| کد مطلب: ۱۱۱۴۳۳۷
لینک کوتاه کپی شد

حسین استاد درگذشت

«حسین استاد» معروف به اوستا حسین تفنگ‌ساز درگذشت. او یکی از صنعتگران خلاق شهرستان شفت بود که خاندان وی 5 نسل تفنگ ساز بودند و پدر وی نیز از مبارزان جنبش جنگل بوده و برای سربازان میرزا کوچک تفنگ می‌ساخته است.

حسین استاد درگذشت

به گزارش آرمان ملی آنلاین، «حسین استاد» معروف به «اوستا حسین تفنگ ساز» زندگی را در ۸۶ سالگی بدرود گفت. او یکی از صنعتکاران ساکن در روستای کمسار واقع در شهرستان شفت بود. سال ها پیش، در روستای کمسار با «اوستا حسین» گفتگو کرده بودم و آنگونه که او خاطراتش را بیان می کرد؛ خاندان وی پنج نسل تفنگ ساز بودند و به همین دلیل زمانی که دریافت شناسنامه اجباری می‌شود، جد ایشان فامیلی «استاد» را برمی گزیند.

بنا بر گزارش ایسنا، پدر او «میرزا مهدی»، تفنگچی جنگلبان بوده و به عنوان تعمیرکار و همچنین سازنده تفنگ برای مبارزان جنبش جنگل نقش داشته است. خود اوستا حسین نیز سال های متمادی و تا همین اواخر که دود کوره زغالی آزارش نمی داد، تفنگ شکاری می ساخت و آنگونه که خاطراتش را واکاوی می کرد، در سکانس هایی از فیلم میرزا کوچک جنگلی نیز به عنوان تفنگچی بازی کرده بود.

و اما صنعت و حرفه مرحوم حسین استاد، محدود به تفنگ شکاری نبود و به گفته اهالی شفت، او تنها نسل باقیمانده از میراث فرهنگی و خلاق و سازنده ابزارهای کشاورزی منطقه هم بوده است و انواع داس و داره هم می ساخته و در تعمیر پل های چوبی و قدیمی دو رودخانه روستاهای «گیلده و کمسار» نقش بسزایی داشته است.

خانه مرحوم حسین استاد، نزدیک به مسجد تاریخی کمسار قرار دارد و کوره ای که با آن صنایع فلزی می ساخت، به نگارنده نشان داده بود.

جد بزرگ او به نام «حاجی خسرو آذری»، از مهاجران آذربایجان به گیلان بوده و در شهرستان شفت ساکن می شود. او در خاطراتش گفته بود: «من وقتی ۱۲ ساله بودم، این کار را از پدرم یاد گرفتم. بیشتر تفنگ‌ شکاری درست می کردم. فصل شکار که می شد، شکارچی ها و یا محلی ها برای حفاظت از مزرعه می خواستند تا گراز و حیوانات دیگر به باغ و شالیزار آنها حمله نکند و محصولاتشان را خراب نکند، برای همین به من سفارش تفنگ شکاری می‌دادند. از روستاهای مختلفی مثل؛ تالش، چوبر، خرطوم، پسیخان و روستاهای اطراف برای خرید تفنگ‌ نزد من می‌آمدند. این اواخر، بیشتر برای دوست و آشنا تفنگ درست می کردم. یا اگر کسی سفارش می‌داد. با تفنگ هایی که می‌ساختم، شکارچی ها همه نوع حیوان شکار کرده اند. قبلا در جنگل‌های این منطقه حیوان وحشی زیاد بود. بدنه تفنگ‌های سر پر را از چوب درخت «کِی گم» و درخت «گردو» درست می کردم. کی گم از درختان بومی کوهستان‌های تالش است. چوبش را از آنجا برایم می‌آوردند. لوله‌های تفنگ را هم از ضایعات «ماشین پاویدا» درست می‌کردم. پاویدا که از بین رفت، لوله‌های آماده را می‌خریدیم. تفنگ های سر پر با باروت و ساچمه و ترقه کار می کرد. باروت را هم اهالی رودبار برایم می‌آوردند. ساچمه و ترقه هم که همان فتیله تفنگ است، از فردی در بازار رشت می خریدم. یک کوره کوچک گوشه حیاط داشتم که با آن میلگردها را سرخ می‌کردم و آهن‌هایی که می‌خواستم، همانجا داغ کرده و با چکش تغییر شکل می‌دادم».

 

 

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار