| کد مطلب: ۱۰۶۶۶۲۲
لینک کوتاه کپی شد

«آرمان ملی» در گفت‌وگو با یک کارشناس ضرورت تشکیل کمیته حقیقت یاب و ورود مجلس به بحث حوادث کارگران را از نظر می‌گذراند / این یک خطر ملی است؛ مجلس ورود کند

آرمان ملی : حادثه ریزش معادن زغالسنگ تکرار شد؛ عصر دوازدهم شهریور، شش کارگر در معدن رزمجای طزره در دامغان مدفون شدند؛ دلیل، اجتماع ناگهانی گاز اعلام شد

«آرمان ملی» در گفت‌وگو با یک کارشناس ضرورت تشکیل کمیته حقیقت یاب و ورود مجلس به بحث حوادث کارگران را از نظر می‌گذراند / این یک خطر ملی است؛ مجلس ورود کند

با آن چشم‌هایی که گویی سرمه کشیده‌اند، صورت‌های سیمانی خشک و دست‌های دودآلود و گاه لبخندی تلخ، سالیانی‌ست که روبه‌روی دوربین نشسته‌اند تا زمان برای آن‌ها هم به پایان برسد و زندگی دشوار این نان‌آوران خانواده را با ضجه پدران و مادران پیر بر تلی از شن و خاک و ماسه، تمام کند در حالی‌که زانوهای خود را بغل کرده‌اند و کمتر کسی را توان مقابله برای ریختن اشکی است وقتی این تصاویر را ببیند که جنازه‌ها را یکی یکی از آوار معدن بیرون بکشند؛ مگر آن‌ متصدییانی که از خیلی قبل‌تر امکانات و تجهیزات و ایمنی لازم را برای کارکنان خود فراهم نکرده‌اند. مردانی که بی‌شک نه از روی علاقه که ناچاری پای در معادن سیاه و تاریک گذاشته‌اند.

بهروز افروز، قربانعلی کمال، حسین غزاییان، حمید ایزدی، ابوالفضل غنایی و محمد نعیمی صفت؛ این تنها شش اسم نیستند؛ شش خانواده‌اند و شش فامیل و شش شهر و شش جهان هر کدام با رویاهایی که حالا بر باد رفته‌اند و خیلی گمنام یکی یکی از زیر تل آوار تونل معدن فروریخته زغال‌سنگ طزره بیرون کشیده شده‌اند. خبر این است؛ عصر دوازدهم شهریور، شش کارگر در تونل زرمجاهِ معدن زغال‌سنگ البرز شرقی (طزره) مدفون شدند. دلیل؛ اجتماع ناگهانی گاز. می‌گویند که این کارگرها در دم جان نداده‌اند و ساعت‌ها دست و پا زده‌اند تا در ساعات آغازین بامداد روز گذشته، بعد از حدود ۹ ساعت ماندن زیر آوار، اجسادشان را بیرون بکشند. و این حادثه زیر آوار ماندن کارگران معدن، دوباره و دوباره تکرار شود. بد نیست بدانید که این کارگران، نان آوران خانواده بوده‌اند در شرایطی سخت و وضعیت بد بیمه در حالی که از شرایط ایمنی کار هم برخوردار نبوده‌اند.

ریزش معدن

اما قوانین ایمنی برای کارگران معادن چطور باید رعایت شود؟ کارشناسان می‌گویند که مسئولیت ایمنی و بهداشت کارگران، بررسی فضای معادن قبل از شروع شیفت کاری و تهویه معدن به شکل اصولی باید انجام بگیرند که البته رعایت نشده و منجر به انفجار می‌شود. از طرفی بحث تجهیزات قدیمی و عدم استفاده از تجهیزات ضد انفجار همین‌طور نصب گازسنج‌ها مطرح می‌شود که ضرورت دارند اما تنها در موارد معدودی رعایت می‌شوند که پیمانکاران می‌فهمند بازرس قرار است برای نظارت سری بزند. این را کارگران به برخی رسانه‌ها گفته‌اند. ضمن اینکه به این نکته هم اشاره کرده‌اند که تجهیزات خودنجات کارگران هم مثل کپسول اکسیژن و کلاه ایمنی هم به آن‌ها تعلق نمی‌گیرد اگر هم در مواردی چنین امکاناتی را درخواست کنند، اخراج می‌شوند!

آمار رسمی نشان می‌دهد که ایران حدود 90 هزار کارگر معدن دارد؛ حوادث معادن هم همان‌طور که می‌بینیم کم نیستند و البته کارگران باز هم می‌گویند که پیمانکاران برای اینکه در حوادث حق بیمه را پرداخت نکنند ، کارگر را در رعایت نکردن وسایل ایمنی مقصر می‌دانند.

ریزش معدن

روز گذشته برخی مسئولان هم از معدن آوار شده بر سر کارگران دیدن کردند؛ وزیر کار یکی از آن‌ها بود که در واکنش به حادثه مرگ کارگران معدن زغال‌سنگ گفت با تمهیدات ویژه از تکرار حادثه معدن طزره دامغان پیشگیری می‌شود. بد نیست به حادثه‌ای که برای همین معدن دو سال پیش یعنی 1400 رخ داد و در آن حادثه دو کارگر کشته شدند اشاره‌ای کنیم و البته تمهیداتی که اندیشیده نشد. به بازدید احمد وحیدی، وزیر کشور هم اشاره می‌کنیم که گفت حادثه معدن دامغان غیرقابل پیش‌بینی بود و ادامه دادکه امدادگران برای ورود به تونل حجم گاز موجود را از ۹۰۰ پی.پی.‌ام به ۳۰ پی.پی.‌ام کاهش دادند تا امدادرسانی بدون خطر انفجار مجدد انجام شود.

اما بحث حقوق کار چه وضعیتی در کشور ما دارد خصوصا در مورد کارگران معدن که آسیب پذیرترند، از موضوعاتی است که الهام فخاری، کارشناس و آسیب‌شناس اجتماعی، روانشناس و عضو پیشین شورای شهر تهران، دنبال کرده و در این زمینه نظر کارشناسی دارد، می‌پرسیم. او می‌گوید قرار نیست همه هستی کارگران و خانواده‌هایشان از بین برود به خاطر اشتباه‌هایی که قابل پیشگیری است.

ریزش معدن

از نظر فخاری، در این زمینه باید کمیته حقیقت یاب یا کمیته بررسی مستقل باید تشکیل شود. هم ابعاد حقوقی و هم ابعاد فنی هم ابعاد اجتماعی و اقتصادی و غیره بررسی شده و یک بار گزارش دقیق و درستی بیرون بیاید و همزمان نسخه به زبان ساده آن که لااقل دستمان بیاید برای آینده چه کاری باید انجام بدهیم!

این عضو پیشین شورای شهر تهران معتقد است که اختصاص این آدم‌ها به اقشار پایین جامعه، دلیل نمی‌شود که از زندگی باارزش آنها حفاظت کافی و درست نشود. انگار که جان آدم موضوعی دم دستی است و کمتر کسی از دیگران مراقبت می‌کند و این خطر ملی است

از حادثه پیشتر تا حادثه جدید چه کار کارشناسی‌ای انجام شده؟

الهام فخاری می‌گوید: «این وضعیت به لحاظ توصیفی قابل مشاهده است و اتفاقا باید از زبان کارگرهایی که در شرایط سخت معدن کار می‌کنند، روایت زیسته آن‌ها را داشته باشیم و به هر حال هرچقدر هم که کارشناس باشیم داریم از بیرون نگاه می‌کنیم و اگر قرار است اوضاعی درست شود قطعا به روایت‌های کارگران نیاز داریم به این دلیل که فردی که چندین و چند ساعت در فضای بسته و در آن شرایط کار کند، می‌داند چه مصائبی دارد. از سوی دیگر مسائل مهندسی معدن هم پروتکل‌های جهانی دارد و من فکر می‌کنم این‌ها مسائلی نیستند که نیاز به اختراع از نو داشته باشند و نکته دیگری که به نظر باید کمک کننده باشد، ذکر حوادث معدن و فواصل زمانی رخداد آن در ایران است چرا که هدف از خبر رسانی و تفسیر وضعیت این است که این اتفاق دوباره و با این شدت رخ ندهد و متاسفانه شاهدیم که این اتفاق در بازه‌های زمانی متفاوت تکرار می‌شوند. باید مشخص کنیم در کدام معادن و چه تعداد قربانی داشته. گام دوم این است که مشخص کنیم از حادثه پیشتر تا حادثه جدید چه کار کارشناسی‌ای انجام شده، گزارش آن به کجا ارائه شد، طبق آن گزارش چه آیین‌نامه یا دستورالعمل اجرایی اصلاح شد و آن دستورالعمل ابلاغ شده چطور پیاده شد؟ و آیا اصلا پیاده شد؟»

این کارشناس آسیب‌های اجتماعی می‌گوید که متاسفانه بر اساس روالی که در کشور است هیچکدام ازاین کارها به خوبی اجرا نمی‌شود که ما شاهد تکرار این اتفاقات هستیم.

ریزش معدن

از طرفی دیگر و بر اساس آنچه همه می‌دانیم، به گفته او «کار معدن جزو مشاغل پرخطر و سخت و زیان‌آور است. آن کسی که انتخاب می‌کند یا ناچار می‌شود در این شغل کار کند، با دانستن خطرش این کار را انجام می‌دهد اما از این طرف، کارفرما یا پیمانکار هرکدام مسئولیت‌هایی دارند؛ تهیه، تدارک و پیش بینی ابزار و لوازم مورد نیازشان چه برای حفاری، استخراج و ایمنی افراد در حین انجام فرآیند.»

مدیران نمایشی

اما این موارد چقدر با وضعیت استاندارد همخوانی دارند؟ فخاری می‌گوید: از یک حادثه تا حادثه دیگر، خبر داغ بیرون می‌آید اما گزارش مشخص و توصیفی دقیق از سوی مسئولان ارائه نمی‌شود که در حادثه معدن چه اتفاقی افتاد؟ عوامل و علل حادثه چه بودند؟ و اگر دستورالعمل‌های پیشگیرانه‌ای از حوادث ارائه شده‌اند، تا چه حد به آن‌ها عمل شده؟ مساله این است که اگر گزارش و ارزیابی دقیقی وجود داشته باشد، حادثه‌های بعدی نباید با وسعت و شدت بیشتری اتفاق بیفتند. ما هیچ وقت این گزارش‌ها را نداشته‌ایم. من فکر می‌کنم در زمینه قوانین کار ما تا حدودی دچار کم توجهی شده‌ایم و به نوعی اهمال کاری و کوتاهی دست زده‌ایم.

از نظر او «این خیلی عجیب است که ما از حوادث درس نمی‌گیریم. یک مدیر که برای فرمان راندن بر کارگران نایستاده؛ او ایستاده که به جنبه‌هایی توجه کرده و پیش‌بینی نکاتی را داشته باشد که از حیطه اختیارات و امکانات کارگران خارج است تا فرایندهای انجام شده در معدن را بتواند راهبری کند که منجر به رخداد و حوادث و ایجاد خسارت نشود.

 فخاری می‌گوید: این نکته درس نگرفتن ما جای مداقه دارد؛ که اگر درس می‌گرفتیم هم فاصله حوادث و هم میزان خسارات و تلفات آن کم می‌شد. نگاه کنید به عدد کشته شده‌ها و مصدومانی که به نظر از یک خبر تا خبر بعدی چشم انداز بدی را نشان می‌دهد.

مجلس ورود کند

اما به گفته کارگران، مسئولان برای این‌که بیمه کارگران را ندهند، آن‌ها را مقصر قلمداد می‌کنند. فخاری در این رابطه توضیح می‌دهد که «مجلس باید به عنوان نهاد ناظر ورود کند یا اگر منطقه شورایی دارد از آن برای نظارت استفاده کرده و کمیته ارزیابی مستقلی می‌خواهد بله؛ کارفرما می‌خواهد خسارت خود را پایین بیاورد. وقتی گزارش دقیق مستقل تهیه شود مشخص می‌شود که کجای کار اشکال داشته. نکته دیگر اینکه زمانی هم اگر خطای کارگر بالا رود به خاطر این است که تجهیزات و ابزار درست نداشته. نه تنها کارگران معدن که همه کارگران در بخش‌های دیگر از امکانات ایمنی اولیه برخوردار نیستند. لوازم اولیه کار پیش شرط انجام سالم یک کار است و هر فردی باید بتواند برای مراقبت از جان خودش لوازم اولیه را داشته باشد، درست است که محدودیت‌ها و کمبود منابع داریم اما بحث ایمنی و جان انسان‌ها هزینه نیست و نوعی سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود و به نظر می‌رسد که با حادثه اخیر معدن هم مستثنا نیست.»

او می‌گوید که جنجال اولیه برپا می‌شود اما فقدان گزارش‌های تخصصی مستقل منجر به رخداد حادثه و بعدی و تکرار آن می‌شود...

حفظ جان انسان از تمرکز خارج شده

به تصاویر کارگران و خانواده‌های آن‌ها بعد از از دست دادن فرزندانشان و انتظار برای بیرون کشیدن جنازه‌ها برمی‌گردیم. خانواده‌هایی که متمول نیستند و به گفته فخاری دلیل نمی‌شود که از جانشان و زندگی باارزش‌شان حفاظت کافی و درست نشود. من در زمینه‌های مختلف که نگاه می‌کنم گویا فضایی به وجود آمده انگار حفظ جان انسان موضوعی دم دستی است و کمتر کسی از دیگران مراقبت می‌کند و این یک خطر ملی است.

به گفته او «قوانین برای حفاظت از زندگی همگانی و فردی و اجتماعی افراد است اما در معدن چقدر مقررات رعایت می‌شود؟ شانه خالی کردن از قوانین و در رفتن از تعهدات چرا به امری عادی بدل می‌شود؟ ما در دفاع از حق شهروندی و انسانی در شرایط سخت و زیان‌آور باید پافشاری کنیم که کمیته مستقلی این موضوع را بررسی کرده و گزارش دقیق بدهد، غیر از گزارش فنی و تخصصی لازمی که تهیه می‌کند این گزارش باید به زبان ساده برای عموم مردم ترجمه و عرضه شود.»

او به بحث بودجه در شورا اشاره می‌کند که دو بار بودجه را به زبان ساده برای مردم عرضه کرده‌اند. این ساده سازی سبب می‌شود مردم هم سر در بیاورند که چه اتفاقی افتاد و سهم هر کسی چقدر است و در آینده چه می‌توان کرد که این اتفاق دوباره رخ ندهد اما باز می‌بینیم تکرار اشتباه و اشتباه و اشتباه در حالی که هم قوانین و مقررات و هم وضعیت بوروکراتیک سنگین. این‌ها برای چه وضع می‌شوند؟ برای آنکه جان و زندگی و سلامت افراد حفظ شود. بنا باشد که این‌ها روی کاغذ بمانند و حادثه هم اتفاق بیفتد چه سودی دارند؟

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار