بهمن آرمان در گفت وگو با «آرمان ملی»:
مذاکرات هستهای سیاسی است نه اقتصادی | آزاد شدن پولها بلوکه شده ایران دستاورد نیست
آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی چه تأثیری بر اقتصاد کشور دارد؟ چرا اصولگرایان روی این موضوع مانور تبلیغاتی میدهند؟آیا آنچنان که اصولگرایان عنوان میکنند این اتفاق یک دستاورد است؟آیا دولت رئیسی برای به نتیجه رسیدن و یا نرسیدن مذاکرات و پیامدهای آن بر بازار تدابیر لازم را اندیشیده است؟ برای پاسخ به این سؤالات«آرمان ملی» با دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان گفتوگو کرده است.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، دکتر آرمان معتقد است:« واقعیت این است که مذاکرات بیشتر سیاسی است و اختلافاتی که مطرح میشد بیشتر جنبه سیاسی دارد. به همین دلیل منافع اقتصادی ایران زیاد مورد توجه مذاکرهکنندگان قرار ندارد.جریانهایی در خارج از کشور به دنبال یک ایران ضعیف با نرخ بالای بیکاری و قدرت اقتصادی پایین هستند.این در حالی است که برزخ تحریمها نیز در همین راستاست و اقتصاد ایران را ضعیف میکند». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی چه تأثیری بر وضعیت اقتصاد کشور خواهد داشت؟ آیا این اتفاق میتواند روند مذاکرات هستهای را تغییر دهد؟
آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی نقش مهمی در وضعیت اقتصاد کشور ندارد. این در حالی است که براساس توافقاتی که صورت گرفته ایران تنها میتواند این پولها را در زمینه های خاصی استفاده کند.به صورت کلی مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی بیشتر جنبه سیاسی دارد تا اقتصادی. هرکدام از این کشورها نیز در مذاکره با ایران به دنبال منافع خاص خود هستند.ازنظر تاریخی و بهصورت سنتی روسیه هیچگاه دوست نداشته در مرزهای جنوبیاش کشوری قدرتمند مانند ایران حضورداشته باشد که ازنظر اقتصادی بر کشورهای منطقه تأثیر بگذارد.
در عمل نیز آنچه تاکنون مشاهدهشده این است که روسها همواره منافع خودشان را بر منافع ملی ما ترجیح دادهاند. اگر ایران خط ششم گاز خود را که از عسلویه آغاز میشد و از طریق مرز بازرگان به ترکیه و ازآنجا به اروپا صادر میشد را محقق میکرد شاید روسیه نمیتوانست کشورهای اروپایی را ازنظر تأمین گاز به خود وابسته کند.واقعیت این است که مذاکرات بیشتر سیاسی است و اختلافاتی که مطرح میشود بیشتر جنبه سیاسی دارد. به همین دلیل منافع اقتصادی ایران زیاد موردتوجه مذاکرهکنندگان قرار ندارد.جریانهایی در خارج از کشور به دنبال یک ایران ضعیف با نرخ بالای بیکاری و قدرت اقتصادی پایین هستند.این در حالی است که برزخ تحریمها نیز در همین راستاست و اقتصاد ایران را ضعیف میکند.
هدف از ضعیف شدن ایران چیست؟ اقتصاد در این زمینه چه نقشی دارد؟
هنگامی که یک کشور ازنظر اقتصادی ضعیف باشد میتوان انواع و اقسام فشارها را به آن وارد کرد.صنعتی که در ایران وجود دارد بر پایه تکنولوژی کشورهای غربی است.فولاد،نفت،گاز،پتروشیمی،مس،آلومینیوم و حتی صنایع کوچکتر مانند لوازمخانگی و خودرو بر پایه تکنولوژی غربی است. روسیه و چین نیز در این زمینه به کشورهای غربی وابسته هستند.بهعنوانمثال وضعیت صنعت خودرو در روسیه مانند وضعیت صنعت خودرو در ترکیه است.در این دو کشور ساخت و مونتاژ خودروبر پایه تکنولوژی کشورهای غربی است.روسیه درزمینهٔ لوازمخانگی که اروپاییها از این صنعت خارجشدهاند و بازار جهانی در اختیار کره جنوبی قرارگرفته برای تأمین لوازمخانگی خود دست به دامن شرکتهای کره جنوبی شده است.
اگر ما به وضعیت ایران نه از نگاه سیاسی و بلکه با نگاه اقتصادی نگاه کنیم به این جمعبندی میرسیم که اهداف ملی ما یک ایران صنعتی و مرفه است که بتواند از ذخایر خدادادی و زیرزمینی خود استفاده کند و مردم در رفاه اقتصادی زندگی کنند.در شرایط کنونی تحریمها شرایطی را به وجود آوردهاند که حتی اجرای پروژههای نهچندان پیچیده فنی هم در ایران امکانپذیر نیست.
در شرایط تحریم نه کشورهای پیشرفته قطعات موردنیاز این پروژهها را به ایران میدهند و نه مقرونبهصرفه است که این قطعات در ایران تولید شود.اغلب این قطعات نیز در انحصار چند کشور غربی هستند که با آمریکا که ایران را تحریم کرده متحد هستند.به همین دلیل باید عنوان کرد که تحریمها در عمل همه بخشهای اقتصادی ایران را زمینگیر کرده است.آنچه از محتوای مذاکرات هستهای منتشرشده بیانگر این است که در مذاکرات هیچ اشارهای به عوارض اقتصادی ناشی از تحریمها نمیشود و بیشتر مسائل سیاسی و اختلافات موردبحث و بررسی قرار میگیرد.
اصولگرایان روی آزاد سازی پولهای ایران در کره جنوبی مانور تبلیغاتی داده و با عنوان اینکه این اتفاق بدون برجام و اف ای تی اف رخ داده آن را یک دستاورد برای تسلیم کردن آمریکا میدانند.آیا در واقع چنین اتفاقی رخ داده است؟
آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی همراه با پیش شرط است و استفاده ایران از این پولها به صورت محدود است.به همین دلیل نمی توان آن را دستاورد قلمداد کرد.نکته مهم در این زمینه این است که در ظاهر گفته میشود که ایران در مذاکرات به دنبال برداشته شدن تحریمهاست.بااینوجود به این نکته اشاره نمیشود که ایران کشوری است که صادرکننده مواد خام به جهان است و به دلیل تحریمها قدرت و توانایی این را ندارد که علیرغم اینکه بزرگترین تولیدکننده زعفران جهان است آن را با برند خود به بازار جهانی عرضه کند.
ما برای حفظ تمدن10هزارساله ایران ناچار هستیم با توجه به تکنولوژیهایی که فعلاً فقط در اختیار کشورهای غربی است بین5 تا7 میلیارد مترمکعب آب از دریا شیرین سازی و به فلات مرکزی ایران منتقل کنیم.تاریخ خاورمیانه نیز نشان داده که براثر خشکسالیهای مداوم برخی از تمدنها از بین رفتهاند.به همین دلیل خشکسالی که امروز کشور را شدیدأ تهدید میکند میتواند به موجودیت فیزیکی ایران آسیب بزند.سرنوشت آینده ایران به مذاکرات هستهای گرهخورده است.ایران کشوری است که دارای یک موقعیت استثنایی درزمینهٔ ترانزیت است.
برخی از کارشناسان برجسته بینالمللی عنوان میکنند که چنانچه موقعیت ترانزیتی ایران در حال احیا شدن باشد و از بندر چابهار به آسیای میانه و از طریق بندر امام به مرز بازرگان متصل شود که دروازه ورود به اتحادیه اروپاست در عمل کانال سوئز از حیزانتفاع میافتد.اگر ما بخواهیم از موقعیت ترانزیتی خود استفاده کنیم روسیه آن را برنمیتابد. از سوی دیگر کشورهای عربی نیز شاید ازنظر اقتصادی از این تغییر استقبال کنند اما کشوری مانند مصر دوست ندارند موقعیت ترانزیتی که بهواسطه کانال سوئز دارد را به ایران منتقل کند.چینیها نیز به دنبال منابع غنی افغانستان هستند که در شرایط کنونی در اختیار طالبان قرارگرفته است.
در این زمینه،چینیها حتی حاضر هستند با گروهای که هیچ کس آنها را به رسمیت نشناخته وارد مذاکره شوند تا جاده ابریشم را بهجای اینکه از مسیر سنتی خود یعنی ایران عبور بدهند به سمت افغانستان و پاکستان بکشانند تا منافعشان تأمین شود.
آیا دیپلماسی کنونی کشور میتواند منافع ملی را تأمین کند؟
برخی مدل ونزوئلا را برای ایران توصیه میکنند و معتقدند در ونزوئلا نیز بنزین پیدا نمیشود و تولید نفت آنها کاهش پیداکرده است. این احتمال وجود دارد که این اتفاق در ایران نیز رخ بدهد.واقعیت این است که شرایط ایران با ونزوئلا متفاوت است.ایران با کره شمالی نیز فرق میکند. کره شمالی زائیده جنگ درشبه جزیره کره در سال1953 است و عمر زیادی ندارد.ونزوئلا نیز زائیده فروپاشی استعمار اسپانیاست و تاریخ طولانی ندارد. این در حالی است که ایران دارای یک تاریخ10 هزارساله و یک تمدن بزرگ است.ایرانیان بنیانگذاران نخستین امپراتوری جهان هستند.
هر ایران زمانی که متولد میشود میداند که وارث یک تمدن غنی است و در سرزمینی به دنیا آمده که دارای دریایی از ثروت است.اینکه ما این تصور را داشته باشیم که شرایط ایران مانند سوریه،کره شمالی و یا ونزوئلا شود اما خطری حاکمیت را تهدید نمیکند یک تصور اشتباه است.کسی که وارد فضای سیاسی میشود که مبتنی بر دین باشد دارای مسئولیتهای سنگینی است.توصیههایی زیادی در اسلام و مذهب شیعه شده که تا هرکجا که امکان دارد به دنبال علم بروید.در روایتهای اسلامی حتی ذکرشده که مردم میتوانند در مقابل حاکمانی که متناسب با شرایط آنها جامعه را اداره نمیکنند انتقاد کنند.
توصیهای که من به تیم مذاکرهکننده ایرانی دارم این است که در ابتدا باید به فکر منافع اقتصادی مردم ایران در مذاکرات باشند.این شایسته نیست که در رسانههای معاند کاریکاتورهایی از مردم ایران کشیده شود که روی بشکههای نفت قرار دارند اما برخی در سطل زباله به دنبال مواد غذایی خود هستند.این شایسته مردم ایران نیست که برخی حتی شرایط استفاده از گوشت سفید را نداشته باشند به این دلیل که خوراک آن باید از خارج از کشور وارد شود. من معتقدم باید دوست و دشمن را از هم تفکیک بدهیم . نباید همه تخممرغهایمان را در سبد روسیه و چین قرار بدهیم.
ما باید به سمتی حرکت کنیم که با جهان تعامل سازنده و مثبت داشته باشیم و در راستای تنشزدایی حرکت کنیم.ما راهی بهجز تعامل با جهان نداریم و دولت سیزدهم باید در این مسیر قرار داشته باشد. من بهعنوان یک اقتصاددان به تیم مذاکرهکننده هستهای ایران توصیه میکنم منافع ملی مردم ایران بر هر چیز دیگری ارجحیت بدارند و باید در مذاکرات تنها به منافع ملی مردم ایران توجه کنند.
ارسال نظر