| کد مطلب: ۱۰۵۷۰۱۹
لینک کوتاه کپی شد

گفت‌وگوی آرمان ملی با زهرا نژادبهرام درباره وضعیت این روزهای شهر و مدیریت شهری

به جای دیوارکشی در مترو واگن اضافه کنید/ شهرداری تهران آینده فروشی می‌کند

حال شهر خوب نیست؛ این جمله و کندوکاو در چرایی آن، موضوع بخشی از گفت‌وگویی‌ است که «آرمان‌ملی» با زهرا نژادبهرام، داشته است؛ عضو پیشین شورای شهر تهران در پنجمین دوره آن یعنی یک دوره قبل از روی کارآمدن شهرداری و شورای شهر یکدست اصولگرا. شهرداری و شورای شهری که در 18 ماه فعالیت خود حواشی کمی نداشته است.

به جای دیوارکشی در مترو واگن اضافه کنید/ شهرداری تهران آینده فروشی می‌کند
آرمان ملی آنلاین: نحوه مواجهه با آلودگی هوای پایتخت که زمستان سال گذشته یکی از بحرانی‌ترین اوضاع خود را پشت‌سر گذاشت، بحث ترافیک و عدم مهار آن، ‌تخلفات و اتفاقاتی که در کمیسیون ماده پنج رخ می‌دهد و امضاهای یکی دو عضو شورا بدون حضور معاون شهرسازی برای ساخت برج‌ها و آسمانخراش‌ها روی گسل‌ها و در کوچه‌های هفت هشت متری. عدم حضور اعضای شورای شهر در کمیسیون نام‌برده و اختیار بالا در ارائه بخشنامه‌ها و مصوبات با این توضیح که پرونده‌هایی که اعضای شورای فعلی در این مدت ارائه کرده‌اند به اندازه کل پرونده‌های دوره پنجم است!
زهرا نژاد‌بهرام، مبدع، طراح و از پیشگامان دو طرح مهم در شورای پنجم هم بود؛ «آرزوهای تهران» و «زیست شبانه» که هر دو در زمان ارائه با محدودیت و موانع جدی مواجه شد در حالیکه در شورای فعلی به نظر می‌رسد با تغییراتی در نام، قرار بر اجرای آن‌هاست؛ هرچند که خانم نژادبهرام می‌گوید از هرآنچه اجرایش به نفع مردم باشد خوشحال می‌شود و حمایت می‌کند. 
او با اشاره به اینکه حال شهر ما خیلی خوب نیست، توضیح می‌دهد که حال شهر زمانی خوب می‌شود که بر اساس یک مقیاس و معیار واحد ما بتوانیم عدالت را در سطح شهر توسعه دهیم .
او با اشاره به کارهایی که شهرداری تهران دست به آن زده مثل پرده کشی و دیوارکشی در مترو، می‌پرسد که نقش شهرداری چیست؟ نژادبهرام ادامه می‌دهد که شهرداری به یک اموراتی ورود کرده که حال مردم را خوب نمی‌کند؛ شهروند می‌گوید تو وظایف اصلی‌ات را انجام بده. به گفته این فعال سیاسی و اجتماعی، مردم با دادن رای به شورای ششم، انتظارشان این بوده که شورا نظارت جدی‌اش را بر شهرداری داشته باشد. آقای شهردار پاسخگو نیست!با هم ماحصل گفت‌وگو با زهرا نژادبهرام؛ سیاستمدار اصلاح‌طلب، اولین فرماندار زن در ایران و البته روزنامه‌نگار را پی می‌گیریم: 

 

به عنوان کسی که در عرصه‌های متفاوت از دوران جوانی یا حتی نوجوانی یک کنشگر سیاسی و اجتماعی بوده، از عضویت خود در شورای شهر به عنوان یک عضو فعال در پنجمین دوره شورای شهر تهران شروع می‌کنیم و نگاهی به وضعیت الان شهر می‌اندازیم؛ شهر ما و در واقع هر شهری متاثر از رخدادهای سیاسی و اجتماعی و از آن مهم‌تر عملکرد مسئولینی است که در هر دوره مسئولیت اداره شهر را بر عهده می‌گیرند. وضعیت شهری الان را چگونه می‌بینید با توجه به اینکه هم شهردار و هم اعضای شورای شهر از یک طیف هستند آیا این همسویی آن‌ها در بهبود اوضاع شهر تاثیر داشته؟ الان حال شهر را چطور می‌بینید؟
اگر در یک جمله بخواهم خلاصه کنم؛ حال شهر ما خیلی خوب نیست. حال شهر زمانی خوب می‌شود که ما بتوانیم بر اساس یک مقیاس و معیار واحد عدالت را در سطح شهر توسعه دهیم؛ بتوانیم از ظرفیت‌های لازم شهر استفاده کنیم؛ بتوانیم شهر را در مسیر رشد و تعالی قرار دهیم و مردم بتوانند با شهر زندگی کنند. «زندگی مردم با شهر» عبارت بسیار مهمی است؛ وقتی پایشان را در خیابان می‌گذارند؛ وقتی پایشان را در معابر مختلف می‌گذارند احساس کنند که متعلق به خودشان است؛ هنر مدیریت شهری در این است که شهر را متعلق به مردم کند؛ هرقدر بتواند این فاصله را کمتر کند و مردم بیشتر احساس کنند که شهر مال خودشان است و حال خوب داشته باشند، این ظرفیت بیشتر برایشان فراهم می‌شود. 
چطور می‌شود حال خوب داشت؟ زمانی که من بفهمم که مدیریت شهری حال و روزگار من را درک می‌کند و بر اساس قانون به وظایفش عمل می‌کند. ماده 55 قانون شهرداری‌ها صراحتا وظایف شهرداری‌ها را مشخص کرده، از رفت و روب شهری، ‌لوله کشی آب و فاضلاب، بحث معابر شهری، غسالخانه‌ها و بحل‌هایی برای دفن اموات، ساخت و ساز، بهداشت، تکدی‌گری کودکان و مواردی از این دست در این قانون مشخص شده و شهرداری مکلف است نسبت به این‌ها تصمیمات درستی بگیرد. 
اولین طرح قانون جامع ما به سال 1346 برمی‌گردد، شهر تهران طرح جامع را برای آینده خود طراحی کرده بود، اولین سنگ بنای قانونگذاری در سطح شهر در کشور ما در آن سال بسته شد که توسط خارجی‌ها و با کمک کارشناسان ایرانی در آن سال مصوب شد. در سال 1386 هم ما اولین طرح جامع شهر تهران را بعد از انقلاب با توجه به تغییراتی که در سطح شهر به وجود آمده بود، داشتیم. جمعیت شهری ما بر خلاف پیش از انقلاب که نسبت شهرنشین به روستانشین، 30 به 70 بود، حالا برعکس شده بود؛ یعنی 30 درصد روستانشین و 70 درصد شهرنشین در کل کشور. 
شهر ما به دلیل جذابیت‌هایی که دارد از جمله فرصت‌های شغلی، تفریحی و گردشگری، تحصیلی و آموزشی، ‌همواره جزو نقطه‌های کانونی برای مهاجرت پذیری بوده. یعنی جمع کثیری از مردم در سراسر کشور تمایل به زندگی در تهران داشته‌اند، این تمایل هم از کلانشهر‌ها بوده و هم شهرها و روستاهای پیرامونی و دورافتاده‌تر و ما این تمایل را در مهاجران افغانی یا پاکستانی و حتی عراقی که به دلیل جنگ‌ها در تهران اسکان گزیده‌اند. خب شهری با این ظرفیت و این رویکرد می‌خواهد حال خودش را خوب کند و مردم احساس همدلی بیشتری کنند؛ طبیعتا نیازمند این است که نیاز شهروندان و مساله شهرش را بشناسد. زمانی که ما در دوره پنجم بررسی می‌کردیم مسائل اصلی شهر را در کنار آلودگی هوا، ترافیک که هر دو بسیار نگران کننده بودند و دو مساله بارز و آشکار، در سه عنوان کلی مورد بررسی قرار دادیم که شهر را تهدید می‌کند و شاید چهره بارز ندارد اما بسیار جدی وجود داشت؛ زلزله، فرونشست و سیلاب. این سه مساله‌ای بود که در لایه‌های پنهان بود اما مساله جدی شهر ما بودند. 
مردمی که می‌خواهند در شهر زندگی کنند، نیازمند این هستند که اولین مساله‌شان یعنی آلودگی هوا برطرف شود. درست است که طی قانون مصوب مجلس شورای اسلامی بیش از 25 دستگاه مسئولیت دارند. اما نقش شهرداری چیست؟ آیا باید شهرداری بایستد و نگاه کند؟ در سال گذشته شاید به اندازه انگشتان دست ما هوای پاک داشتیم و دست‌هایمان رو به آسمان بود که خداوند متعال، بادی بارانی چیزی به سمت ما بفرستد. انواع و اقسام بیماری‌های جسمی و روحی و روانی در شهر شیوع پیدا کرده که به آلودگی هوا ربط دارند. 
اما شهرداری چه کرد؟ یادم می‌آید که در سال گذشته حدود 15 روز بود که آلودگی شدت زیادی گرفته بود، من اعتراض آمیز با اشاره به اینکه شما نمی‌توانید کارهای بلند مدت مثل جلوگیری نیروگاه‌ها از مازوت سوزی را انجام دهید و من نمی‌گویم که شما این کارها را انجام دهید چون ما را جدی نمی‌گیرند اما می‌توانیم که از دم منزل زوج و فرد کنیم چرا این کار را انجام نمی‌دهیم؟ چرا از اتوبوس‌های حمل و نقل دستگاه‌های مختلف کمک نمی‌گیریم که در موارد اضطراری به مردم کمک کنند؟ چرا طرح‌های جدیدی نمی‌آوریم؟ برای نمونه من طرح‌هایی شنیده بودم در کشورهای اروپای شرقی که برای کنترل آلودگی هوا و ترافیک، طرح‌های همراه سازی خودرویی را در نظر گرفته بودند، نرم افزارهایی مثل اسنپ راه اندازی کرده بودند که افرادی که در یک مسیر هستند از یک وسیله نقلیه استفاده کنند. چرا ما از این طرح‌ها استفاده نمی‌کنیم؟ ما که نمی‌توانیم دست روی دست بگذاریم .!

 

شما در دوره گذشته با توجه به محدودیت‌های موجود چه اقداماتی در راستای رفع آلودگی هوا انجام دادید؟ 
ما در دوره قبلی با فیلتراسیون اتوبوس‌ها و الزام آن‌ها به جلوگیری از دودزایی، مصوبه شورا را داشتیم؛ با تاکید بر معاینه فنی با کمک پلیس توانستیم این مقوله را جا بیندازیم و به شدت هم نسبت به آن حساسیت داشتیم. با واکنش جدی اعضای شورای پنجم شهر تهران نسبت به استفاده از مازوت در نیروگاه‌های اطراف شهر تهران که بارها و بارها از آن عکس گرفته شد، تلاش خود را کردیم و توجهات را به این مقوله جلب کردیم. 
یکی دیگر از مسائل جدی که در شهر تهران وجود داشت و بعدا بررسی شد و به شدت هم مورد نقد شهرسازان قرار گرفت، مقوله بلندمرتبه سازی در منطقه 22 شهر تهران بود؛ منطقه‌ای که کریدور هوایی شهر تهران بود. بلندمرتبه سازی‌های منطقه 22 نوعی کوره‌های گرمازا ایجاد کرده و جلوی جریان سازی هوا را گرفته و تازه همه آن ساخته نشده و شاید این کمتر از نصف توافقاتی است که در این منطقه اجرایی شده و این شکل حالش است. 
اینجاست که می‌گویم مردم شهر حالشان خوب نیست چراکه می‌بینند برخی مقامات و مدیران شهری در فکرهای دیگری هستند؛ در فکر اتوبان سازی و دو طبقه کردن اتوبان و اینجور مسائل؛ به این فکر نیستند که سلامت شهروندان اولویت اول است. 
مجموعه این‌ها نتیجه‌اش این می‌شود که شما هوای ساکن دارید؛ از آن طرف مازوت می‌سوزانید؛ از آن طرف ماشین‌ها روز به روز افزایش پیدا می‌کنند ؛ پس ما به عنوان مدیریت شهری چه کار می‌کنیم. یک زمانی آب سالم مساله مردم بود؛ حالا هوای سالم مساله مردم است. 

 

چطور می‌توانیم حال شهر را خوب کنیم؟
حداقل از ظرفیت‌های محدودی که داریم استفاده کنیم. در زمان عضویتم در شورا با کمک مردم طرحی را به نام «آرزوهای تهران» در سطح محلات اجرایی کردیم؛ یعنی پروژه‌هایی که قرار شد که به صلاحدید خودمان که به صلاحدیدی مردم اجرایی شوند. یک سامانه به نام تهران من، با کمک شهرداری ایجاد کردیم و این طرح را در دو محله یوسف آباد و امیرآباد که از انسجام شهری زیادی برخوردار بوده و سرمایه اجتماعی زیادی در آنجا وجود داشت، به صورت آزمایشی اجرا کردیم. ما توانستیم حدود 30 پروژه جدی خرد و متوسط در این طرح در همین دو محله تعریف کنیم که بخش زیادی از آن اجرا شد. اما نکته جالب اینکه شهرداری وقت، تحت عنوان «من شهردارم» این پروژه را اجرا می‌کند. 

 

این همان طرح آرزوهای تهران است و اسمی از شما برده نشده؟
اصلا مهم نیست که اسمی از من برده نشود. مهم این است که وقتی طرحی ارائه می‌شود، بدون دلیل با آن مقاومت جدی صورت نگیرد. کار خوبی بود؛ مردم مشارکت پیدا می‌کردند و سهم خود را در شهر با تصمیم‌گیری و تصمیمی‌سازی بیان می‌کردند. این فرصت را از شهر نباید دریغ کنیم؛ شهر متعلق به مردم است. زمانی حال من خوب می‌شود که من هم در برنامه‌ریزی‌های آن مشارکت داشته باشم. نه اینکه تنها برای مراسم صدایم بزنند و در برنامه‌ریزی‌ها مرا در نظر نگیرند. 
به جمله خوبی اشاره کردین اینکه مدیریت شهری و شهرداری و شوراها و مجلسی‌ها همه باهمند خب چرا نمی‌روید برای نمونه، قانون شورایاری را مصوب کنید؟ چرا ما هر بار که می‌خواهیم انتخابات شورایاری را برگزار کنیم باید با مشکلات جدی مواجه شویم؟ شورایاری یک فرصت استثنایی برای پر کردن حلقه گمشده بین شورای شهر و محلات شهر است؟ 
 
شما یک طرحی تحت عنوان زیست شبانه هم داشتید که آن زمان سر و صدای زیادی به همراه داشت، به این لحاظ مخالفت‌هایی به عمل آمد و در نهایت با وجود تصویب شدن این طرح اجرایی نشد. 
بله؛ ما کلی برای زیست شبانه پاسخگو بودیم به رغم کمک کارشناسی و تمام مطالعاتی که قبلا صورت گرفته بود. زیست شبانه تبدیل به یک طرح شد؛ این طرح یک فوریتی در صحن شورا مصوب شد و به شهرداری ابلاغ شد که به طور موقت این طرح را در پنج نقطه تهران اجرا کند و بعد از اینکه اجرا کرد با استفاده از نتایج آن لایحه زیست شبانه را بیاورد و شهرداری تحت فشارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی یک سال طول کشید تا این لایحه را بیاورد آن هم با پیگیری‌های مداوم و مستمری که من از شهرداری و معاونت‌هایش داشتم و بالاخره لایحه تحت عنوان شهر بیدار آمد. آقای شهردار حناچی به من گفت اسمش را عوض کنیم عیبی ندارد و من گفتم من با اسمش کاری ندارم؛ عملکرد و تاثیرگذاری آن مهم است. به این دلیل که در ظرفیت‌های نشاط آفرینی، اقتصادی، تعامل مشترک با مردم، بهره گیری از تمام زیرساخت‌هایی که ما از شب تا صبح یعنی دوازده ساعت آن‌ها را رها می‌کنیم، این زیرساخت‌ها در درون شهر ما وجود دارد و حتی می‌تواند ترافیک ما را کاهش دهد به این دلیل که در شب، ترددها کمتر است و مردم می‌توانند بسیاری از مایحتاج خود را آنجا تامین کنند. خوشبختانه طرح مصوب شد اما ما دیدیم که اجرایی نشد و از وقتی دوستان جدیدمان آمدند ما کم‌کم دیدیم که علاقه‌مند شده‌اند و یک کارهایی در ماه رمضان در این زمینه انجام دادند. 

 

با توجه به آنچه گفته شد، امیدی به آینده این شهر و بهبود اوضاع می‌رود؟ چه اتفاقاتی در مدیریت شهری رخ می‌دهد که باید مورد دقت قرارگیرند، رسانه‌ای شوند تا از وقوع و تکرار آن‌ها جلوگیری شود؟ 
یکی از مواردی که حال مردم را بد می‌کند همین است که شما 10 یا 15 سال آینده شهر خود را نبینید. زمانی که طرح تفصیلی در سال 93 ابلاغ شد، با تلاش کارشناسان و مشاوران شهرسازی و همت شهرداران وقت، این طرح به شورای عالی شهرسازی رفت و مصوب شد. 
می‌دانید که بالاترین محلی که می‌تواند طرح‌های توسعه شهری را مصوب کند و باید از آنجا ابلاغ شود، شورای عالی شهرسازی است و این اتفاقی بسیار مبارک است چون شهر را در همه ابعادش می‌بیند. آنجا نمایندگان مختلف دستگاه‌ها تحت اشل معاون وزیر حضور دارند. جلسات به ریاست وزیر مسکن و شهرسازی برگزار می‌شود. وقتی طرح تفصیلی در شهر تهران مصوب شد، همه انتظارشان این بود که بالاخره شهر تهران تحت قانون و ضابطه درمی‌آید. خب بالاخره در ابتدای اجرای طرح تفصیلی مشکلات زیادی بود و بسیاری از همخوانی‌هایی که باید بین مناطق و محلات ایجاد می‌شد، نمی‌توانستند با آن قانون همخوان باشند. امروز بعد از اینکه حدود 8 سال از ابلاغ طرح تفصیلی گذشته دیگر انتظار نمی‌رود که ما دوباره دستورالعمل‌ها وابلاغیه و بخش‌های جدید بزنیم و طرح تفصیلی را دور بزنیم. در سال‌های 93 تا 95 شاید بالغ بر هزار بخشنامه و اطلاعیه برای اجرایی شدن طرح تفصیلی در اختیار مناطق قرار داده شده، الان دوباره بخواهیم این کار را بکنیم نشان می‌دهد که هنوز تمایلمان بر این است که قانون را اجرا نکنیم. 
به عنوان مثال می‌گویم؛ کل این هجده ماهی که کمیسیون ماده 5 که زیرمجموعه دبیرخانه شورای عالی شهرسازی است و در تمام استان‌ها و زیر  نظر استاندار در شهر تهران به ریاست شهردار تهران با حضور دبیر شورای عالی شهرسازی و نمایندگان میراث فرهنگی، وزارت کشور، وزارت نیرو و رئیس شورای شهر تشکیل می‌شود. چندین کارگروه تخصصی دارد که کمیته‌های فنی آن هستند و تازه مصوبات این کمیسیون اگر بخواهد تغییراتی در طرح تفصیلی ایجاد کند با در نظر گرفتن دستورالعمل‌های شورای عالی شهرسازی هر تصمیمی را می‌گیرد بعد می‌بینیم که در 18 ماه گذشته که دوستان جدیدی استقرار پیدا کرده‌اند، پرونده‌هایی که ارائه کرده‌اند به اندازه کل پرونده‌های دوره پنجم است؛ می‌بینید خب آدم نگران می‌شود که کلا تنها تغییری که کمیسیون ماده 5 می‌تواند ایجاد کند، اندازه 5 درصد کل مصوبات است. برای نمونه یک ساختمانی دارد ساخته می‌شود و این کمیسیون می‌تواند تغییر جزئی را پیشنهاد دهد که گرهی باز شود نمی‌شود. 
دوستان ما در شورا گفتند که ما خیلی خوشحالیم که این در مناطق پایین شهر است! یعنی ما بالاشهرمان ظرفیتش دیگر تمام شد، مجوز برج‌های 30 طبقه را در کوچه‌های شش، هفت متری و روی گسل‌ها دادیم و حالا در قسمت جنوبی رفته‌ایم.
ما گفتیم بحث زلزله خطر بیخ گوش ما است بحث فرونشست زمین و سیلاب هم همین‌طور و ما می‌خواهیم اتفاقاتی که در شمال شهر هر لحظه در حال وقوع است، در جنوب شهر هم رقم بزنیم. روی گسل اجازه ساخت برج بدهیم؟ بدون حضور معاون شهرسازی و یکی دو نفر از اعضا، با دو امضا، سه امضا تمامش کنیم؟! بسیاری از اعضا ادعا کردند که ما را به کمیسیون ماده پنج دعوت نمی‌کنند و تصمیم گیری‌ها را خودشان انجام می‌دهند. اینها حال مردم را بد می‌کند. 

 

این‌ها شهر فروشی است؟
آینده فروشی است. ما چطور در خیابان‌های منطقه یک که می‌رویم نگرانیم؟ من توصیه می‌کنم دوستان شما فیلمی از منطقه یک و کوچه‌های باریک آن که آپارتمان‌های سربه فلک کشیده استقرار پیدا کرده‌اند، باغاتی که از بین رفته‌اند و ریه‌های تنفسی شهر را که تبدیل به آسمانخراش‌هایی با قیمت‌های سرسام‌آور کرده‌ایم!
من قبول دارم که کل کشور تحت تاثیر تورم بسیار بسیار شدید است و هر ساله تحت تاثیر تحریم‌های گسترده و فشارهای اقتصادی و تصمیمی گیری‌های اقتصادی است اما موضوع تهران متفاوت از بقیه بخش‌هاست!

شهرداری که پاسخگو نیست

مردم انتظارشان این بوده که شورا نظارت جدی‌اش را بر شهرداری داشته باشد. آقای شهردار پاسخگو نیست و ما از این موارد در شورای پنجم نداشتیم در حالیکه ما شهرداران قدری داشتیم؛ هر کدام اندازه دو وزیر بودند؛ آقای نجفی، آقای افشانی که استاندار بودند، آقای حناچی اما رابطه ما با هم تعاملی بود؛ هم شهرداری به وظیفه نظارتی شورا مشرف بود هم اعضای شورا جایگاه شهردارشان را خوب تشخیص داده و وظایفشان را انجام می‌دادند. ما نماینده مردم بودیم؛ ما نماینده شهردار نیستیم. مردمی که به ما اعتماد کردند؛ ‌من خودم بالای یک میلیون رای داشتم و باید پاسخگوی لطف و اعتماد مردم می‌بودم. اعتماد مردم به شما لطفی‌ست که خدا شامل شما می‌کند پس پاسخ آن اعتماد فعالیتی است که ما انجام می‌دهیم.

 

وظایف خودت را انجام بده

وقتی سوار مترو می‌شود و می‌بیند که پرده‌هایی زده شده و دیوارهایی کشیده شده خب معلوم است حالش بد می‌شود؛ معنی ندارد؛ شما که مسئول خط دارید؛ مسئول خط بگوید آقایان از این طرف خانم‌ها از آن طرف. من شنیدم که شهردار تهران می‌گفت که خانم‌ها اعتراض کردند که آقایان به واگن ما می‌آیند! من گفتم دلیل رفتن آقایان به واگن خانم‌ها کمبود جاست خب واگن‌ها را اضافه کنید به جای اینکه وقت و انرژی‌تان را صرف دیوارکشی و این کارها کنید. این پرده کشی و دیوارکشی خیلی در ‌شان و شئونات شهرداری نیست. تازه من شنیده‌ام که یکسری ستاد حجاب هم در مترو مستقر شده. می‌دانید؛ شهرداری به یک اموراتی ورود کرده که حال مردم را خوب نمی‌کند ؛ می‌گوید تو وظایف اصلی‌ات را انجام بده. الان در بحث پسماند چه کرده‌اید؟ چطور توانستید پسماند موجود در شهر تهران که به عبارتی روزانه بین هفت تا هشت هزار تن است، جداسازی کرده و تبدیل به کالایی با ارزش کنی و از آن درآمد به دست بیاوری و جزو درآمد پایدار شود؟ چه قدر از بودجه سال 1402 شما پایدار است و چه قدر شورا به شما نظارت می‌کند؟

 

گفت‌وگوی تصویری با زهرا نژاد بهرام را در لینک‌های زیر ببینید:

بخش اول

بخش دوم

بخش سوم و پایانی

 

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار