آسیب شناسی کنکور در گفتو گو با الهام فخاری، روانشناس و عضو سابق شورای شهر تهران
بحران پنهان، زیر پوست شهر | سونامی بیماریهای اضطرابی برای پشت کنکوریها در راه است؟
اگر سری به کلینیکهای روانشناسی و روانپزشکی در ایران زده باشید حتما با مواردی از حضور دانشآموزان کنکوری یا پشت کنکوری و خانوادههای آنها به چشمتان میخورد. غولی که میتواند تمام اوضاع و شرایط و خانواده و روابطش را تحت الشعاع قرار دهد.
به گزارش آرمان ملی آنلاین امروز یک روز پر استرس است برای دانشآموزانی که قرار است قلمهای مشکی نرم و پاک کن و مدادتراش بردارند و با شکلاتهایی در جیب، اکثرا همراه خانواده به مراکزی بروند که عمدتا دبیرستانها و مراکز آموزشی شهر و محلهشان است و برای آنها خانههای اضطراب.
محلهای برگزاری کنکور حتما دستشویی هم دارند و اگر صندلی شما در نزدیکی این مکان قرار گرفته باشد حتما شاهد رفت و آمد مدام دانشآموزانی که بالا آوردهاند یا حالشان به هم خورده بودهاید و همانجاست که این سوال برای شما پیش میآید که چرا چندین سال طولانی چنین استرس و فشار وحشتناکی بر دانشآموزانی که در مرحله آغاز ورود جدی به جامعه هستند، تحمیل شده است؟ هرچند بنا به مشاهدات نگارنده، در سالهای اخیر و با افزایش و تعدد دانشگاههای متفاوت که پولی بوده و ورود به آنها راحت و آسان و حتی در مواردی علنا بدون کنکور است، ورود به جایی که اسمش دانشگاه باشد، راحت شده اما باز همان فشارها برای دانشآموزانی که خانوادههایشان توان پرداخت شهریهها را ندارند به نظر میرسد که به قوت خود باقی باشد؛ آنها تنها یک گزینه دارند؛ ورد به دانشگاه دولتی آن هم روزانه که دانشگاه رفتنشان هیچ هزینهای در بر نداشته باشد.
به این ترتیب بحث کنکور که مطرح میشود مواردی مثل طبقاتی بودن جامعه و تاثیر آن در آینده دانشآموزان بدون در نظر گرفتن توانمندیهای آنها، رونق کسب و کار دانشگاههای متفاوت با مدارکی از نوع و ارزش گوناگون و ضعف جدی سیستم آموزش و پرورش در شناسایی استعدادهای جوان و ورود آنها به بازار کار با توجه به توانمندی آنها همگی زیر سوال میروند.
همه این موارد را با الهام فخاری مطرح کردیم؛ عضو پیشین شورای شهر تهران در کمیسیون فرهنگی و اجتماعی که البته پیش از آن او را به عنوان روانشناس و استاد دانشگاه میشناختیم. دکترای روانشناسی تربیتی و جامعه شناسی که از قضا فرزند خود او هم امروز قرار است به همان محیط پر استرس یعنی مکان برگزاری کنکور قدم بگذارد. او از جایگزینهایی برای کنکور یاد میکند که البته تحقق آنها و نزدیک شدنشان به واقعیت علنا و در شرایط فعلی غیرممکن به نظر میرسد. گفتوگوی ما با خانم فخاری را بخوانید؛
این فرسودگی آموزشی
سالها و دههها است آزمون سراسری دانشگاههای کشور (کنکور سراسری) یک چالش بزرگ برای خانوادهها و نوجوان ایرانی است. الهام فخاری با این جمله گفتوگو را آغاز میکند. او میگوید: بسیاری بر این باور هستند که چالشبرانگیز شدن آزمون سراسری ریشه در نامتناسب بودن ظرفیتهای دانشگاهی با شمار نوجوانان و جوانان داوطلب دارد. در دهههای گذشته گسترش شمار دانشگاهها و گوناگونی موسسهها از دولتی، آزاد، غیرانتفاعی، تا پردیسهای به ظاهر بینالمللی ولی در واقع پولی و شهریهای به افزایش پذیرش دانشجو انجامیده است. با این همه این افزایش شمار دانشجویان با بهبود و بهروزرسانی آنچه در دانشگاه میگذرد و آنان که باید کار دانشگاهها را پیش ببرند همراه نبوده است.
این روانشناس ادامه میدهد که «ما از افزایش شمار داوطلبان، دانشجویان و دانشآموختگان زن به مثابه نشانهای از تلاش اثربخش برای فرصتهای برابر زنان و مردان گفتهایم ولی این همه داستان نیست. کاهش شمار داوطلبان مرد گویای ناکارایی و کاستیهای نظام سنجش(آزمونهای ورودی و سپس سنجش شایستگی و کارآمدی) و نابسندگی دانشگاه برای بازار کار بهشمار میرود بهویژه که بازار کار پرمسالهی ایران امروز فضایی هنوز مردانه است. از سوی دیگر پس از آن آزمون پرشور و شر دانشجویان با واقعیت آموزش عالی روبهرو میشوند که از آرزوها و آرمانهای آنان دور است. فرایندهای آموزشی ما پدیدآورنده و افزاینده فرسودگی آموزشی هستند. دنیای آرزویی که در دبیرستان و دستاندرکاران تجارت کنکور برای جوانان تعریف کردهاند با آنچه در دانشگاه و جامعه میگذرد متفاوت است. دانشآموزان از دورهی دبیرستان اول(راهنمایی) درگیر فشار آموزشی برای آزمونی میشوند که دیگر آنقدرها هم سرنوشتساز نیست. ولی هدفسازیهای افراطی نهادهای بهرهبردار از تجارت کنکور باعث فرسودگی دانشآموز و خانواده، تجربههای آسیبرسان اضطرابی و افسردگی و اختلالات روانشناختی، تهی شدن دوران نوجوانی از شور و شادمانی رشد همهجانبه(بدنی، شناختی، اجتماعی) شده است.»
وضعیت اضطرابی پرفشار
عضو پیشین شورای شهر تهران، به ما میگوید که «ما در مراکز مشاوره و رواندرمانی با وضعیت اضطرابی بسیار پرفشار در دانشآموزان پایههای نهم و دهم حتی روبهرو هستیم؛ گره زدن ارزش فردی به نتیجهی یک آزمون و محروم کردن نوجوان از تجربههای سازندهی ورزشی، گروهی، هنری و پرورش خلاقیت آسیبهایی در پی دارد که بر سرنوشت و زندگی جوانان اثر میگذارد.»
فخاری ادامه میدهد که «آنچه در سالی که گذشت آشکارتر شده گویای واقعیت نهچندان آرمانی آموزش دانشگاهی و نابسندگی و ناتوانی در تعامل با جوانان است. آن رویای بزرگ بسیاری از داوطلبان آزمون سراسری در واقعیت سازمان اداری کارمندی ناگویایی است. این شور و زندگی جوانان است که به دانشگاه معنا میدهد و تجربه بچهها این را روشنتر کرده است.»
دانشگاه باید هویت بخش باشد نه اینگونه که هست
به گفته این کارشناس آسیبهای اجتماعی، «در سالهای کنونی ظرفیت آموزش عالی، با همه مسالههایش، آنقدر هست که کسی بیرون دانشگاه نماند، البته اگر دانشگاه بتواند چیزی بیش از مدرک به آنها بدهد.»
الهام فخاری معتقد است «آنچه کار اصلی دانشگاه باید باشد پرورش منش، شخصیت، هویت و خودباوری جوانان و آموزش برای توانا و آگاهسازی است و امروزه راه دستیابی به اینها به دانشگاه بسته نمیشود.»
دانشگاه هدف نیست
عضو پیشین شورای شهر تهران که یکی از مهمترین فعالیتهایش در شورای شهر ریشه یابی آسیب های اجتماعی، ارائه راهار با آن ها از طریق تعامل با مسئولان و به ویژه مسائل کودکان و نوجوانان بوده، در آخر می گوید که «دانشگاه هدف نیست، فقط یک بخش از مسیر و راه بوده و هست. در گذراندن این راه با خودتان مهربان باشید و از تجربه مسیر یک بحران نسازید.»
ارسال نظر