| کد مطلب: ۱۰۶۶۷۴۳
لینک کوتاه کپی شد

یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران گفته بودجه پژوهشی اندازه چند شب کارکردن در اسنپ هم نیست / نزدیک به ۵۰ عضو هیات علمی دانشگاه تهران رفته‌اند!

آرمان ملی : یک استاد دانشگاه می‌گوید: «اگرچه آمار رسمی وجود ندارد، ولی در دانشگاه تهران نزدیک به ۵۰ عضو هیات علمی رفته‌اند و من خبر موثق دارم که چند برابر آنها در حال تدارک رفتن هستند.

یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران گفته بودجه پژوهشی اندازه چند شب کارکردن در اسنپ هم نیست / نزدیک به ۵۰ عضو هیات علمی دانشگاه تهران رفته‌اند!

اعضای جوان‌تر هیات علمی با حقوق ناچیز امکان تداوم زندگی و کار علمی ندارند و طبیعی است از این فرصت‌ها بیشتر استفاده خواهند کرد. عملا هیچ فارغ‌التحصیلی از دانشگاه‌های معتبر خارجی تمایل به برگشت به ایران ندارد و اگر هم گاهی این اتفاق می‌افتد دلایل دیگری دارد.»

حسین آخانی دکترای گیاه‌شناسی از دانشگاه مونیخ آلمان دارد و عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران است. او در گفت‌وگویی با خبرآنلاین درباره اخراج اساتید، گفته کلمه «خروج» را به جای «اخراج» انتخاب کرده‌ که در برگیرنده مجموعه‌ای از اتفاقاتی است که منجر به اخراج رسمی (که اتفاقا بسیار کم است)، حذف اداری و گزینشی، اشغال کردن جایگاه‌های هیات علمی با سهمیه‌ها، محدودیت امکان استخدام، بی‌عدالتی در دادن بودجه و امکانات به‌خصوص به افراد مستقل، عدم برخورد و حتی حمایت از برخی متقلبان و مقاله سازان علمی سال‌هاست باعث خروج و یا حذف و دلسردی بسیاری از استعدادها از دانشگاه‌ها شده است.

به گفته آخانی «متاسفانه گزینش‌های عمومی تیغی است بر سر جامعه متخصص که به نظر من در خدمت غربی‌هاست. چون ما مفت مفت نیروهای خود را به آنها هدیه می‌کنیم. درست مانند ارتشی که سربازانش را به دشمن می‌بخشد!»

او درباره استخدام‌ها و اخراج در دانشگاه‌های معتبر بین‌المللی توضیح داده که «در همه دنیا به‌خصوص دانشگاه‌های معتبر یافتن شغل در دانشگاه کار سختی است. در بسیاری از کشورها فقط با بازنشسته شدن و یا افتتاح یک دانشکده و یا موسسه پژوهشی است که فرد و یا افرادی امکان استخدام پیدا می‌کنند. دانشگاه‌ها برای حفظ استانداردهای علمی خود، شرایطی دارند که بهترین‌ها را از هر نقطه جهان و با هر ملیت و عقیده‌ای استخدام می‌کنند. استخدام استاد تمام و به‌کار گیری رتبه‌های پایین‌تر و محققان کوتاه مدت قراردادی، در کشورها و دانشگاه‌های مختلف تفاوت‌هایی دارد. یعنی جزو استادان با تجربه، اغلب استخدام‌ها در دانشگاه‌‎های معتبر موقتی و کوتاه مدت است. اخراج فقط بر مبنای اتمام قرارداد و یا معیارهای علمی است.»

او درباره استخدام در دانشگاه‌های ایران گفته «مثلا اگر افرادی چون مریم میرزاخانی متقاضی استخدام در دانشگاه‌های کشور بودند ممکن بود به دلیل کم بودن مقالات، شانسی برای استخدام و تبدیل وضعیت نداشته باشند.»

آخانی درخصوص سطح علمی و پژوهش و ارتقای علمی هم گفته که «رقابت در دانشگاه‌ها برای ارتقا و تبدیل وضعیت همیشه بالاست. اما برای رقابت باید هم مقاله داشته باشی و هم بتوانی امتیازهای دیگری مانند پایان‌نامه‌های تحصیلات تکمیلی را کسب کنی. بودجه‌های پژوهشی به حدی شرم‌آور است که گاهی میزانش حتی برای من به عنوان استاد تمام بهترین دانشگاه کشور با ۲۵ سال سابقه تولیدات علمی پیوسته به اندازه چند شب کار کردن در اسنپ هم نیست. بودجه‌های سازمان‌هایی مانند صندوق حمایت از پژوهشگران محدود و گاهی غیر عادلانه در فرایندهایی به ظاهر آکادمیک ولی با چند لایه نفوذ به افراد خاصی بیشتر می‌رسد. دانشجویان تحصیلات تکمیلی که نه حقوقی دارند و نه دارای امکانات مناسب آزمایشگاهی، بایستی مانند همپایان خارجی خود در بهترین مجلات مقاله منتشر کنند. اگر هم کارشان طول کشید استاد و یا دانشجو با تیغ اضافه سنوات چنان نقره داغ می‌شوند که فقط نمونه‌اش را در ایران می‌توان سراغ گرفت. واحد گرانت پژوهشی دانشگاه تهران در دو دهه اخیر همان ۲۰۰ هزار تومان باقیمانده است! در حالیکه حقوق ما ۱۰۰ برابر شده است!؟ این نوع رفتار با قشر تحصیل‌کرده تحقیر مطلق آنهاست. در حالی که هزینه‌ها به حدی افزایش یافته و شدت تحریم‌ها به حدی بالاست که حتی برای من استاد امکان دریافت یک جلد کتاب از خارج عملا ممکن نیست.»

این استاد دانشگاه درباره برخوردهای غیرعلمی با اساتید که توانسته هم روند مهاجرت نخبگان را فراهم و هم احتمال بازگشت آنها به ایران را کم کند، گفته معتقد است که مشکل دانشگاه در بسیاری از رشته‌ها مشکل درک مدیریت از علم به معنای واقعی آن در سطوح بالای اداره کشور در مرحله اول و دخالت‌های خارج از دانشگاه و مشکلات مالی نقش مهمی در خروج نخبگان داشته است. در غرب با کادر کم ولی با پروژه‌هایی که بودجه‌های کلان دارد، موسسات دانشگاهی و پژوهشی را اداره می‌کنند. سیاست آنها بستن قراردادهای کوتاه مدت مانند دانشجوی دکتری و پسادکتری است که هم جوانند و هم انگیزه لازم برای ماندن در کشور میزبان را دارند. ناامید شدن از بهبود شرایط زندگی، تشدید تحریم‌ها و بستن همه راه‌های ارتباط با خارج، نیاز بازار کار و مهاجرت جهت حفظ جمعیت فعال در غرب سبب شد که خروج مستعدان فرصت برد- برد ایجاد کرد. در این فرایند اولا فرد متقاضی در کشوری با سطح رفاه و امکانات مناسب زندگی کرده و نهایتا پاسپورت معتبری به دست می‌آورد (برد اول)، کشور خارجی نیروی مستعد و تحصیل‌کرده را درست در اوج بهره‌وری، استخدام و برای حفظ جمعیتش به‌دست می‌آورد (برد دوم). حاکمان جناح‌گرا از شر این آدم‌های پر مدعا و پر خرج و ناهماهنگ با هنجارهای سخت‌گیرانه سیستم راحت می‌شوند! (برد سوم).

آخانی درباره سطح علمی دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری که به حد ناباورانه‌ای افت کرده است هم می‌گوید که «من از زبان برخی قبول شدگان کارشناسی ارشد رشته تخصصی خودم شنیدم که آنها با رتبه‌های بسیار کم و درصدهای بسیار ناچیز به راحتی در دوره‌های روزانه دانشگاه تهران قبول می‌شوند. تقریبا اغلب همکاران رشته‌های مختلف به این افت شدید و بی‌انگیزگی در دانشجویان اعتراف می‌کنند.»

این عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران تاکید می‌کند که اوضاع دانشگاه‌ها خوب نیست: این روزها با هر همکاری حرف زدم حال و روزش از من بهتر نبود. اگر حاکمیت اقدام به حل مشکلات کلان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، بین‌المللی و محیط زیستی نکند، جامعه از وجود افراد مستعد و متخصص در بسیاری از زمینه‌ها محروم شده و این افت به نفع هیچ جریان سیاسی در ایران نیست. ما از مسئولان انتظار حمایت داریم نه اینکه امنیت شغلی و روانی متخصصانی که به‌رغم همه مشکلات مانده‌اند را به خطر بیندازند و با زبان‌های گزنده مرتب ما را تهدید کنند.

به گفته او: نتیجه این رفتار از دست دادن سرمایه‌های انسانی کشوری است که ۴ دهه در مقابل انواع فشارها از جنگ و تحریم تا شرایط سخت محیط زیستی از خود مقاومت و خویشتنداری نشان داده است. شما تا ابد نمی‌توانید از یک پیکری که به او غذای سالم نمی‌دهید انتظار توان ادامه کار بدهید. رفتاری که حاکمان با بی‌درایتی با سرمایه‌‎های انسانی کرده‌اند، بسیار شبیه رفتاری است که با محیط زیست این کشور کرده‌اند. بهره‌کشی ناپایدار از سرزمین نتیجه‌اش آسمان پر از گرد و خاک، خشکی دریاچه‌ها و رودخانه‌های چون ارومیه و بختگان و کارون، فرونشست زمین، کمبود منابع آبی و از هم گسیختگی طبیعی در شرایط سخت افزایش دمای کره زمین، چنان کشور را درگیر بحران کرده است که حل آنها از توان یک اقلیت کوچک و یک جناح سیاسی با نگاه سختگیرانه و شبه طالبانی به زندگی انسان‌‎ها در قرن ۲۱ خارج است.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار