بررسی «آرمان ملی» درخصوص تورم از دید دولت و مردم
دولت آمار و ارقام تورم را از کجا آورده است؟ | گرانی صدای رسانههای اصولگرا را هم درآورد
انتشار آمارها از شاخصهای مهم اقتصادی نظیر نرخ تورم آنطور که مردم آن را روزانه حس میکنند همیشه با واقعیتها نزدیک نیست؛ چنین وضعیتی حتی در تناقض آماری شاخصهای اقتصادی مراجع معتبر و رسمی نیز صدق میکند زیرا گرانی که مردم در جامعه احساس میکنند، تفاوت زیادی با تورم رسمی دارد که از سوی مراجع آماری اعلام میشود، مسألهای که باعث شده اعتبار آمارهای رسمی نزد مردم دچار ابهام شود. این درحالی است که تعریف تورم از منظر اقتصادی با گرانیهای قابل لمس مردم متفاوت بوده و در واقع آنچه مد نظر مراجع آماری است شدت و سرعت گرانی است که نه کمتر شده و نه متوقف!
به گزارش آرمان ملی آنلاین از سوی دیگر برای تعیین نرخ تورم معمولا طوری محاسبه میشود که خروجی آن در انتشار آمارها کمترین نرخ ممکن در نظر گرفته شود و محاسبهای که هر چند از لحاظ قانونی درست است اما بیتردید با واقعیات منافات دارد به همین دلیل است که توجه به نرخ تورم احساسشده توسط مردم اهمیت زیادی دارد؛ زیرا اگر احساس افراد از تورم تفاوت قابل توجهی با نرخ تورم رسمی داشته باشد، آمارهای رسمی برای افراد جامعه کم اعتبار میشود.
استفاده دولتها از آمارها برای ارائه کارنامه مثبت
حمید حاج اسماعیلی، کارشناس اقتصادی گفت: آمارها در کشور ما خیلی به واقعیتها نزدیک نیست، این موضوع نه فقط در نرخ تورم بلکه در همه شاخصهای اقتصادی تخصصی و علمی آنگونه که مردم یا کارشناسان آن را قبول داشته باشند، بعضا درست از آب درنمیآید. مسألهای که متاسفانه باعث شده است دولتها به دلیل اینکه کارنامه مثبتی از عملکرد خود ارائه دهند در استخراج و اعلام آمارها مردم را به شک میاندازند.
وی با بیان اینکه استخراج و محاسبات آماری باید جامع، علمی، کارشناسی و منطبق با واقعیت باشد، افزود: به طور مثال در انتشار آمار نرخ تورم، مراکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ابتدای سال این شاخص را حدود ۷۰ درصد اعلام کرد، اما پس از مدتی دولت چنین رقمی را تکذیب کرد و نرخ تورم را کمتر از ۵۰ درصد عنوان نمود. البته این اختلافات آماری فقط مختص به شاخص تورم نیست بلکه در بحث نرخ خط فقر، اشتغال، بیکاری، رشد اقتصادی و... نیز متاسفانه آمارهایی متفاوت اعلام میشود در حالی که مرجع رسمی انتشار آمارها باید مرکز ملی آمار باشد. در چنین شرایطی است که جامعه همچنان در انتشار آمارها با ضریب اختلاف بالای آماری مواجه است، چراکه نرخی را که تعیین و اعلام میکند بعضا با آنچه مردم میبینند، همخوانی ندارد.
واقعیت با آنچه تلویزیون میگوید متفاوت است
جلیل رحیمی جهانآبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در خصوص وضعیت اقتصادی کشور گفت: اوضاع اقتصادی کشور خراب است؛ اینکه دولت چه میگوید یا اینکه صدا و سیما چه چیزی را مطرح میکنند، یک امر دیگر است. موضوع حائز اهمیت در این باره، نظر مردم و واقعیتهای جامعه است.
او میگوید: وقتی مردم در کف خیابان حضور دارند و از بازار خرید میکنند و هنگامی که داخل مغازه، دست داخش جیب خود میکنند، چه چیزی را احساس میکنند و میبینند. این موضوعات را باید دید و راجع به این واقعیتها و نارضایتی مردم باید سخن گفت. متاسفانه سیاست اقتصادی دولت به گونهای بود که پس از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و بعد از اینکه در تامین ارز ناتوان شد و همچنین نتوانست مذاکرات برجام را به نتیجه برساند، با مشکلاتی روبهرو شد.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس میگوید: تورم بالا، مشکلات عدیده در حوزههای مسکن، اجاره بها، تامین مایحتاج مردم و تامین نیازهای اولیه، چالش تولید در بخش کشاورزی و بخش دامپروری و همچنین در بخشهای مختلف دیگر اقتصادی، واقعا فشار اداره زندگی را روی مردم زیاد کرده است و متاسفانه تناسبی بین درآمد و این هزینهها وجود ندارد و به عبارت سادهتر، دخل و خرج خانوادهها همخوانی ندارد و به همین واسطه، سفرههایشان کوچکتر میشود.
رحیمی جهانآبادی میگوید: اینکه دولت روی به ارائه آمار و ارقام میآورد با آنچه وجود دارد، تفاوت دارد. به هر حال در بسیاری از کشورهایی که اوضاع اقتصادی وخیم دارند، معمولاً بین تلویزیون و یخچال یک اختلاف عمیقی وجود دارد، چراکه تلویزیون یک چیزی میگوید، اما وقتی مردم درب یخچال خود را باز میکنند، یخچال چیز دیگری نشان میدهد؛ یعنی واقعیت چیز دیگری است.
واکنش تند روزنامه اطلاعات به گرانیها
روزنامه اطلاعات از انفعال دولت در برابر رشد قیمتها و گرانیها به شدت انتقاد کرده است. گفتمان و برخورد دولت درمقابل گلایه و آزردگی خاطر شدید مردم از سرعت گرفتن مداوم قطار قیمتها، بازیهای قیمتی از طریق ایجاد کمبود مصنوعی ومقطعی کالاهای مختلف که با هدف زمینهسازی برای رشد بیشتر قیمتها انجام میشود، هرج و مرج قیمتی دربازار کالاها وخدمات مختلف، انفعال و نوعی مسامحه غیررسمی در برخورد با مقصران و سوءاستفادهگران از وضعیت موجود اقتصادی، با وجود مشخص بودنشان، غیبت سوال برانگیز دستگاههای نظارتی درکف بازار و محورهای متعدد از این دست، واقعا عجیب است.
تا کی باید فقر گسترش یافته و سفره مردم کوچک شود و دولت در واکنش، حرفهای بیعمل و وعده تحویل داده، سکوت کرده یا منتقدان را نکوهش کند؟ مردم با چه زبانی بگویند: آقا نداریم بخریم و بخوریم و بپوشیم و زندگی کنیم. با چه زبانی بگویند استانداردهای زندگی پایین آمده، دارو و درمان، بیمارستان، گوشت ومرغ، لوازم یدکی ولاستیک، اجاره خانه، تحصیل و پوشاک و صدها قلم کالا وخدمات دیگر گران شده و درآمدهای ناچیز اکثریت مردم توان پرداخت آن را ندارد؟ چگونه بگویند تفریح وخیلی چیزها برایشان آرزو شده است و رو به دست دوم و دست سوم فروشی آوردهاند؟
ارسال نظر