هژمونی دلار و راهکارهای افول آن
به چالش کشیدن دلار به عنوان یکی از ابزارهای قدرت ایالات متحده آمریکا امروزه از موضوعات مهم و مطرح در سطح جامعه و نظام بینالملل بهشمار میرود. به طور مشخص پس از آغاز جنگ در دریای سیاه (میان روسیه و اوکراین) و اعمال تحریمهای شدید بینالمللی علیه روسیه و برخی از کشورهای مخالف غرب، موضوع به چالش کشیدن دلار بهطور جدی میان بلوک مقابل ایالات متحده آمریکا مطرح شد.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، حامد روشن چشم، کارشناس مسائل سیاسی نوشت: این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران همواره به عنوان یک کشور مخالف جریان غرب در کانون این تحریمهای ارزی و تجاری بوده که هزینههای سنگینی را نیز تاکنون تحمل کرده است. به هر دلیلی اکنون برخی از کشورهای جهان مانند چین، روسیه، ایران، کرهشمالی، برزیل و ... تصمیم به حذف ارز دلار از مبادلات تجاری خود و به چالش کشیدن هژمونی دلار را دارند.
پیش از بررسی راهکارهای این اقدام لازم است دلایل هژمونی دلار را مورد بررسی قرار دهیم. فرضیهای که در این راستا وجود دارد ناظر بر تداوم هژمونی دلار آمریکا براساس قدرت ساختاری این کشور در دو حوزه اقتصادی و سیاسی و مبتنی بر عواملی همانند عمق بازار سرمایه، سهولت دسترسی به دلار، تعهدات امنیتی، اعتماد، توزیع جهانی و نقدینگی بالا بوده که بهصورتی همافزا، زمینه تثبیت و تداوم هژمونی این ارز را فراهم کرده است. به عبارتی دیگر، روند هژمونی دلار یک ظرفیت تاریخی و بر اساس قدرت اقتصادی و سیاسی این کشور تولید و بازآفرینی شده است.
از این رو، روشن است که هرگونه به چالش کشیدن دلار یا تضعیف آن باید مجموعهای از اقدامات و رویکردهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی را در برگیرد. از طرفی دیگر، نفوذ دلار به لایههای اقتصادی جهان به گونهای است که مسیر مبارزه با این ارز مهم جهانی را طولانی و نیازمند دقت در برنامهریزی استراتژیک میکند. پر واضح است که به چالش کشیدن دلار یک صحنه جنگی و اعلان جنگ علیه ایالات متحده آمریکا محسوب میشود. به عبارتی بهتر، تلاش برای افول دلار یک مبارزه نامتقارن و نرم است که میتواند ابعاد سخت و حتی نظامی را شامل شود. لذا، مهمترین رویکردهای که میتواند باعث افول دلار در جهان گردد را می توان در موارد ذیل دستهبندی کرد:
افزایش تجارت بینالمللی با ارزهای غیر دلار: روشن است که افزایش حجم مبادلات تجاری در جهان با ارزهای غیر دلار میتواند زمینه ساز نفوذ ارزهای دیگر در تجارت و ساختار اقتصادی کشورهای دیگر گردد.
افزایش سهم از اقتصاد بینالمللی: به گونهای که کشورهای خواستار تغییر ارز رایج بینالمللی باید سهم خود را از کیک اقتصادی جهان افزایش دهند تا میزان نفوذ اقتصاد سیاسی آنان برای کنار زدن دلار افزایش یابد.
اقتصاد ملی پویا: برخورداری از اقتصاد ملی توسعه یافته و پویا زمینهساز اعتماد و اهمیت ارز یک کشور است. برای مبارزه با دلار باید کشورهای متحد دارای قدرت و پویایی اقتصادی بالا باشند. بدون شک اقتصادهای برشکسته و ضعیف غیر قابل اعتماد توسط جهان خواهند بود و امکان نفوذ جهانی آنان را کاهش میدهد.
نظم سیاسی دموکراتیک: ساختار سیاسی یکی از دلایل اعتماد دیگر کشورها به یک ارز خارجی است. پرواضح است که نظام های سیاسی پایدار و دموکراتیک می توانند اعتماد بینالمللی و پایداری اقتصادی را به همراه داشته باشند.
سرمایه گذاری مستقیم خارجی: یکی از مهمترین عوامل رشد پولهای ملی در نظام بینالملل و رقابت با ارزهای دیگر، افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی در آن است که باعث جریان ارز در سطح بینالمللی میشود.
در نهایت میتوان بیان داشت که به چالش کشیدن هژمونی دلار با موارد اشاره شده در بالا نیازمند اصلاحات اساسی در ساختار سیاسی و اقتصادی کشورهای متحد است. به گونهای که این رخداد میتواند میزان اعتماد به ارزهای نوین مثل یووان، روبل، لیر، درهم، ریال و... را به همراه داشته باشد. بر این اساس، مسیر به چالش کشیدن دلار در نظام بینالمللی با تمام بازیگران آن یک فرآیند اعتمادسازی و ثبات اقتصادی از جانب مدعیان ارزهای بینالمللی است. در غیر اینصورت این اقدام صرفا باعث شکلگیری بلوکبندیهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی و کمربندهای ایدئولوژیک خواهد شد
ارسال نظر