در گفتوگو با یاسمن ثانوی مطرح شد؛
استفاده از هوش مصنوعی راه رفتن روی لبه تیغ است
آرمان ملی - بیتا ناصر: ساخت سیستمهای هوشمندی که میتوانند در تعامل با انسان و به طور مستمر خود را از طریق یادگیری و تجربهاندوزی، توسعه دهند، در وهله اول جوامع را با مخاطره جایگزینی و بیکاری در موقعیتهای شغلی مختلف مواجه کرده است و شاید مترجمان، در صف نخست این تهدید قرار داشته باشند: آیا هوش مصنوعی جای مترجمان را میگیرد؟
یاسمن ثانوی، مترجم آثاری همچون «نیمه فراری»، «عطاری گمشده»، «اعترافات» و «عمارت هلندی» با تایید توانمندیهای هوش مصنوعی در حوزه ترجمه و احتمال جایگزین شدن مترجمان متوسط روبهپایین با آن، بر برخی قابلیتها تأکید دارد که همچنان تنها از عهده مترجم انسانی برمیآید. او در اینباره میگوید: «ایجاد سوگیری یا استفادههای کلیشهای از مفاهیمی مانند نژاد، جنسیت یا مذهب میتواند نگران کننده باشد؛ چراکه بدون نظارت و مداخله دقیق، سیستمهای ترجمه هوش مصنوعی ممکن است ناخواسته کلیشهها یا تعصبات مضر را تقویت کنند.” از نظر او: «مترجمان هنوز نقش مهمی دارند؛ به ویژه برای محتوای پیچیده یا ظریف که در آن حساسیتهای فرهنگی و زمینهای ضروری است.»
با توجه به فراگیری هوش مصنوعی بر زندگی انسان در جامعه مدرن امروزی، همچنین تصویری که از گسترش آن در آینده وجود دارد، به نظر شما هوش مصنوعی از چه جهاتی میتواند بر کتاب و کتابخوانی تاثیرگذار باشد؟
امروزه مقوله هوش مصنوعی بسیار پیچیده و حساس است و توانسته تاثیرات زیادی بر عرصههای مختلف زندگی بشر داشته باشد. در واقع، هر پیشرفت و اختراعی میتواند هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی داشته باشد. مسأله اساسی، هوشیاری ما و برنامهریزیهای موثر در جهت استفاده از امکانات به وجود آمده است که هوش مصنوعی نیز فارغ از آن نیست. نکته بسیار مهم دیگر وابستگی تمام عیار و بیچون و چرای انسان به هوش مصنوعی در تمام عرصههاست که باید به شکل جدی مورد بررسی و مطالعه قرار بگیرد، چراکه میتواند اثرات سوئی را به همراه داشته باشد. اما بهنظر من هوش مصنوعی میتواند بر کتاب و کتابخوانی تاثیرات عمیقی بگذارد. میتوان به تاثیرات از دیدی مثبت و انگیزشی و یا برعکس؛ به طرزی سوال برانگیز و یا حتی با تردید نگاه کرد. این موارد شامل کمک به نویسندگان در مراحل مختلف فرآیند نوشتن، از تولید ایده و محتوا گرفته تا ویرایش پیشنویس و غیره میشوند. استفاده از ابزارهای ترجمه مبتنی بر هوش مصنوعی، اگرچه کامل نیست، اما در حال پیشرفت است و با اشراف وسیع بر ادبیات، فرهنگها و زبانهای مختلف میتواند به فهم بهتر معنایی در دنیای ادبی کمک کند. حتی میتوان به موارد دیگری هم اشاره کرد؛ از جمله بررسی و تحلیل عادات مطالعه، ترجیحات موضوعی کتاب برای ارائه توصیههای شخصی به خوانندگان کتاب و کمک به آنها برای کشف کتابهای جدید، سازماندهی و مدیریت کتابخانهها و آرشیوهای دیجیتال به طور مؤثرتر برای دستیابی بهتر خوانندگان، ایجاد شرایط پیشرفتهتر کتابخوانی برای افراد دارای معلولیت، مانند، فناوری تبدیل متن به گفتار، افراد کم بینا را قادر میسازد تا با گوش دادن به گفتار ترکیبی، کتاب بخوانند.
اما با این حال، همچنان باید جوابهایی مناسب برای سوالاتی چون خلاقیت و تخیل در داستانسرایی انسان، تعامل و تقابل آن با هوش مصنوعی و امکان جایگزینی آن با خلاقیت نوع بشر پیدا کرد. شاید، هوش مصنوعی این پتانسیل را داشته باشد که تجربه کتابخوانی را افزایش دهد، دسترسی به کتاب و ادبیات را و همچنین اشکال جدید داستاننویسی را تسهیل کند، اما باید ضرورت تعادل بین اینگونه پیشرفتهای تکنولوژیکی با جنبههای انسانی ترجمه، مانند حساسیت فرهنگی، خلاقیت، تخصص زبانی ادبی و داستاننویسی حفظ شود.
مشخصا فکر میکنید هوش مصنوعی چه تاثیری بر ترجمه آثار خواهد داشت؟
در حال حاضر، هوش مصنوعی توانسته صنعت ترجمه را متحول کند. این تحولات شامل دقت در ترجمه و در نهایت ارائه ترجمههای طبیعی و روانتر با اشراف و آشنایی کامل بر انواع فنون، دستورزبان و معانی کلمات و اصطلاحات در فرهنگهای مختلف و ادبیات جهان، توانایی و سرعت بالا در ترجمه حجم زیادی از متون که میتواند باعث صرفه جویی در زمان و منابع برای مترجمان و سازمانها شود، گسترش بیشتر ترجمه چندزبانی، چندوجهی مانند ترجمه متن جاسازی شده در تصاویر یا ویدئوها، بهبود ترجمه هم زمان که بیشک میتواند ترجمه زبان گفتاری را امکانپذیر کند و... اما همچنان باید گفت که مترجمان هنوز نقش مهمی دارند؛ به ویژه برای محتوای پیچیده یا ظریف که در آن حساسیتهای فرهنگی و زمینهای ضروری است. بهنظر من، هوش مصنوعی باید به عنوان مکملی برای تخصصهای انسانی در تمام حوزهها در نظر گرفته شود، نه به عنوان یک جایگزین! چراکه همچنان شاهد معایب و عوارض جانبی هستیم که قابل تعامل هستند؛ معایبی چون از دست رفتن ظرافت و اصالت ارجاعات فرهنگی و عبارات خاص موجود در متن زبان انسان، به ویژه در ادبیات یا متون خلاق، وجود خطاها و نادرستیها، ایجاد سوگیری یا استفادههای کلیشهای از مفاهیمی مانند نژاد، جنسیت یا مذهب که میتواند نگران کننده باشد؛ چراکه بدون نظارت و مداخله دقیق، سیستمهای ترجمه هوش مصنوعی ممکن است ناخواسته کلیشهها یا تعصبات مضر را تقویت کنند. همچنین گسترش ترجمههای مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند منجر به همگن سازی فرهنگی و به نوعی تضعیف تنوع زبانی و غنای فرهنگی و از بین رفتن عبارات و هویتهای زبانی منحصربهفرد شود و از همه مهمتر این وابستگی همانطور که قبلا هم گفته شد، میتواند منجر به کاهش تقاضا برای مترجمان و به نوعی جانشین مشاغل در صنعت ترجمه شود. درست است که هوش مصنوعی میتواند کارایی و بهرهوری را افزایش دهد، اما همچون تیغی دولبه میتواند منجر به رشد و افزایش نرخ بیکاری در این صنف زحمتکش شود. کاملاً درست است! همچنان خطرات و چالشهای بالقوهای وجود دارد که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد.
برخی از فعالان حوزه فرهنگ بر این باورند که هوش مصنوعی به مرور مترجمان متوسط را از گردونه خارج خواهد کرد. نظر شما دراینباره چیست؟
این باور، درست و بهجا است؛ چراکه این فناوری توانسته است منجر به بهبود کارایی و افزایش بهرهوری در بسیاری از کارهای ترجمه شود، اما نباید این نکته را هم فراموش کنیم که هنوز قادر به جایگزینی کامل، بهویژه برای ترجمه محتواهای پیچیده یا ظریف نیست. مترجمان، همیشه مهارتها و تخصصهای ارزشمندی از جمله حساسیت فرهنگی، خلاقیت زبانی و دانش حوزه را به ارمغان میآورند. اما ما از پذیرش این پیشرفت و استفاده بهینه ناگزیر هستیم. پس به جای اینکه هوش مصنوعی را تهدیدی برای مترجمان بدانیم، بهتر است آن را ابزاری ببینیم که میتواند تواناییهای انسان را تکمیل و تقویت کند و با تنظیم خودکار وظایف تکراری، بهبود ثبات و افزایش توان عملیاتی، به مترجمان کمک کند تا روی کارهای سطح بالاتری که نیاز به قضاوت و خلاقیت انسانی دارند، تمرکز کنند.
یکی از مباحث مهم در بحث ترجمه، حفظ روح اثر است. از این منظر هوش مصنوعی تا چه میزان میتواند موفق باشد؟
حفظ روح یک اثر در ترجمه نه تنها شامل درک معنای تحت اللفظی متن؛ بلکه لحن، سبک، ظرایف فرهنگی و طنین عاطفی آن است. با اینکه هوش مصنوعی پیشرفتهای قابل توجهی در دقت ترجمه داشته است، اما حفظ روح یک اثر همچنان یک کار چالشبرانگیز است؛ چراکه حفظ روح یک اثر، کار پیچیده و ظریفی است که نیازمند قضاوتهای انسانی، روح و روان نویسنده، خلاقیت و حساسیتهای فرهنگی جامعهای است که او در آن زندگی میکند. حفظ روح یک اثر، حفظ تار و پود زندگیها و نقشها در جوهره داستان است. جان بخشیدن به ماهیت آنها و نواختن طنین احساسی یک اثر و حفظ بار معنایی درست و امانتداری ترجمه واژهها با مترجم است. بله! این مترجم است که باید این بار معنایی را بهدرستی و با حفظ امانت به زبانها منتقل و نگارگری کند.
ارسال نظر