در گفتوگوی «آرمان ملی» با مریم محبی؛ تحلیلگر بازارهای مالی بررسی شد
سودآوری و بازدهی بازارهای مختلف در فصل بهار 1402
در سه ماهه فصل بهار 1402، بازارهای مختلف مالی و سرمایهگذاری از قبیل طلا و سکه، خودرو، مسکن، بورس و ارزهای دیجیتال، رشدهای قیمتی قابل توجهی را تا اواسط نیمه این فصل تجربه کرده و در ادامه و با توجه به دلایل و عوامل مختلف، بخشی از افزایش قیمت و بازدهی ایجاد شده را از دست دادند. در گفت گو اختصاصی «آرمان ملی» با دکتر مریم محبی - تحلیلگر بازارهای مالی- وضعیت بازارهای مختلف و بازدهی آنها در فصل بهار سال جاری بررسی شده است.
آرمان ملی در سه ماهه اول سال 1402 نسبت به پایان سال 1401، بازارهای مختلف نوسانات قیمتی نسبتاً زیادی داشتند. در اواخر ماه خرداد و فصل بهار سال جاری، یک مقدار از آن نوسانات و التهابات کاسته شد. به نظر شما، وضعیت بازارها در سه ماهه اول امسال نسبت به اواخر سال 1401 چگونه بود و اوضاع اقتصادی کشور چه تاثیری بر بازارهای مختلف گذاشت؟
وضعیتی که ما در کشور داریم و اقتصادی که در کشور داریم، بر همه بازارها تاثیر میگذارد. در حال حاضر، ما فضای غبار آلودی را مشاهده میکنیم که هیچ دیتای قابل اتکایی در آن مشاهده نمیشود. سه ماه از سال گذشته و ما هنوز در رابطه با نحوه مصرف بودجه و نحوه عملکرد دولت، اطلاعاتی نداریم. به هر حال، این عدم شفافیت و در شرایطی که «بیم» بیشتر از «امید» در بازار مشاهده میشود، این وضع میتواند اثرات نامطلوبی، روی بازارهای مختلف بگذارد.
برعکس رویههای قبل، شاید تنها بازاری که توانسته یک مقدار مثبت باشد یا بهتر از بازارهای دیگر باشد، بازار پول بوده ولی معمولاً در شرایط تورمی، بازار پول را بازار خوبی نمیدانند. همه این موارد، نشان میدهد که الان در وضعیت اقتصادی شکنندهای قرار داریم. در حالی که این شرایط حاکم بر جامعه، شرایط مطلوبی نیست. اگر بخواهم وضعیت فعلی را با سه ماهه پایانی سال 1401 مقایسه کنم، میتوانم بگویم که از ابتدای سال 1401 تا انتهای سال 1401، به طور میانگین در بازار بورس حدود 40 درصد رشد را مشاهده کردیم و در 40 روز ابتدای سال 1402، حدود 15 درصد رشد اتفاق افتاد.
البته بعد از آن، رویه تجربه شده، برخلاف شد و ما مجدداً روند فرسایشی را در بازار مشاهده کردیم. همه این موارد نشان میدهد بازار بورس، قدرت و توان رشد را دارد، اما به خاطر اخباری که در بازار انتشار پیدا میکند، یک روند مطلوب را در بازار مشاهده نمیکنیم. در حالی که بازار، به رشدی که از آن جا مانده، تمایل دارد.
شرایط بقیه بازارها در این سه ماهه فصل بهار چطور بود؟
در همه بازارها، همین روند معکوس را میبینیم. در این اواخر، قیمت دلار کاهش پیدا کرد و از طرف دیگر، قیمت جهانی طلا نیز کاهش پیدا کرده است. در بازار خودرو، همین نوسانات منفی قیمت را مشاهده میکنیم ولیکن به نظر میرسد این کاهشهای قیمتی، کاهشهای مقطعی هستند و به دلیل، قدرت گرفتن پول ملی ایران نیست.
به همین دلیل، جامعه با وجود اینکه کاهش قیمتها را در بازارهای مختلف مشاهده میکند، اما انتظارات تورمیاش کاهش پیدا نکرده است. در شرایط فعلی، انتظار افزایش قیمت وجود دارد و ما همچنان، مسیر رشد قیمت را در بازارهای مختلف ادامهدار میبینیم.
در سه ماهه فصل بهار 1402، از نظر شما جذابیت کدام بازار بیشتر بوده و از بین بازارهای مختلف بورس، خودرو، طلا و مسکن، کدام بازار جذاب بود یا کدام بازارها جذابتر بودند؟
- بازار بورس، به دلایل مختلف میتواند جذابتر باشد. برای مثال، در روزهای گذشته، تغییرات قیمت پایه فرآوردههای نفتی در بورس کالای ایران را مشاهده کردیم. این تغییرات قیمتی، باید اثر خودش را بر بورس تهران به عنوان یک بورس «کامودیتی محور» بگذارد ولی در عمل، این اثر را مشاهده نکردیم، بنابراین ما جذابیتهای پایهای را در بورس مشاهده میکنیم، اما این جذابیتها، جذابیتهای اجرایی نیستند که بتواند محل امنی برای ورود پول جدید به بورس باشند.
ما زمانی میتوانیم بگوییم یک بازار جذاب است که پول را به سمت خودش بکشد. در حالی که متاسفانه همان جذابیت موجود بورس، در حال از بین رفتن است. در مورد بازارهای دیگر میتوانم بگویم در این مدت بازار پول، بازار نسبتاً جذابی بوده است. بازار مِلک، با وجود اینکه در رکود است، به دلیل قدرت خریدی که پول نقد میتواند در این بازار داشته باشد، در برخی نقاط قابل توجه است. همچنین کاهش قیمت در بازار خودرو، یک مقدار توانست جذب سرمایه کند. بازارهای دیگر، در این مدت سه ماهه همگی به صورت نسبی قابل توجه بودند.
بعید میدانم که ما بتوانیم یک بازار را نسبت به بازار دیگر، ارجح بدانیم. ما میتوانیم بگوییم فعالان بازارهای مختلف، توانستند در همان بازارها، خودشان را نگه دارند و سرریز شدن پول را از بازارهای موازی به بازار خاصی، به دلیل جذابیت خاص مشاهده نکردیم. این وضع، نشاندهنده سردرگمی و سرگردان بودن پولهای پارک شده، در بازارهای مختلف بوده و پولها، مقصد نهایی خودشان را پیدا نکردهاند.
جدا از بازارهای سنتی مثل بورس، طلا، مسکن و خودرو، آیا در چند ماه گذشته وضعیت بازارهای نوظهور مثل ارزهای دیجیتال یا حتی فارکس، برای معاملهگران و سرمایهگذاران، جذابیت سالهای قبل را داشته و هنوز دارد؟
از نظر جذابیت، میتوانم بگویم وقتی معامله گران، یک مقدار از بازارهای داخلی ایران نا امید میشوند، آن بازارهای جهانی به عنوان آلترناتیو و بازار دوم، همیشه موجود هستند. هرچند که بسیاری از کسانی که به جای بازارهای داخلی، امید به بازارهای خارجی میبندند، در زمانی که سیر غیرمنطقی در بازارهای داخلی میبینند، بیشتر به سمت بازارهای نوظهور از جمله بازارهای فارکس و رمز ارز (ارز دیجیتال) میروند.
علت این گرایش پیدا کردن به سمت بازارهای نوظهور، طبیعی است ولی دلیل این گرایش، به خاطر جذابیت این بازارها نیست، بلکه به خاطر نا امید شدن از بازارهای داخلی است. ما هر چقدر در ایجاد امید و ایجاد امنیت سرمایهگذاری در بازارهای داخلی، موفق عمل کنیم، تمایل افراد برای سرمایهگذاری در بازارهای خارجی کمتر میشود.
در همان بازارهای نوظهور، قیمت ارزهای دیجیتال، یک جهش بزرگ و بیسابقه در سال 1400 داشت. این جهش قیمتی بعد از سقوط بزرگ بورس تهران بود و بعد از سال 1400، قیمت ارزهای دیجیتال بیش از 70 درصد پایین آمد. برخی از کسانی که در سالهای اخیر سرمایه خود را به بازارهای جهانی بُردند، از دستکاری بازارهای داخلی از جمله بورس انتقاد داشتند.
آیا ممکن است بعد از سقوط بزرگ ارزهای دیجیتال، همان سرمایهگذاران و معاملهگران، به بازارهای داخلی برگشته باشند یا اینکه همچنان آن بازارها برای این معاملهگران جذابیت دارد؟
- با توجه به ضرایب اهرمی که در بازارهایی مثل رمز ارزها و فارکس به کار گرفته میشود، این بازارها معمولاً بازارهایی هستند که سرمایههای افراد در آنها از بین میرود. در حالی که در بازار بورس، افراد ممکن است ضرر کنند ولی در بازار رمز ارز، اساساً ممکن است کل سرمایه خودشان را از دست بدهند. بنابراین، فردی که از یک بازار سرخورده میشود، دو حالت دارد. یک حالت این است که این فرد، میتواند به بازار سرمایه برگردد و حالت دوم این است که وارد یک بازار دیگر شود و سرمایه خودش را از دست بدهد. در این حالت دوم، وقتی که فرد سرمایه خودش را از دست بدهد دیگر دارایی و پول خاصی برای معامله گری در بازارهای مختلف ندارد.
در حال حاضر، نرخ تورم کشور به 48 درصد رسیده و نرخ سود بانکی بلندمدت 3 ساله فقط 22 درصد است. این وضع هم یعنی اینکه نرخ سود بانکی واقعی، منفی بوده و آن 22 درصد نرخ سود اسمی و ظاهری است. آیا به افراد عادی که ریسک پذیر نبوده و به اصطلاح «امنیت دوست»، هستند پیشنهاد میکنید که پول را از بانک خارج کرده و به بازارهای پُرریسک ببرند تا ارزش پول خودشان را حفظ کنند؟
افرادی که ریسک پذیر نیستند یا به عبارتی، ریسک گریز هستند، در ترکیب سبد دارایی خودشان، وزن بیشتری به بازار پول میدهند. این وضع، به معنای این نیست که این افراد، تمام سرمایه خودشان را وارد بازار پول میکنند، بلکه به این معنی است که وزن بیشتری به بازار پول میدهند.
در تمامی افراد، چه ریسک پذیر و چه ریسک گریز، چیدمان سبد مناسبی از بازارهای بدون ریسک مثل بازار پول تا بازارهای پُرریسک وجود دارد. این ترکیب مناسب باید رعایت شود ولی گاهی اوقات این ترکیب به هم میخورد. در افرادی که ریسک گریز هستند، معمولاً در ترکیب سبدشان، وزن بازار پول، غلبه میکند.
در سه ماهه فصل بهار 1402، یک تحول مهم این بود که قیمت دلار دوباره افزایش پیدا کرد و حتی به بالای 55 هزار تومان رفت ولی بعداً به کمتر از 50 هزار تومان رسید. در هفتههای اخیر نرخ دلار به بالای 50 هزار تومان آمده است. در اواسط فصل بهار امسال که نرخ دلار، کاهش پیدا کرد قیمت طلا و سکه و خودرو هم کاهش پیدا کرد.
در یکی از مصاحبههایی که در خرداد امسال داشتهاید، اعلام کرده بودید که این کاهش قیمتها جدی نیست. همچنین گفته بودید احتمال افزایش قیمتها وجود دارد. در مورد اینکه احتمال افزایش قیمتها را مطرح کردهاید، به طور مشخص چه دلایلی دارید؟
- دلیل اصلی من، به عملکرد واقعی اقتصاد برمیگردد و اگر عملکرد اقتصاد، به گونهای باشد که ما شاهد افزایش قدرت پول ملی باشیم، میتوانیم انتظار کاهش نرخ دلار را داشته باشیم، اما وقتی هیچ نشانهای مبنی بر قدرت گرفتن «ریال» به عنوان پول ملی کشورمان نمیبینیم، پس انتظار داریم که قیمتها، کاهش پیدا نکند بلکه سرکوب شود. برای مثال، ما کاهش قیمت دلار را در یک مقطع زمانی داشتهایم و به دنبال آن، قیمت خودرو هم کاهش پیدا کرده ولی در سایر بازارها، از تورم کاسته نشده است.
در این مدت، قیمت کالاهای مصرفی کاهش پیدا نکرده است. ما قدرت گرفتن ریال را نمیبینیم و بنابراین، این کاهش ارزش دلار، نه به خاطر قدرت گرفتن ریال، بلکه به خاطر سرکوب قیمتی دلار بوده و این وضع، نمیتواند ادامهدار باشد.
در وضعیت فعلی، واقعا شما فکر میکنید سرکوب قیمتی اتفاق میافتد یا اینکه اخبار خوشایند و مثبت از مذاکرات هستهای و توسعه روابط کشور ما با کشورهای دیگر منتشر میشود و این اخبار مثبت، بیشتر تاثیر دارند؟
اخبار، اثرات زودگذر دارند و مثلا ما الان بیش از 10 سال است که درگیر توافقات هستهای هستیم. هر بار که اخبار مثبتی میشنویم فرضاً دو روز قیمت پایین میآید ولی دوباره به بالا برمی گردد. این موارد، اثرات زودگذر اخبار مثبت بوده ولی وقتی به مدت یک ماه یا دو ماه، نرخ دلار پایین میماند ولی در عین حال، خبرهای منفی میآید، در نتیجه ما سرکوب قیمتی را به دلیل «اخبار درمانی» داریم. ما الان اخبار درمانی را برای کنترل قیمتی و سرکوب قیمتی داریم.
در روزهای گذشته بحث توافق موقت به جای توافق هستهای برجام مطرح شد. از طرفی، میتوان تشخیص داد که الان آمریکا به دلایل مختلف، به ایران امتیازاتی میدهد برای این یک توافق هستهای حاصل شود. البته در روزهای اخیر، دوباره مقامات اتحادیه اروپا گفتهاند که همان توافق برجام، بهترین راهحل است. با این حال، آیا شما چشم انداز مثبتی را برای حصول یک توافق، چه توافق کوتاه مدت و چه همان توافق برجام، نمیبینید؟
من در این زمینه چشمانداز مثبت میبینم، اما چنانچه در کنار این چشم انداز مثبت، عملکرد مثبت اقتصادی مشاهده نشود، این وضعیت نمیتواند دوام داشته باشد. مهم، پایداری این روال هست.
بعد از پایان شیوع کرونا، یک مقدار رشد اقتصادی اتفاق افتاده است. آن عملکرد مثبت اقتصادی که به آن اشاره کردید چه مشخصاتی دارد؟
عملکرد اقتصادی یعنی اینکه با کشورهای دیگری، رابطه داشته باشیم و کاهش نرخ بیکاری را داشته باشیم. از طرفی، کاهش چاپ پول بدون پشتوانه را داشته باشیم. من هنوز این موارد را به طور آشکار نمیبینم. اگر توافقات، همراه با رشدهای مثبت اقتصادی باشد، میتواند ادامهدار باشد ولی اگر همراه نباشد، جواب منفی بوده و چشمانداز مثبتی وجود نخواهد داشت.
ریسکهای سیستماتیک و ریسکهای نقد شوندگی در مورد کدام بازاررهای سنتی از قبیل بورس، خودرو طلا و سکه و مسکن، مطرح بوده و احیاناً چه بازارهای بیشتر درگیر این دو ریسک مختلف است؟
ریسک سیستماتیک، مرتبط با ریسکهایی است که دولتها به بازار وارد میکنند و تصمیماتی که دولتها میگیرند. ما این روزها، این نوع ریسکها را زیاد میبینیم و به صورت ریسکهای داخلی مشاهده میشود. در عین حال، هر قدر بازار، عمیقتر باشد پول بیشتری در آن باشد و آن بازار، بزرگ باشد ریسک نقدشوندگی آن، کمتر میشود. برای مثال، در بازار بورس، همین وضع را داریم و هر قدر سهم، بزرگتر باشد و سهم، بنیادیتر باشد قدرت نقد شوندگی آن بالاتر میرود. ما این وضع را در بازارهای مالی میبینیم.
بازدهی بورس در فصل بهار 1402، حدود 11 درصد بوده و بیشترین بازدهی بین بازارهای مختلف کشور بوده است. به نظر شما، بورس و بازار سهام، چگونه در سه ماهه اول امسال این بازدهی را ایجاد کرده که بیش از بازدهی بازارهای دیگر است؟
به خاطر اینکه انتظار رشد از این بازارها وجود داشت و عملکرد بعضی شرکتهای بورسی هم، به مراتب بهتر میشود. البته جاماندگی بورس و ارزندگی برخی سهام بورسی را داشتهایم. ما الان در شرایطی در مورد بورس صحبت میکنیم که در سال 1399، قیمت دلار کمتر از 20 هزار تومان بود و الان به بالای 50 هزار تومان رسیده ولی در بازار بورس و به طور مشخص در بسیاری از سهمها، هنوز سقفهای تاریخی سال 1399 تکرار نشدهاند.
به هر حال، این وضع باید اثر خودش را نشان بدهد، چراکه قیمت از سال 1399 چند برابر شدهاند ولی در بازار بورس، دوباره به سقف تاریخی بسیاری از سهمها نرسیدهایم. بنابراین، این رشد و بازدهی بورس، به طور طبیعی باید اتفاق بیفتد و الان این اتفاق، رخ داده است.
قیمت سکه در پایان سال 1401 حدود 31 میلیون تومان بود و در پایان فصل بهار 1402، قیمت سکه به 28 میلیون تومان رسید. در مورد قیمت سکه و در این سه ماهه 10 درصد کاهش قیمت سکه کامل اتفاق افتاده است.
از طرفی، نرخ دلار هم از 49 هزار تومان اواخر سال 1401، به 48 هزار تومان در اواخر فصل بهار 1402 کاهش پیدا کرده و بیش از یک درصد کاهش قیمت دلار اتفاق افتاده است. در سه ماه فصل بهار امسال، شما وضعیت این نوع بازارها را چگونه دیدید؟
بازارها، ناپایدار هستند و یک وضعیت غبار آلود وجود دارد. در وضعیت غبار آلود، ما نمیتوانیم سمت و سوی مشخص بازارها را تشخیص بدهیم که آیا رو به رشد هستند یا رو به کاهش.
در مجموع و در سه ماهه فصل بهار 1402، شاخص کل بورس تهران در حد 10. 8 درصد، بازدهی و رشد ایجاد کرده است. در حالی که شاخص هم وزن بورس حدود 27 درصد بازدهی و رشد داشته است. البته شاخص هم وزن بورس، وضعیت شرکتهای کوچک بورسی را بیش از شاخص کل بورس، تحت پوشش قرار میدهد. به اعتقاد شما، وضعیت شرکتهای کوچکتر در سه ماه اول سال 1402 چگونه بوده است؟
شاخص کل بورس، نماینده خوبی برای کل بازار سهام نیست. چون وقتی قیمت 20 سهم بزرگ بازار، چند درصد منفی شوند در چارچوب شاخص کل بورس، کل بازار تحت تاثیر قرار میگیرد. به نظر من، شاخص کل هم وزن، نماینده نسبتا بهتری برای کل بازار در مقایسه با شاخص کل بورس است.
البته شاخص هم وزن نیز، ایرادات خاص خودش را دارد ولی بیشتر میتوانیم مسیر اصلی بازار را در شاخص هم وزن، ببینیم. در این مدت شرکتهای بورسی کوچکتر نیز، رونق گرفتهاند و عرضه اولیههایی انجام شد. شرکتهای کوچک بورسی، عملکرد خودشان را نشان میدهند و در مجموع، شاخص هم وزن بورس، رفتار منطقیتری از خودش نشان میدهد.
بازار میانبر
در شرایطی که فضای غبارآلود و مبهمی در سایر بازارها داریم، بازار پول (سپرده بانکی) میتواند به عنوان یک سرمایهگذاری موقت، مورد توجه قرار بگیرد تا مقصد نهایی سرمایهگذار مشخص شود. فردی که مثلا از بازار بورس، نا امید شده و هنوز نمیداند که آیا میتواند به سمت بازار دیگر برود یا خیر، تا قبل از نهایی شدن مقصد سرمایهگذاری، میتواند بازار پول را به عنوان یک میانبر و یک امکان برای سرمایهگذاری موقت، در نظر بگیرد. ما همچنان این رویکرد را نسبت به بازار پول داریم، یعنی بازار پول هرگز به عنوان بازار مقصد شناسایی نشده، بلکه بازار پول، همیشه به عنوان بازاری مطرح هست که میتواند بین دو بازار مبداء و مقصد، مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین، سرمایه از یک بازار خارج میشود، وارد بازار پول میشود و وقتی جذابیت مقصد نهایی مشخص شود، آن سرمایه به آن بازار نهایی انتقال داده میشود.
ارسال نظر