقلیم منطقه و زیست بوم را تحت تأثیر نا مطلوب خود قرار میدهد.
حسین ساسانی، نظریه پرداز توسعه پایدار با بیان اینکه اهمیت آب همواره یکی از محلهای مناقشه بین جوامع و افراد بشر بوده پیشتر در گفت و گو با مهر گفته بود: همان گونه که نفت موجب تحولات زیادی در تاریخ و نظم جهانی قرن بیستم شد، بحران جهانی آب شیرین هم به ژئوپولتیک، اقتصاد، محیطزیست، امنیت ملی، شرایط روزمره زندگانی و تراکم تمدن انسانها در قرن ۲۱ شکل تازهای بخشیده و خواهد بخشید حتی بیشتر زیرا آب برخلاف نفت، جایگزینی ندارد. ما نمیتوانیم نفت را بنوشیم یا با آن مواد غذایی پرورش بدهیم. بنابراین توصیه میشود دستاندرکاران و سیاست گذاران کشور به مقوله کمبود آب نگاه ملی، منطقهای و جهانی داشته و فقط به مطالعه و ارائه راهحلهای داخلی و مقطعی بسنده نکنند.
ما در عرضه آب مورد نیاز برای تأمین نیازهای کشاورزی، تولید انرژی، تولید صنعتی و مصارف خانگی جمعیت ۷.۹ میلیارد جهان که در سال ۲۰۵۰ به ۹.۷ میلیارد نفر بالغ خواهد شد با کمبود مواجه میشویم. این بحران بهدلیل نارساییهای فراوان و هدررفتن منابع آب که تقریباً در مدیریت منابع آب در همه جا از جمله کشور ما مشاهده میشود، شدت خواهد یافت. بنابراین ضروری است، کمبود آب را در سطح جهانی و در عرصه ملی بهعنوان یک چالش مهم و استراتژیک مدنظر قرار داده که ارتباط مستقیم با مدیریت جمعیت کشور دارد و هر آینه کشور نیازمند مطالعه و تحقیق علمی، برنامهریزی، طراحی و عملیاتی کردن اقدامات مؤثر پیرامون مدیریت آب است و تاریخ نشان داده که با عدم توازن در میزان جمعیت و منابع آب، مشکلاتی در راه مدیریت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشورها به وجود میآید که جبران آن در آینده امکانپذیر نیست.
وی یادآور شد: کمبود فزاینده آب، جوامع انسانی را با چالش دوگانهای مواجه میکند که بخشی از آن زیست محیطی و بخش دیگر آن سیاسی است. بهدلیل توزیع نابرابر منابع آب شیرین و فشار ناشی از ازدیاد جمعیت در کشور، این نابرابری نگرانکننده در میان مناطق برخوردار از آب و مناطق فاقد آب در آینده شکاف بیشتری خواهد داشت؛ بنابراین ایجاد و ساماندهی یک ساختار و نظام یکپارچه، جامع و کلان نگر مدیریت آب با مدیریت مستقل و قدرتمند که بتواند برنامهریزی جامع و بلندمدت را عملیاتی کند، و توسعه پایدار را در بخش کشاورزی دنبال کند ضروری است.
این نظریه پرداز توسعه پایدار با بیان آلودگیهای صنعتی و شیمیایی کشاورزی عنوان کرد: ما با بهرهبرداری بیرویه از آب که جبران آن از طریق چرخه طبیعی زیستمحیطی انجام میشود و ایجاد آلودگی در منابع موجود آب، بهطور بیسابقهای به اکوسیستم آبهای شیرین صدمه زدهایم. درنتیجه، برای حفظ سلامت اکوسیستمی که سرچشمه حیات اقتصادی جامعه و مصارف خودمان است، باید بهطور آگاهانه آب کافی به آن اختصاص بدهیم و در برنامهریزیهای خود به این موضوع توجه لازم را داشته باشیم. آلودگیهای صنعتی و شیمیایی کشاورزی در حال نابود کردن زندگی ما و محیطزیست، آلودن سفرههای آب آشامیدنی و ورود به چرخه غذایی افراد است. منابع طبیعی آب و دریاچهها، بهسرعت بیسابقهای در حال از بین رفتن هستند و نه فقط منابع آب از بین میرود، بلکه ثبات مناطقی که وابسته به آب آنها هستند هم تهدید میشود و با وخیم شدن بحران محیطزیست، مخاطرات اجتماعی آماده انفجار میشود. بنابراین توجه به مؤلفههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی در ارائه راهحلهای خروج از بحران آب ضرورت دارد.
وی در توضیح بیشتر بیان کرد: تحقیقات نشان میدهد کمبود آبشیرین، دلیل اصلی تغذیه نادرست جمعیتی معادل ۳.۵ میلیارد نفر تا سال ۲۰۲۵ است که بخشی از این جمعیت در کشور ما قرار دارد. این جمعیت بهطور فزایندهای وابسته به گندم وارداتی و بازارهای باثبات بینالمللی خواهد بود. چگونگی برخورد با چالشهای قریبالوقوع در زمینه امنیت غذایی، تأثیر زیادی بر دسترسی کلی به مواد غذایی و بیثباتی قیمتها در جهان از جمله منطقه پرتنش خاورمیانه که عمیقاً وابسته به محصولات وارداتی است، خواهد داشت. احتمال میرود کمبود امکانات بهداشتی ۲.۶ میلیارد نفر از مردم و محرومیت یک میلیارد نفر از آب آشامیدنی پاک، منشأ بحرانهای انسانی و بهداشتی باشد؛ بنابراین مشارکت بخش بهداشتی و درمان و تغذیه کشور در حل چالشهای بحران آب بسیار ضروری بوده و باید به این مقوله، نگاه فراملی داشت.
تیترهای تکراری از بحران آب و کم توجهی خطرناک مسئولان
در ادامه تیتروار می توان به چند مورد که تاکنون هزاران مرتبه از سوی رسانه ها و کارشناسان گفته شده است اشاره و تاکید داشت که اگر به این موارد توجه نشود حیات ایران و ایرانیان با چالش جدی مواجه شد و این چالش در آینده دور نیست بلکه در زودی ضربات مهلک خود را کوبنده تر می کند.
و اما آن نکات این است که حیات ایران و کشاورزی در گروی تغییر الگوی کشت است. سازمان جهاد کشاورزی و منابع آب مقصر اصلی اجرایی نشدنتغییر الگوی کشت هستند.۹۰درصد از آبهای کشور صرف تولید محصولات کشاورزی می شود.بحران آب برای متولیان دغدغه نیست!؟
در شرایط فعلی ایران و موقعیت فرونشست شدید و بی آبی، افزایشی کشاورزی و صادرات حاصل از آن، میتواند هم به نفع و هم به ضرر باشد.
گر کشاورزی با روشهای پایدار و مدیریت منابع آبی مناسب انجام شود، میتواند به افزایش تولید محصولات کشاورزی و کاهش وابستگی به واردات غذا کمک کند. همچنین، کشاورزی میتواند به اشتغالزایی در مناطق روستایی و توسعه اقتصادی کمک کند. اما اگر کشاورزی بدون مدیریت منابع آبی انجام شود،باعث تخریب خاک،کاهش منابع آبی ،افزایش خشکسالی است و این یعنی ویرانی برای ایران.
افزایش کشاورزی غیراصولی باعث کاهش تنوع زیستی و تخریب محیط زیست نیز می شود. حال سوال این است که با کدام روش کشاورزی افزایش کشاورزی و صادرات داشتیم؟ آیا وزارت کشاورزی با وزارت نیرو در مبحث آب و خشکسالی در یک میز به گفت و گو نشسته اند یا هر کدام چون جزیره های جدا با مدیریت جدا و غیروابسته در حال انجام عملکردهایی هستند که جدایی آنها ویرانگر است؟
ارسال نظر