بهمن آرمان در گفتوگو با «آرمان ملی»:
آقای رئیسی؛ از این تار عنکبوت دوری کنید | ادامه مشی هاشمی اقتصاد ایران را قویتر میکرد
«هشدار جدی بنده به آقای رئیسی این است که از این تار عنکبوت تنیده شده به دور ساختار اداره کشور که خودی و غیر خودی را به عنوان مبنای کار قرار داده از خود دور کنند و اجازه ندهند در مسیری که در پیش میگیرند اخلال ایجاد کند. بدون تردید ادامه وضعیت فعلی نه ایشان را به وعدههایی که به مردم دادهاند نزدیک میکند و نه وضعیت مردم بهتر خواهد شد.» جملات ذکر شده اظهارات دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان در گفتوگو با «آرمان ملی» است.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، بهمن آرمان در این گفتوگو به مهمترین مشکلات اقتصادی کشور در شرایط کنونی اشاره میکند که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
در حالی که معادلات بینالمللی به سمتی حرکت میکند که احتمال حل مناقشه هستهای ایران و کشورهای غربی روز به روز کاهش پیدا میکند و دولت بایدن نیز در سال پایانی خود قرار دارد به چه میزان میتوان نسبت به بهبود وضعیت اقتصادی کشور در سال جاری خوشبین بود؟
بخش مهمی از مشکلات اقتصادی کشور ارتباطی به سیاست خارجی، تحریمها و پذیرش اف ای تی اف ندارد و بیشتر مشکلات ریشه در حضور مدیران ضعیف، بیانگیزه و منفعل در عرصه مدیریت کشور دارد. ایران باید دارای رفتاری متناسب با توانایی خود در عرصه بینالمللی باشد اما مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد ریشه در برخی رویکردهایی است که ایران در عرصه بینالمللی در پیش گرفته است. امروز ما در زمینه روابط بینالمللی با تنشهایی مواجه هستیم. وضعیت به صورتی است که ما با همسایههای خود در منطقه مشکل داریم و هنوز نتوانستهایم این مشکلات را حل کنیم. واقعیت این است که هنوز مشخص نیست دولت سیزدهم برنامه و عزمی برای توسعه اقتصادی در کشور دارد یا خیر. آقای رئیسی در سفرهای استانی که انجام دادهاند دستور راهاندازی طرحهایی را صادر کردهاند. نکته مهم در این زمینه تنها دستور نیست و بلکه باید در پشت این دستورها راهکار عملی و اجرایی نیز وجود داشته باشد. راهکار عملی نیز زمانی تحقق پیدا میکند که این دستورات دارای پشتوانه مالی باشد. آقای رئیسی و اعضای کابینه عنوان میکنند ما تلاش خواهیم کرد که در وضعیت معیشتی مردم تغییر ایجاد کنیم تا میزان رفاه مردم افزایش پیدا کند. با این وجود دولت باید این سوال را از خود بپرسد که چرا در طول سالهای گذشته شرایطی به وجود آمده که اقلام اساسی مورد نیاز مردم اغلب وارداتی هستند. این در حالی است که قیمت تولیدات کشاورزی مانند گندم، جو، ذرت و دانههای روغنی در بازارهای جهان رکورد خود را شکسته و گران شده است. واقعیت این است که با شعار و مسائلی که جنبه علمی ندارد نمیتوان در کشور تغییر ایجاد کرد. باید بپذیریم که علم در جهان حرف نخست را میزند. به همین دلیل باید از تکنوکراتها و فنگرایآنکه سیاسی نیستند در مدیریت استفاده کرد.
ما باید بپذیریم که میزان انتخاب مدیران نباید دیدگاههای سیاسی آنها باشد و بلکه باید توانایی و تخصص آنها باشد. بسیاری از اقدامات مهم متأثر از توانایی افراد و قابلیت تصمیم گیری آنهاست. این وضعیت در کشورهای توسعه یافته نیز وجود دارد و قابلیتهای فردی و تصمیم گیری مدیران در بهبود وضعیت نقش دارد. به عنوان مثال در انگلستان خانم تاچر یک اقتصاد ورشکسته را از حزب سوسیالیست کارگر تحویل گرفت اما یک اقتصاد پویا که برای چند سال نیز به عنوان بهترین اقتصاد اروپا شناخته میشد را تحویل داد. کشوری که روزی صد کیلومتر نیز آزادراه نداشت امروز در وضعیتی قرار دارد که همه کشور به شبکه آزادراهی مرتبط است
چرا استراتژی اقتصادی دولت سیزدهم هنوز برای کارشناسان مشخص نیست؟
واقعیت این است که تیم اقتصادیای که آقای رئیسی انتخاب کرده ضعیف است و فضایی که در دوران احمدینژاد موجب نادیده گرفته شدن تکنوکراتها و فن گرایان در کشور شد امروز هم در عرصه مدیریتی کشور وجود دارد و این رویکرد ادامه پیدا کرده است. امروز ما با پدیده نگران کنندهای مواجه شدهایم که بسیاری از مدیرانی که در طول سالهای گذشته به کشور خدمتهای بزرگی کردهاند در شرایط کنونی از کشور مهاجرت کردهاند و در کشورهای دیگر زندگی میکنند. اگر آقای رئیسی نیز از رویکردی که آقای هاشمی در انتخاب مدیران استفاده کردند دنبال میکردند امروز با مدیران قویتری در کشور مواجه بودیم که میتوانستند منشأ خدمات زیادی باشند.
ادامه مشی آقای هاشمی باعث میشد که امروز ما با اقتصادی قویتری مواجه بودیم و با این همه مشکل روبهرو نبودیم. ما باید بپذیریم که میزان انتخاب مدیران نباید دیدگاههای سیاسی آنها باشد و بلکه باید توانایی و تخصص آنها باشد. بسیاری از اقدامات مهم متأثر از توانایی افراد و قابلیت تصمیم گیری آنهاست. این وضعیت در کشورهای توسعه یافته نیز وجود دارد و قابلیتهای فردی و تصمیم گیری مدیران در بهبود وضعیت نقش دارد. به عنوان مثال در انگلستان خانم تاچر یک اقتصاد ورشکسته را از حزب سوسیالیست کارگر تحویل گرفت اما یک اقتصاد پویا که برای چند سال نیز به عنوان بهترین اقتصاد اروپا شناخته میشد را تحویل داد. کشوری که روزی صد کیلومتر نیز آزادراه نداشت امروز در وضعیتی قرار دارد که همه کشور به شبکه آزادراهی مرتبط است. از سوی دیگر در انگلستان قطارهای با سرعت پایین را به قطارهایی با سرعت بالا تبدیل کردند. پروژه بزرگ تونل زیردریایی مانش را از طریق یک شرکت سهامی عام را ساختند. اگر خانم تاچر به عنوان نخست وزیر را با خانم ترزا میکه ایشان نیز نخست وزیر بودند اما نتوانستند تغییرات محسوسی در وضعیت کشور انگلستان به وجود بیاورند مقایسه کنیم به قابلیتهای فردی مدیران در تغییرات مهم در یک جامعه پی خواهیم برد. ترزا میتنها کاری که کرد این بود که زمینههای خروج انگلستان را از اتحادیه اروپا به وجود آورد و با این اقدام بزرگترین ضربه را به اقتصاد این کشور وارد کرد. این وضعیت در آلمان نیز وجود داشت. اگر وضعیت اقتصادی دورانی که خانم مرکل قدرت را در این کشور تحویل گرفت را با وضعیت امروز مقایسه کنیم متوجه میشویم که در طول این سالها چه تحول بزرگی در اقتصاد این کشور رخ داده است.
چالشهای اقتصادی را بیشتر ناشی از تعارضات بینالمللی میدانید یا رویکردی که مدیران اقتصادی در پیش گرفتهاند؟
به نظرم هر دو این اتفاق رخ داده است و ما چارهای برای آن پیدا نکردهایم. ما راهی بهجز تعامل گستردهتر با جهان نداریم. این در حالی است که دول برخی هنوز این ضرورت را درک نکردهاند. هنگامیکه یک کشور ازنظر اقتصادی ضعیف باشد میتوان انواع و اقسام فشارها را به آن وارد کرد. صنعتی که در ایران وجود دارد بر پایه تکنولوژی کشورهای غربی است. فولاد، نفت، گاز، پتروشیمی، مس، آلومینیوم و حتی صنایع کوچکتر مانند لوازمخانگی و خودروبر پایه تکنولوژی غربی است. روسیه و چین نیز در این زمینه به کشورهای غربی وابسته هستند. بهعنوانمثال وضعیت صنعت خودرو در روسیه مانند وضعیت صنعت خودرو در ترکیه است. در این دو کشور ساخت و مونتاژ خودروبر پایه تکنولوژی کشورهای غربی است.
روسیه درزمینهٔ لوازمخانگی که اروپاییها از این صنعت خارجشدهاند و بازار جهانی در اختیار کره جنوبی قرارگرفته برای تأمین لوازمخانگی خود دست به دامن شرکتهای کره جنوبی شده است. اگر ما به وضعیت ایران نه از نگاه سیاسی و بلکه با نگاه اقتصادی نگاه کنیم به این جمعبندی میرسیم که اهداف ملی ما که یک ایران صنعتی و مرفه است که بتواند از ذخایر خدادادی و زیرزمینی خود استفاده کند و مردم در رفاه اقتصادی زندگی کنند. در شرایط کنونی تحریمها شرایطی را به وجود آوردهاند که اجرای پروژههای پیچیده فنی در ایران امکانپذیر نیست. در شرایط تحریم نه کشورهای پیشرفته قطعات موردنیاز این پروژهها را به ایران میدهند و نه مقرونبهصرفه است که این قطعات در ایران تولید شود. اغلب این قطعات نیز در انحصار چند کشور غربی هستند که با آمریکا که ایران را تحریم کرده متحد هستند. به همین دلیل باید عنوان کرد که تحریمها در عمل بخشهایی از صنعت ایران را زمینگیر کرده است. آنچه از محتوای مذاکرات هستهای منتشرشده بیانگر این است که در مذاکرات هیچ اشارهای به عوارض اقتصادی ناشی از تحریمها نمیشود و بیشتر مسائل سیاسی و اختلافات موردبحث و بررسی قرار میگیرد.
آقای رئیسی در سفرهای استانی که انجام دادهاند دستور راهاندازی طرحهایی را صادر کردهاند. نکته مهم در این زمینه تنها دستور نیست و بلکه باید در پشت این دستورها راهکار عملی و اجرایی نیز وجود داشته باشد. راهکار عملی نیز زمانی تحقق پیدا میکند که این دستورات دارای پشتوانه مالی باشد. آقای رئیسی و اعضای کابینه عنوان میکنند ما تلاش خواهیم کرد که در وضعیت معیشتی مردم تغییر ایجاد کنیم تا میزان رفاه مردم افزایش پیدا کند. با این وجود دولت باید این سوال را از خود بپرسد که چرا در طول سالهای گذشته شرایطی به وجود آمده که اقلام اساسی مورد نیاز مردم اغلب وارداتی هستند. این در حالی است که قیمت تولیدات کشاورزی مانند گندم، جو، ذرت و دانههای روغنی در بازارهای جهان رکورد خود را شکسته و گران شده است
یکی از محورهای اصلی برنامه آقای رئیسی برای حل مشکلات اقتصادی تقویت تولید است. در چنین شرایطی که تنشهای بینالمللی همچنان وجود دارد و رویکرد مدیران اقتصادی نیز تغییر نکرده ایشان چگونه قصد دارند به اهداف خود دست پیدا کنند؟
واقعیت این است که مدیریت اقتصادی در این دولت نیز مانند گذشته است و در همچنان بر همان پاشنه میچرخد. در دهههای گذشته اقتصاد کشور بر اساس ایدئولوژی مدیریت شده است. این نوع مدیریت اقتصادی در گذشته در کشورهایی مانند شوروی، کشورهای اروپای شرقی، کره شمالی و کوبا تجربه شده و به نتیجه نرسیده است. تجربه نشان داده اقتصادهایی که از طریق ایدئولوژی اداره شدهاند موفق نبودهاند. بحران آب در خوزستان، مشکلات استانهایی مانند سیستان و بلوچستان و مشکلاتی مانند بیکاری و تورم ناشی از این نگاه در مدیریت اقتصاد کشور است.
بزرگترین اشتباهی که دولتها انجام میدهند این است که دلسوزان و نخبگان کشور و کسانی که میتوانند به بهبود وضعیت کشور کمک کنند را کنار میگذارند. هشدار جدی بنده به آقای رئیسی این است که از این تارعنکبوت تنیده شده به دور ساختار اداره کشور که خودی و غیر خودی را به عنوان مبنای کار قرار داده از خود دور کنند و اجازه ندهند در مسیری که در پیش میگیرند اخلال ایجاد کند. بدون تردید ادامه وضعیت فعلی نه ایشان را به وعدههایی که به مردم دادهاند نزدیک میکند و نه وضعیت مردم بهتر خواهد شد.
ارسال نظر