مزیت عضویت در بلوک بندیها
قبل از انقلاب به تنها بلوک اقتصادی که ملحق شده بودیم، اکو بود که ایران و پاکستان و ترکیه و بعد چند کشور هم به آن اضافه شد. ما در سال های بعد از انقلاب به بلوکهای اقتصادی ملحق نشده بودیم.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، هادی حق شناس اقتصاددان نوشت: در دولت قبلی برای اولین بار در سالهای بعد از انقلاب به کشورهای اتحادیه اوراسیا ملحق شدیم. بحث الحاق به شانگهای تقریبا در دو دهه اخیر مطرح بود که فرآیندش طول کشید و دیروز هم به سرانجام رسید.
ایران سالها تلاش کرد که عضو سازمان تجارت جهانی یا همان گات که بعدا تبدیل به WTO شد، ملحق شود که آن فرآیند خیلی طولانی شده و تا حالا هم جامه عمل نپوشیده است و ایران به عضویت سازمان تجارت جهانی درنیامده. این مقدمه گفته شد به این دلیل که در سالهای مختلف تلاش شده بود که این اتفاق بیفتد اما به دلایل مختلف هم طولانی شد و هم اینکه به دلایل سیاسی و تحریمها تاخیر داشت.
دیروز این اتفاق افتاد و ایران عضو اصلی سازمان همکاری شانگهای شد. طبیعتا این یک ظرفیت بالقوه است و برای اینکه این ظرفیت بالقوه تبدیل به ظرفیت بالفعل بشود الزاماتی نیاز است. اما قبل از اینکه این الزامات ذکر شود، لازم است به نکته مهمی اشاره کنم و آن اینکه کشورهایی که در این بلوکهای اقتصادی قرار میگیرند، عمدتا به این دلیل است که منافع مشترک ایجاد کنند و همچنین از ظرفیتهای هم استفاده کنند، به لحاظ سیاسی هم در مجامع بینالمللی از منافع کشورهای عضو استفاده کنند. به عنوان مثال امروز در مجامع بینالمللی چه در سازمان ملل چه در سایر سازمانهای بینالمللی، کشورهای عضو اتحادیه عرب از یک سمت یا کشورهای حوزه خلیجفارس، معمولا آرای همسو دارند.
یا کشورهای اتحادیه اروپا هم همینطور در مجامع بینالمللی معمولا بخش عمده آرای اینها همسوست ولی ایران به خاطر اینکه در اتحادیهها و بلوکهای اقتصادی تا کنون عضویت موثری نداشته کمتر از این مزیت استفاده کرد. پس این اتحادیهها و این سازمانها هم میتوانند مزایای اقتصادی داشته باشند یعنی از ظرفیتهای همدیگر استفاده کنند به خاطر تعرفههای ترجیحی که وضع میگردد و هم میتوانند از مزایای سیاسی استفاده کنند.
از اینها که بگذریم حالا شرط استفاده از مزایای سیاسی طبیعی است که به قدرت دیپلماسی سیاسی برمیگردد اما شرط استفاده از مزایای اقتصادی به آن الزامات برمیگردد. این الزامات اولا داشتن یک نظام پولی هست. ثانیا، داشتن یک زیرساخت حمل و نقل است و ثالثا، داشتن کالا و خدمات یا محصول نهایی برای عرضه و صادرات است و الزاماتی از این دست. به عبارتی دیگر، اگر فکر کنیم که صرفا عضویت در این سازمانها برای ما مزیت اقتصادی دارد، طبیعی است که به بیراهه رفتیم.
مثل همین کریدورهای شمال جنوب یا غرب به شرق یا مسیرهای عبور کالا. راه ابریشم شاید سدهها از مسیر ایران عبور میکرد ولی امروز سهم ترانزیت از مسیر ایران به دلائل مختلف متناسب با ظرفیت موجود نیست. به عنوان مثال ما در بنادر شمالی ظرفیت تخلیه بارگیری بیش از 30 میلیون تن داریم ولی کمتر از 10 درصد از این ظرفیت برای ترانزیت استفاده میشود. یا ظرفیت حمل و نقل زمینی هم همینطور. لذا برای استفاده اقتصادی از عضویت ایران در شانگهای، نظام بانکی و حمل و نقل و زیرساختهای ما باید بستر مناسب داشته باشند.
وقتی ما در شرایط تحریم قرار داریم و یا اینکه در لیست سیاه افایتیاف قرار داریم، استفاده از ظرفیت اقتصادی سازمان شانگهای یا اوراسیا، طبیعتا به عنوان یک مانع تلقی میشود. امکان و شرط استفاده از ظرفیت کامل کشورهای اوراسیا که ایران در دولت قبل عضو شد و همچنین شانگهای که به عضویت قطعی درآمد، این است که از برخی چالشهای منطقهای یا بینالمللی رها شویم.
ارسال نظر