تورم ونزوئلایی چندقدمی اقتصاد ایران
در اقتصاد ایران هرچیزی امکان دارد که اتفاق بیفتد اگر مسائل جدی گرفته نشود. به هر حال کسی فکر نمیکرد از سال 97 به این طرف میانگین تورممان بالای 40 درصد باشد. کسی تصور نمیکرد که تورم نقطه به نقطه اسفندماه به بالای 64 درصد برسد. دولتیها در ابتدای استقرار فکر میکردند تورم بدون هیچگونه عملکردی از دولت 10، 15 واحد کاهشی خواهد شد درحالی که نه تنها کاهشی نشد که افزایشی شد.
آرمان ملی آنلاین کسی فکر نمیکرد در یکسال و نیم دولت حجم نقدینگی از زیر 5 میلیون میلیارد تومان به بالای 6 میلیون میلیارد تومان برسد. کسی تصور نمیکرد نه تنها برجام احیا نشود بلکه هر روز تحریمها بیشتر و گستردهتر بشود. اینها از جمله مواردی است که کمتر کسی فکر میکرد چنین اتفاقاتی بیفتد ولی افتاد! حالا هم واقعیت مطلب این است که شعارهای دولت در عرصههای اقتصادی تحقق پیدا نکرده. به رغم اینکه نزدیک به نیمی از زمان دولت هم سپری شده، دولت صرفا مشغول به تغییر و جابهجایی برخی مدیران است. مدیرانی که آمدهاند ولی رویکردها را تغییر ندادهاند. امروز نرخ دلار بالای 50هزار تومان است و این دلار که ثبات هم ندارد، بر روی نرخ تورم اثرگذار است. از اینها که بگذریم، چشم اندازی برای افزایش درآمدهای ارزی، افزایش صادرات نفت یا نقل و انتقالات پولی بدون دور زدن وجود ندارد. این موارد اگر ادامه پیدا کند، طبیعتا انتظار این است که تورم همچنان سیر صعودی داشته باشد. دولت سال گذشته هنگام تقدیم بودجه به مجلس پیشبینی کرده بود که رشد اقتصادی هشت درصدی اتفاق بیفتد ولی نصف این عدد هم اتفاق نیفتاد. وقتی رشد اقتصادی اتفاق نیفتد و در کنارش بخش بازرگانی خارجی هم متناسب با انتظار اتفاق نیفتد. همین بخش بازرگانی خارجی را از سال 91 تا 1401 که ببینید نه تنها همراه با یک رشد مناسب طبیعی نبوده بلکه افزایش طی 11 سال بسیار ناچیز است. یعنی 1391 با 1401 رشدی حدود 20 درصد دارد درحالی که در همین مقطع کشورهای همسایه رشد اقتصادی چند برابر داشتهاند. به عبارت سادهتر آن تصوری که خود دولتیها داشتند که جهشی در اقتصاد اتفاق میافتد به دلیل اینکه روابط با کشورهای همسایه را تقویت میکنند و دولتهای قبل غفلت کردند و این دولت میخواهد این روابط را بهبود ببخشد، واقعیت مطلب این است که جهش صادراتی که مدنظرشان بود، اتفاق نیفتاده. در کنارش شاخصهای پولی یا رشد نقدینگی همچنان سیر صعودی دارد، تورم چهار سال گذشته هم بالای 40 درصد بوده، همین شاخصها ادامه پیدا کند طبیعی است که انتظار داشته باشیم شاهد یک افزایش تورم معنادار شویم. به خاطر اینکه تورم یعنی شکاف بین تقاضا و عرضه. اتفاقی که الان در بخش مسکن افتاده و مثال کوچک آن در عرضه مرغ اتفاق افتاده. زمان شروع بازار مرغ بین 45 روز تا دو ماه است و امروز چه وضعیتی دارد؟ بازار مسکن که زمان تولید و عرضهاش بطور میانگین یک تا دو سال است و امروز چه وضعیتی دارد؟ به این موارد وضعیت کارگران کشور با افزایش 27درصد دستمزدها را اضافه کنید. اگر یک اتفاق ساختاری در اقتصاد ایران نیفتد و منظور از اتفاق ساختاری این است که یک بهبودی در ساختار اقتصاد ایران اتفاق بیفتد که این بهبود میتواند در بخش صادرات، واردات یا بهرهوری تولید یا بهبود کارآمدی مدیران باشد، یک اتفاق خاص در راهبرد اصلاح ساختار اقتصاد ایران باید رخ دهد. به عنوان مثال همین بخشنامه بانک مرکزی به بانکهای ناتراز که ظرف شش ماه مشکل ناترازی را حل کنند که در اینصورت اتفاق مثبتی در اقتصاد ایران است و بانکها تا پایان شهریور مشکل ناترازی را حل کنند. اگر اینطور شود یک مانع بزرگ برای ایجاد تورم سه رقمی است. به هر حال هم در بخش واقعی اقتصاد که منظور تقویت سمت عرضه اقتصاد، تقویت سمت تجارت خارجی و هم در بخش انضباط پولی و بازار پول و به طور مشخص یک مثال حذف ناترازیهای بانکهای دولتی و خصوصی است، اگر چنین اتفاقی بیفتد میتوان انتظار داشت که اقتصادمان ونزوئلایی نشود و به سمت سه رقمی نرود.
ارسال نظر