سیاست خارجی «محمد بن سلمان» در منطقه چگونه تغییر کرد؟/ نقش تحولات داخلی عربستان در این تغییر الگو چقدر است؟
یک کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه عوامل داخلی، منطقهای و بینالمللی بر تغییر سیاست خارجی "محمد بن سلمان" در عرصه منطقهای موثر و تاثیرگذار بوده است، گفت: پالسهای مثبتی که از سوی ایران در جهت اجرای سیاست همسایگی نیز به کشورهای منطقه داده شد بر تغییرات ایجاد شده در منطقه موثر بوده است.
آرمان ملی آنلاین ایسنا نوشت،حسین آجرلو در گفتوگو با ایسنا در پاسخ به این سؤال که به نظر وی چه مسائلی باعث شده که" محمد بن سلمان" ولی عهد سعودی به حل برخی از پروندههای منطقهای از جمله عادی سازی روابط با ایران و سوریه، حل پرونده یمن و ... اقدام کند، اظهار کرد: به نظر میرسد یک سری عوامل ساختاری در داخل عربستان و همچنین تحولات بینالمللی و منطقهای در تغییر سیاستهای عربستان در این زمینه موثر بوده است.
وی با بیان اینکه باید به این موضوع توجه داشت که آمریکا که به عنوان یکی از متحدان اصلی کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان با افول تدریجی در تأثیرگذاری در مسائل منطقه مواجه شده است، گفت: با توجه به این موضوع، متحدان منطقه آمریکا به نوعی به این نتیجه رسیدهاند که دیگر نمیتوانند مانند قبل به نقش آفرینی آمریکا در منطقه تکیه و بر اساس آن برنامه ریزی کنند و در همین چارچوب آنها در تلاش هستند که بر اساس تعاملات منطقهای امنیت خود را تأمین کنند.
آجرلو با بیان اینکه از دیگر سو در عرصه منطقه و بینالملل بازیگران جدیدی چون روسیه و چین بروز و ظهور کردهاند، افزود: در حال حاضر این فضا فراهم شده که کشورهای منطقه بیشتر به سمت این بازیگران سوق داده شوند؛ چرا که همانطور که اشاره شد این کشورها به این نتیجه رسیدهاند که دیگر نمیتوانند صرفا به آمریکا تکیه کنند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه در سالهای اخیر برخی از کشورهای عربی و اسلامی به سمت راهبرد اجماع سازی علیه ایران رفته بودند، در این ارتباط تصریح کرد: هزینه این اجماع سازی علیه ایران، عادی سازی روابط با اسرائیل از سوی برخی از این کشورها بود و آنها اکنون به این نتیجه رسیدند که این عادی سازی منفعتی برای آنها نداشته و در همین چارچوب در سیاست قبلی خود در ارتباط با اجماع سازی با ایران تجدید نظر کردهاند .
وی با بیان اینکه برخی از کارشناسان معتقدند تحولات داخلی در عربستان نیز در ارتباط با پیشبرد سیاست کاهش تنش منطقهای از سوی محمد بن سلمان موثر بوده است، خاطرنشان کرد: عدهای از کارشناسان میگویند که محمد بن سلمان در ابتدای حضور در عرصه قدرت برای اینکه به نوعی بی ثباتی و تزلزل موقعیت خود را جبران کند، تلاش کرد که با تشدید تنشها با ایران و یا حمله به یمن به نوعی انحراف در افکار عمومی داخل عربستان ایجاد کند و در جریان این فرایند توانست برخی از رقبا و شاهزادههای مدعی را دستگیر و از صحنه خارج کند.
آجرلو با بیان اینکه این کارشناسان معتقدند که با توجه به ثبات ایجاد شده در وضعیت محمد بن سلمان در عربستان او اکنون به دنبال این است که به نوعی پروندههای پیرامونی و هزینه سازیهای خود را جبران کند، ادامه داد : عدهای دیگر نیز معتقدند که محمد بن سلمان برای پیشبرد برنامه ۲۰۳۰ که برای عربستان تدوین شده و همچنین تثبیت ثبات جایگاه خود نیازمند آن است که پروندههای منطقهای را حلوفصل کند. در واقع محمد بن سلمان برای تثبیت جایگاه خود نیازمند یک دستاورد اقتصادی جدی است و آن دستاورد اقتصادی تحقق سند ۲۰۳۰ است و الزام تحقق این سند نیز ایجاد امنیت اقتصادی و گسترش سرمایهگذاری در این کشور است. در همین چارچوب محمد بن سلمان مجبور است که پروندههای منطقهای را حل کند تا به نوعی تنش در مناطق پیرامونی عربستان کاهش پیدا کرده و ثبات بیشتری در راستای توسعه اقتصادی ایجاد شود.
این کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه برخی از تحلیلگران معتقدند که محمد بن سلمان از اقدامات سیاسی و اقتصادی محمد بن زاید رئیس دولت امارات الگو گرفته است، گفت: محمد بن زاید در راستای توسعه اقتصادی امارات اقدام به کاهش تنش با همسایگان و کشورهای پیرامونی خود کرد و اکنون محمد بن سلمان نیز با گرفتن الگوی او در صدد است که این سیاست را در عربستان اجرایی کند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه برخی از عواملی که در تغییر سیاست خارجی بن سلمان موثر بودند مسائلی هستند که از حوزه عمل و اختیارات وی خارج بوده است، در این ارتباط اظهار کرد: آمریکا با توجه به اینکه سطح کنشگری خود را در منطقه کاهش داده یک سری آزادی را به متحدان منطقه خود ارائه کرده تا آنها بتوانند با دیگر قدرتها در منطقه نیز همکاری کنند.
وی با بیان اینکه در مدت اخیر چین تلاش کرده نقش مهمی در تحولات و کاهش تنشها در این منطقه ایجاد کند، گفت: در حال حاضر یکی از مشتریان اصلی انرژی در منطقه چین است. به همین خاطر امنیت انرژی برای این کشور در منطقه خلیج فارس بسیار مهم است. چین میداند که اگر امنیت انرژی در منطقه به خطر بیفتد بازنده اصلی این موضوع چین خواهد بود. در همین راستا با این نیت تلاش کرده که در حل مسائل منطقه نقش بیشتری داشته باشد.
آجرلو همچنین با بیان اینکه دولت سیزدهم از زمان روی کار آمدن خود تاکید بر اجرای سیاست همسایگی داشته است، افزود: در چند وقت اخیر کشورهای منطقه و همسایه پالسهای مثبت جدی از سوی ایران دریافت کردهاند و آنها متوجه شدهاند که منطقه و کشورهای همسایه برای ایران مهم هستند و به نظر میرسد این پالسهای مثبت در تحولات منطقه از جمله تصمیمات بن سلمان برای عادی سازی روابط با ایران تأثیرگذار بوده است.
ارسال نظر