مردم داناتر از روشنفکران کافی‌شاپی!
اکثریت ملت ایران برآمده از دلِ واقعیت‌ها هستند. با پوست، گوشت و استخوان‌شان مشکلات فرهنگی و اقتصادی را درک می‌کنند. اما روشنفکران و برخی سیاسیون جامعه به این دلیل که برآمده از کلمات و جملات کتاب‌ها هستند درک و شناخت صحیحی از ادبیات غالب زیرپوست جامعه ندارند و به تعبیری بین مردم و حکم‌رانان تلوتلو می‌خورند.
آرمان ملی آنلاین ـ روشنفکران به اصطلاح کافی‌شاپی و سیاسیون محفلی بپذیرند که آه و افسوس‌ها و جمله‌سازی‌هایشان گره‌گشای مشکلات امروز مردم نیست. بنابراین باید شال و کلاه کرده و در بطن مشکلات جامعه حضور پیدا کنند تا مورد اطمینان و باور مردم قرار بگیرند.
در چنین فضایی حرف‌ها و کلام‌شان قدرت نفوذ پیدا کرده و تاثیرگذار خواهند شد. در غیر این صورت نقش و کلام‌شان فقط به درد ثبت در تاریخ می‌خورد! لازم است در کنار نظریه‌پردازی و نظریه‌سازی، ابعاد دیگر نیز تقویت شود. در غیر این صورت فقط شبیه به فلِش با انواع و اقسام اطلاعات غیرکاربردی خواهند شد. روشنفکران و نخبگان باید بدانند لازم است نحوه مواجهه با تمام پدیده‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در جامعه امروز ایران موجودیت پیدا کرده است را بلد باشند.
برای مثال سرانه پایین مطالعه کتاب، روزنامه‌نخوانی و... نشان‌دهنده این است که روشنفکران، نخبگان و برخی سیاسیون، نتوانسته‌اند، نقش تاثیرگذاری را در جامعه بازی کنند. نکته کلیدی اینکه گذشته مساوی آینده نیست. پس روزنامه‌نگاران، روشنفکران، نخبگان و سیاسیونی که می‌خواهند همراه با جامعه امروز ایران، نقش‌آفرینی کنند باید به دنبال بازتعریف و بازتولید آموزه‌های پیشین خود باشند در غیر این صورت نمی‌توانند با ملتی که جهش ذهنی پیدا کرده‌اند، همراه باشند.
قاعدتا در چنین فضایی فرد یا افرادی که درک و شناخت صحیحی از تغییر و تبدیل جامعه پیدا کرده‌اند، می‌توانند مورد اطمینان و باور مردم باشند. فناوری و تکنولوژی دنیای امروز را تبدیل به دنیای دانایی و آگاهی عمومی کرده است. بر همین اساس اکثریت شهروندان، در کنار هویت شهروندی‌شان، هویت تحلیل‌گری، تفسیرگری، روشنفکری و نخبه‌گری را پیدا کردند. پس روزنامه‌نگاران، روشنفکران و نخبگانی می‌توانند نقش‌آفرینی موثر پیدا کنند که در میان مردم باشند.
نکته کلیدی این که در دنیای امروز، نمی‌شود دور از تحولات ایستاد و از جامعه خواست فلان مشکل اقتصادی و فرهنگی را لِنگ کنند! وقتی جامعه به این درک و شناخت رسیده که باید ماشین از حرکت ایستاده را، از نقطه الف به نقطه ب، حرکت دهند آیا نیازی به تحلیل و تفسیر چنین واقعیتی از سوی نخبگان و روشنفکران دارد؟ پاسخ خیر است.
نکته مهم و پایانی اینکه روزنامه‌نگاران و روشنفکران باید در بطن جامعه حضور داشته باشند و به تعبیری رنگ و قالبی مردمی به خود بگیرند تا بتوانند در کنار جامعه امروز ایران اقدام و عمل‌هایی در راستای ایجاد ادبیاتِ مورد مطلوبیت اکثریت مردم را انجام دهند.
ارسال نظر