تقی آزاد ارمکی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
بحرانهای درازمدت جامعه را خسته می کند/ باید دست از رادیکالیسم برداریم
آرمان ملی: تنش و درگیری در خاورمیانه این منطقه را به بحران خیزترین منطقه ژئوپلیتیکی جهان تبدیل کرده است. جایی که ایران یکی از مهمترین بازیگران آن است. با نگاهی به تاریخ این منطقه میتوان به این نتیجه رسید که این منطقه همواره آبستن کودتا، انقلاب، جنگ و تغییرات خشن سیاسی بوده است.
این در حالی است که چالش آغاز یک جنگ در دهههای گذشته همواره در جامعه ایران نیز وجود داشته و بر ساحتهای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه سایه افکنده است. در شرایط کنونی نیز با توجه به حمله مشروع ایران به اسرائیل وضعیت منطقه بحرانیتر از همیشه است.
جامعه ایران در طول تاریخ خودآبستن حوادث زیادی بوده و با جنگها و چالشهای متعددی دست و پنجه نرم کرده است. به همین دلیل نیز بحران از منظر جامعه شناسی تاریخی با سرنوشت مردم ایران همزاد بوده است. شاید به همین دلیل نیز بوده که برخی مسئولان سالهاست از وضعیت خاص، شرایط خطیر و نیاز به تدبیر ویژه سخن میگویند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی ریشههای تاریخی بحران در ایران و پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن«آرمان ملی» با دکتر تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس گفتوگو کرده است . و.ی معتقد است:«. ایران کشوری است که همواره در معرض حادثه قرار داشته است.
این مسأله به خوبی در سفرنامههایی که درباره ایران نوشته شده مشهود است. ایران در منطقهای از جهان قرار گرفته که حادثه خیز بوده و همواره با حوادث کوچک و بزرگ مواجه بوده است. مهمترین دلایل حادثه برای ایران نیز نفت و مذهب بوده است. مسأله دیگر وجود رژیمی مانند اسرائیل در منطقه خاورمیانه است که اگر چنین رژیمی در این منطقه وجود نداشت بخش مهمی از مشکلات ایران کاهش پیدا میکرد. اختلاف بین دیدگاه شیعه و سنی در منطقه خاورمیانه یکی دیگر از مولفههای بحران آفرینی در منظقه بوده است. ایران به عنوان یک کشور شیعه در بین کشورهای مسلمانی قرار گرفته که اغلب آنها سنی هستند و همین مسأله همواره محل مناقشه بوده است. دغدغههای جهانی شدن اسلام و گسترش عدالت اجتماعی به همه جهان نیز مناقشه دیگری است که در این زمینه وجود دارد. اسلام مدعی صدور آموزههای انسانی مانند عدالت اجتماعی به کشورهای جهان است که برخی از ادیان دیگر این مسأله را برنمی تابند. ایران در گذشته در مسیر جاده ابریشم قرار داشته و جدال و نزاعهای خونینی برای حفظ این جاده از سرگذرانده است. این در حالی است که امروز روایتهای ساده و مسالمت آمیزی از جاده ابریشم ارائه میکنند که واقعیت ندارد وبلکه نزاعها خونینی در گذشته در این زمینه وجود داشته است. در دوران صفویه و قاجار نیز نزاعهای خونینی در کشور بر سر قدرت به وجود آمده که در نهایت در نهضت مشروطیت تبلور پیدا کرده است. نهضت مشروطه در ایران براساس تعارض بین بورژوازی ملی، بورژوازی جهانی و فئودالیسم اتفاق افتد. نشانههای این اتفاق در دنیای سیاست است اما ریشه در اقتصاد دارد. با ظهور نفت در ایران نفت به موضوع نزاع و مناقشه در کشور تبدیل شد و هر کسی به دنبال تصاحب منابع نفتی ایران بوده است. همه این مسائل دستبهدست هم داده تا ایران به یک کشور حادثه خیز تبدیل شود. این وضعیت تا انقلاب اسلامی سال57 ادامه داشت اما در این مقطع زمانی برخی تغییرات سبب بروز حوادث جدیدی برای ایران شده است. » وی در ادامه می افزاید:«
مردم ایران تلاش بنیادینی انجام میدهند که زیست جهان خود را تغییر بدهند. برخی نگاه ها در جامعه فرد ایرانی را به جایی رسانده که از جای خود بلند شود و به دیگری سیلی بزند. برخی گروه ها نیز هر کدام به شکلی به جای اینکه انسان دوستی و همگرایی به جامعه تزریق کنند منازعه در جامعه ایجاد میکنند. اگر به دنبال راه حل این قضیه هستیم نیز باید دست از رادیکالیسم و رویکردهای هیجانی برداریم. شواهد و قرائن نشان میدهد که زمان نزول گفتمانهای ایدئولوژیک فرا رسیده است. در حوزه سیاست نیز باید این نگاه زشت و زیبا و سیاه و سفید دیدن جهان از بین برود. در چنین شرایطی است که میتوان گفتمان حاکم برجامعه را گفتمان حافظ و سعدی و مولوی قرار داد و آموزههای انسانی آنها را مورد استفاده قرار داد. باید به دنبال مفاهیمی برویم که بوی همزیستی و رویکرد مسالمت آمیز از آن خارج شود. در شرایط کنونی طبقه متوسط این رویکرد را دنبال میکند و آن را مطالبه گری میکند. به همین دلیل نیز مشاهده میشود که این رویکرد به ساحت خانواده نیز وارد شده است. مردم از گفتمانهای رادیکال خسته شدهاند.»
ارسال نظر