آرمان ملی دلایل ناترازی اقتصاد ایران در حوزههای مختلف را بررسی میکند / ناترازی؛ بلای جان اقتصاد
آرمان ملی : آغاز جراحیهای اقتصادی کشور با تخفیفهای دولت درباره صادرات نفت به قیمت بسیار پایینتر از قیمت در عرصه بینالمللی همراه بود تا به شکل تهاتر یا... قادر به تامین کالاها و اقلام اولیه و اساسی برای کشور باشد.
این روند با توجه به فشارهای تحریم و همچنین برخی مدیریتهای ناکارآمد تشدید شد و به این ترتیب گرانیها و نرخ تورم رشد فزایندهای پیدا کرد و ارزش پول ملی به شدت کاهش یافت. کارشناسان معتقدند ناترازی وضعیت انرژی، بانک و بودجه و... در بدنه اقتصاد کشور به قدری مشهود است که به هیچ وجه نمیتوان با ارائه آمار و ادعای بهبود عملکرد و مستندسازی آن را کاهش داد. به گفته صاحبنظران اقتصاد پرچالش و ناتراز کشور را نه با یارانه و نه پیوستن به گروههایی مانند بریکس و شانگهای میتوان بهبود بخشید، بلکه ایران نیازمند اصلاحات فوری و زیرساختی است تا بتواند با بهبود ارزش پول ملی و کاهش نرخ تورم در اندیشه ثبات اقتصادی باشد در غیراینصورت تمهیدات و اقدامات سیاسی، هرچند مثبت، نمیتواند در بهبود وضعیت داخلی و تراز کردن اقتصاد کشور موثر باشد.
نمره دولت در حوزه اقتصادی
ناصر خردمند، کارشناس اقتصادی در این خصوص به «آرمان ملی» گفت: بررسی عملکرد دولت طی سالیان اخیر حکایت از این دارد که دولتمردان در این زمینه نمره خوبی نمیگیرند با وجود اینکه آمارهای ارائه شده در حوزه اقتصادی بیانگر کاهش نرخ تورم و رشد اقتصادی در سالهای اخیر دارد، اما آنچه مشهود است این است که دولت در حوزه اقتصاد ضعیف عمل کرده است.
او اضافه کرد: هرچند این دولت نیز مانند دولتهای قبل عامل تمام چالش و خلأها را دولتمردان قبل میدانند، اما از زمانی که مدیران جدید بر مسند کار نشستهاند نه تنها تکانی نخورده بلکه وضعیت معیشتی سختتر هم شده است هرچند عضویت در سازمانهای شانگهای یا بریکس رویکردی مثبت ارزیابی میشود، اما اگر این امر به تغییری در وضعیت و ظرفیتهای داخلی منتهی نشود، عضویت در این سازمانها بینتیجه است که به عبارتی برقرار ارتباط با کشورهای خارجی در حالی که نتوان از آنها بهرهبرداری مناسب کرد، فایدهای ندارد همان گونه تفاهم نامه 25 ساله ایران و چین تاکنون دستاوردی برای کشور به دنبال نداشته است.
اقتصاد پاشنه آشیل دولت
این کارشناس توضیح داد: اقتصاد پاشنه آشیل هر دولتی است و دولت با آمارهای در تضاد با وضعیت حاکم بر جامعه درصدد ارائه عملکرد بهبود وضعیت اقتصادی است اما گرانیها، افزایش مهاجرتها، افزایش نرخ تورم، کاهش تولید و... همگی حکایت از این دارد که وضعیت بهتر نشده است.
خردمند افزایش تورم را عامل اصلی ناترازی اقتصاد در حوزههای مختلف برشمرد و گفت: کسری بودجه، تورم، مدیریت نابسامان مدیران ناکارآمد از جمله اصلیترین ناترازی در حوزههای مختلف اقتصادی مانند؛ انرژی، بانکها، صادرات و واردات و تولید و... محسوب میشود هرچند که دولت بر مدیریت مطلوب در برخی از حوزههای انرژی مانند مصرف برق در تابستان و... تاکید میکند، اما باید گفت که قطع برق صنایع چندباره در هفته با وجود تاکید مسئولان بر روند کاهشی شدن قطع برق صنایع، باز هم این روند استمرار دارد.
ناترازی عملکرد بانکها
او افزود: دولت در روزهای اخیر مدعی کاهش عملکرد بانکهای ناتراز در کشور شده است در حالی که بر اساس گزارشهای موجود تعداد بسیاری از بانکها از اجرای مصوبههای دولت جهت واگذاری وام و تسهیلات ضروری به مردم به دلیل نبود اعتبار خودداری میکنند و یا اگر به این دستور گردن نهند، مجبور میشوند برای جبران این ناترازی مجبور به استقراض از بانک مرکزی میشوند که در نهایت به چاپ پول از سوی بانک مرکزی و افزایش نرخ تورم و رشد گرانی و بیمارشدن هر چه بیشتر اقتصاد کشور میشود.
او درباره نقش مجلس در نظارت و بهبود وضعیت عملکرد دولت گفت: در آخر سال تنشهای احتمالی فیمابین دولت و مجلس کمتر میشود و این خود بیانگر این است که این تنشها جدی نیست و در حقیقت حرکت این دو قوه در یک مسیر و هدفی از پیش تعیین شده است.
ناترازی بانکها و بودجه و کاهش ارزش پول ملی
خردمند ناترازی بانکی و بودجه را عامل اصلی کاهش ارزش پول ملی ذکر و بیان کرد: بهبود این چالش نیازمند اصلاحات ساختاری در کشور است، از سوی دیگر ارز یکی از شاخصهای مهم و تاثیرگذار در نظام اقتصادی کشور تلقی میشود و از این رو آزادسازی اموال بلوکه شده میتواند به عنوان یک مُسکِن در بهبود مقطعی شرایط موثر باشد، اما تغییر اساسی این وضعیت نیاز به اصلاحات زیرساختی دارد تا نوسانهای موجود در بازار ارز، انرژی، بانکها و... ناترازیهای ادامهدار موجود را به ثبات برساند.
این کارشناس معتقد است: اگر بخواهیم کاهش ارزش پول ملی به عنوان دلیل اصلی ناترازی اقتصاد کشور را بهبود بخشیم، باید در ساختار اقتصادی تغییراتی دهیم، در حقیقت عواملی را که باعث چالش در ارزش پول ملی شده است را شناسایی و رفع کنیم که البته هرچند تحریم و کاهش درآمدهای نفتی در این میان نقش موثری دارند اما یکی از اصلیترین محورهایی که از آن غفلت شده است، بیتوجهی به تعیین سیاستهای کلی در سطح کلان و جزء در داخل و خارج کشور است که به نابسامانی در حوزه ارز میانجامد و به ناترازی در وضعیت اقتصاد کشور منتهی میشود.
برای کنترل تورم باید ناترازی بانکها را از بین برد
وحید شقاقی شهری رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی درباره ضرورت از بین بردن ناترازی بانکها گفت: قبل از اینکه پاسخ سوال را بدم باید این موضوع را اشاره کنم، اقتصاد ایران انباشت چالشهاست و متاسفانه این چالشها در دولتهای مختلف آغاز شدند و تا به امروز ادامه دارد و حل نشده است. عمدتاً در طول 50 سال گذشته درآمدهای نفتی مُسکنی بودهاند که توانستیم چالشها را به نحوی با این مسکن مدیریت کنیم و اجازه ندهیم تبعات خود را کامل نشان دهد. به عبارتی نفت در 50 سال گذشته اقتصاد ایران عمدتا هم مخرب بود و هم مُسکن بود. نفت در این مدت البته بیشتر مخرب بوده؛ همچنین رانت نفتی در اقتصاد ایران در طول 50 ساله گذشته نقش مهمی را ایفا کرد و هم نقش مُسکن را در اقتصاد به عهده داشت.
انحراف در بانکها و بیمهها دیده میشود
او افزود: بدون بسترهای شفافیت و رقابت و بدون نهادهای انحصارزدایی هرگونه خصوصی سازی منحرف میشود، به طوری که بعد از 20 سال میبینیم چه انحرافی در نظام بانکی و بیمهها ایجاد شده است و بیمهها اندازه کوچکتر دارند ولی بانکها اندازه بزرگتر دارند و عمده بانکهای خصوصی ما ناترازیهای بالایی نیز دارند و زیان ده هستند و در پس این شکل و شمایل زیبا اتفاقات خیلی بدی افتاده است پس هر زمان هر یک از این بانکها را تحلیل کنیم میبینیم با دستکاری بسیار بالایی صورتهای مالی منتشر میکنند حتی زیانهایی که منتشر میشود بزک شده هستند و واقعیت زیادی را در پی دارد. ناترازی شدید بانکها اتفاق میافتد و چیزی به نام بانک نمیتوانیم ایجاد کنیم و ملغمهای از شرکتهای سرمایهگذاری با اندک خدمات مالی و بانکی میشود. تقریباً این فضای بانکی ماست.
نقش جراحیهای اقتصادی در ناترازیها
این کارشناس در باره نقش جراحیهای اقتصادی در ناترازی و اقتصاد بیمار کشور گفت: دولت در این مسأله انتخاب نکرده و مجبور به این اقدام شد که مشابه این است که دردهای من زیاد شده و این دردها به یک مرحله سختی رسیده و مسکنی ندارم. بحث انتخاب نیست، بحث اجبار میشود. طبیعی است تصمیمات سخت دیگری باید گرفته شود. اینها انتخاب نیست بلکه اجبار است. بیماری شما به مرحلهای میرسد که مسکن جواب نمیدهد و مجبور میشوید اورژانسی دست به جراحی بزنید. طبیعتاً وقتی میخواهید انتخاب کنید منابع مالی را درنظر میگیرد، زمان مناسب را در نظر میگیرد، شرایط مناسب بدن را در نظر میگیرد، پزشک و بیمارستان را انتخاب میکند. شرایط حیاتی و علائم حیاتی بدن خود را کنترل میکند. اینها انجام میشود و بعد به تیغ جراحی سپرده میشود. عمل اورژانسی اینطور میشود که به یکباره درد شدیدی میگیرید که نه فرصتی است که پزشک انتخاب کنید، بیمارستان انتخاب کنید و فقط زنگ میزنید اورژانس بیاید و شما را به بیمارستان برسانند.
ارسال نظر