وارثان رنج
هر سال با رسیدن هفته دفاع مقدس یادگارهای آن دوران مقدس با تجمع در مراکز یادبود در کنار یاران یادگار خاطرات روزها و شبهای دفاع مقدس را گرامی میدارند؛ بسیاری از نوجوانان و جوانان دهههای هشتاد و نود با شنیدن خاطرات جنگ و یا دیدن فیلمهای حالا کمرنگ شده آن روزگاران حکایاتی میشنوند که حالا در غبار زمان تبدیل به قصه شده واز جامعه آنها دور و دورتر میشوند.
شهیدان زنده در آسایشگاهها و مراکز نگهداری در این روزها چشم به در میدوزند تا بچههای بسیجی و خانوادههای جانبازان و معلولین بهدیدار آنها رفته وهریک با شاخه گل یا قرآن جیبی و احیانا تصویری از سرداران دفاع مقدس از باکریها تا همت و خرازی و چمران و متوسلیان را که حالا فقط نامی از آنها بر خیابان و پل و کوچهای بجا مانده ملاقات کنند. از آن کوههای ایمان حالا تصویر و یادی و سناریویی برفیلمی باقی مانده که تازه هنرپیشههای بعضی از آن فیلمها نیز بهخاطر اسم و عکسشان گله و شکایت دارند. راستی چه گرانفروش و سست پیمانند برخی از آنها که پول هنرشان را تمام و کمال گرفته و از کنار نام وحکایت آن شیر بچگان به جایگاهی رسیده وحالا بهخاطر تجدید یاد با آن بزرگان و استفاده از تصویر آنها آنهم با نام آن عزیزان نه اسم اصلی خودشان خشگمین شدند و قصد عودت جوایز منهای پولهای کلان را دارند. عجب مصیبت تلخی..... کجایی مسیح کردستان محمدجان بروجردی..... که ببینی سر نام تو دعواست. هنوز همرزمان بروجردی و کریم امامی آقامهدی باکری وخرازی زنده هستند. از بچههای چهارزبر و تنگه حاجیان و چم امام حسن و قلاویز هنوز تعدادی زنده اما نیمه جان در روی تختهای آسایشگاهها افتادهاند.بعضی از آنها بیشتر از سی سال است که دمر خوابیده و آسمان را ندیدهاند. آفرین برهمت و غیرت بچه بسیجیهایی که نه جنگ را دیدند و نه رزمندگان را اما استوار و خستگیناپذیر خودروهای گل آلود را بهیاد لندکروزهای دوکوهه و سرپل ذهاب بر درب مساجد و برخی پایگاههای بسیج نهاده و در کنارشان بهیاد شهدا عکس میگیرند. در بعضی از کشورهای خارجی هنوز کهنه سربازها و یادگارهای جنگ دوم جهانی با عزت واحترام برخورد میکنند.
ارسال نظر