بررسی دیدگاههای موسی غنینژاد در مناظره با مسعود درخشان و علی علیزاده
مدافع سرسخت لیبرالیسم؛ منتقد سرمایهداری دولتی و رفاقتی
بسیاری معتقدند که مشکلات اقتصادی ایران ساختاری است و اساسا باید رویکردهای و سیاستهای کلی در این خصوص تغییر کند. کما اینکه بسیاری از اقتصاددانان و نخبگان این حوزه نیز به این موضوع اشاره دارند. چه اینکه برخی معتقدند طی دهههای گذشته اقتصاد لیبرالی بر ساختار اقتصادی کشور مسلط بوده است. هر چند که عدهای در ابتدای انقلاب مساله اقتصاد و سپس بسیاری اقتصاد اسلامی را مطرح کردند. موسی غنینژاد، اقتصاددان و استاد دانشگاه از جمله افرادی است که طرفدار اقتصاد آزاد است و طی یک ماه گذشته این استاد دانشگاه دو مناظره با موضوعات اقتصادی را با مسعود درخشان، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و علی علیزاده، تحلیلگر سیاسی و ژورنالیست خارجنشین در خصوص اقتصاد ایران انجام داده است که هر دو مناظره نیز چالشی و جنجالی از آب درآمده است.
آرمان ملی آنلاین: چنانکه با نگاهی به مناظره نخست غنینژاد با مسعود درخشان که با موضوع تأملی در باب نظام اقتصادی ایران در تاریخ 4 اردیبهشت در برنامه جهانآرای شبکه افق به خوبی میتوان به نوع نگاهها به مشکلات اقتصاد ایران و راهکارهای حل این مشکلات پرداخت. جاییکه بهرغم تاکید مسعود درخشان به ساختاری بودن مشکلات اقتصاد ایران اما وی قرائت دیگری از این موضوع ارائه میدهد و چرایی عدم دگرگونی در ساختارها را حاصل نبود تفکر انقلابی میان مسئولان میداند.
راهحلی هم که ارائه میدهد بازیابی روحیه انقلابی میان مسئولان است. وی تفکر اقتصادی غالب کشور را نیز تحت عنوان لیبرالیسم متأثر از اندیشههای هایک میداند که جلو انتشار تفکر انقلابی را گرفته و امالمصائب مسائل اقتصادی کشور را نیز همین تفکر میداند. مناظره دوم غنینژاد با علی علیزاده، تحلیلگر سیاسی و فعال رسانهای نیز که شامگاه شنبه از برنامه شیوه شبکه 4 سیما در قالب مکتب اقتصاد ایران و نسبت آن با لیبرالیسم برگزار شد نیز دقیقا رویکردی مشابه داشت و علی علیزاده نیز مانند درخشان مشکلات اقتصاد ایران را ناشی از لیبرالیسم و نئولیبرالیسم دانست.
جاییکه خطاب به غنینژاد گفت: «من از شما کلمه لیبرالیسم اقتصادی را نمیپذیرم. چرا که نئولیبرالیسم همه چیز را خراب کرده است.» نکته اینجاست که در هر دو مناظره طرفین مقابل غنینژاد از موضع سلبی وارد شدند تا موضع ایجابی و بهجای ارائه راهکاری مشخص برای حل مشکل ساختاری اقتصاد در قالب یک مدل و مکتب خاص صرفا به تخریب نگاه لیبرالیستی یا نئولیبرالیستی پرداختند. با این حال برای فهم بهتر ماجرا بهتر است نگاهی به مفاهیمی همچون لیبرالیسم و نئولیبرالیسم داشته باشیم.
لیبرالیسم؛ نئولیبرالیسم
لیبرالیسم در قالب یک مکتب سیاسی در اواخر قرن نوزدهم در مقابل پادشاهی استبدادی و در ادامه در قرن بیست به این سو مقابل مارکسیسم مطرح شد که طی قرنهای اخیر موفقیت آن در غرب به اثبات رسیده است. لیبرالیسم بر فردگرایی، آزادیخواهی، عقلانیت، برابریطلبیِ حقوقی و سیاسی، مدارا، رضایت و قانون اساسی تاکید ویژهای دارد. مفهوم«حق» نیز از مفاهیم بنیادین لیبرالیسم است. از طرفی تاکید لیبرالیسم بر آزادی در واقع تاکید بر رهایی بوده است؛ رهایی افراد از سلطه اشرافیت فئودالی، اقتدار کلیسایی و استبداد پادشاهی که مانع از رشد، شکوفایی و پیشرفت میشده است. البته برخی از متفکران؛ لیبرالیسم را واجد سه ضلع اقتصادی و سیاسی و معرفتی میدانند که این سه وجه لیبرالیسم میکوشیدند موانع پیش روی سرمایه، حقوق سیاسی بشر و رشد معرفت را مرتفع سازند.
اما مفهوم لیبرالیسم اقتصادی که بسیار در خصوص آن صحبت میشود آزادی سرمایه و سرمایهداری را مدنظر قرار داده است. اقتصاد جوامع غربی نیز غالبا بر پایه لیبرالیسم بنا نهاده شده و بسیاری این نوع اقتصاد را بهعنوان مدل اقتصادی موفق مطرح میکنند. اما نئولیبرالیسم اصطلاحی است که در توصیف آرای اقتصاددانان لیبرالی که تقریبا از اواسط قرن بیستم خواهان بازگشت به جهتگیریها و سیاستگذاریهای لیبرالیسم کلاسیک در حوزه اقتصاد شدند مطرح شد. نئولیبرالیسم در واکنش به تجربۀ دولت رفاهی پدید آمد و نقش دولت بهعنوان عامل رفرم و تنظیم اقتصادی را زیرسوال برد و بر مزایای نظام رقابت آزاد بازاری تاکید کرد. نئولیبرالها معتقدند بودند که کل نظام دولت رفاهی، اصل آزادی را در خطر قرار داده است. این ایدئولوژی مبتنی بر این باور است که سرمایهداریِ بازار بدون کنترل حکومتی از کارایی و رشد و رونق گستردهای برخوردار خواهد شد. حال با نوعی خوانش از لیبرالیسم و نئولیبرالیسم و برآیندی که از شرایط اقتصادی و عملکرد دولتها بهدست آمده بهتر میتوان به درستی یا غلط بودن این ادعا که برخی اقتصاد ایران را متاثر از این دو مکتب سیاسی میدانند پرداخت.
دیدگاه غنینژاد
نگاهی به آرا و نظرات موسی غنینژاد، استاد دانشگاه و اقتصاددان لیبرال در دو مناظره قبلی تفوق و برتری وی در مقابل نفرات مقابل چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ منطق و استدلال به رخ میکشد و هر کسی با دیدن این دو مناظره بهویژه مناظره غنینژاد با علی علیزاده به این باور میرسد که کدام دیدگاه بر پایه امر واقع است.
جایی که غنینژاد در مناظره با درخشان خطاب به وی که اقتصاد ایران را متاثر از لیبرالیسم میداند میگوید: «بسیاری از سرمایهداران که سرمایه آنها بزرگ میشود مخالف اقتصاد رقابتی میشوند و بهدنبال انحصار هستند، بر خلاف تصور شما، من با هر نوع سرمایهداری موافق نیستم. نظام اقتصادی ایران اتفاقا سرمایهداری هست، اما از نوع سرمایهداری دولتی و رفاقتی است. بنده با سرمایهداری رقابتی موافق هستم. برای مثال صنعت خودرو در ایران از نوع سرمایهداری سیاسی است که نوع سرمایهداری با اصول لیبرالیسم همخوانی ندارد. لیبرالیسم یعنی حاکمیت قانون.»
اما شاید نقطه عطف دیدگاههای غنینژاد را در مناظره دوم ببینیم. درست در زمانی که علیزاده اقتصاد ایران را متاثر از نئولیبرالیسم میبیند و وقتی غنینژاد از وی در خصوص چیستی این مکتب میپرسد در پاسخ میگوید: نئولیبرالیسم یعنی آن چیزی که هایک میگوید. هایک میگوید دو نوع آزادی داریم. آزادیهای مثبت و منفی. اینجا غنینژاد با یک گزاره علمی تمام آوردههای علیزاده را کنار میزند. جاییکه میگوید: هایک چنین حرفی نزده و آزادی مثبت و منفی حرف آیزایا برلین است. لیبرالیسم در ایران شوخی است. چطور میگویید لیبرالیسم ایران را بدبخت کرده؟ ما بخش خصوصی نداریم و خصولتی داریم. من طرفدار خصوصیسازی بودم. در نهایت نیز در پاسخ به علیزاده که میگوید ایران را قبول نداری؟ میگوید: من ایران را قبول ندارم که با تمام مرارتها در ایران زندگی میکنم یا شمایی که رفتید انگلستان؟ مردم به سخنان شما میخندند. مردم نیاز به آزادی دارند. آزادی در اقتصاد، آزادی در سیاست، آزادی در فرهنگ. ما در کشور اقتصاد دستوری و سرمایهداری رفاقتی و… داریم چیزی که نداریم اقتصاد بازار است.
غنینژاد خطاب به علیزاده که گفت؛ سرمایهدار ولنگار در ایران میخورد و میچاپد و پول را به کانادا میبرد، اظهارکرد: آقای علیزاده آدرس غلط ندهید. کسیکه کانادا رفت سرمایهدار نبود، رانتخوار بود و رئیس بانکی بود که ۶ ماه قبل از آن جایزه مدیر ارزشی را گرفت و بعد پولهای بانک ملی را به کانادا برد. ۹۹ درصد اختلاس در مملکت ما کار مدیران دولتی است. بیشتر اختلاسگران، مدیران دولتیاند.
ارسال نظر