چرا قسمت آخر «گناه فرشته» ناامید کننده بود؟
آخرین قسمت سریال «گناه فرشته» به کارگردانی حامد عنقا در حالی منتشر شد که این سریال با پایان بندی ضعیف، گنگ و بی منطق، نتوانست دنبال کنندگانش را راضی کند.
مشکل پایان بندی البته منحصر به «گناه فرشته» نیست و بسیاری از سریال های ایرانی با سندروم قسمت پایانی مواجه هستند. حتی می توان پا را فراتر گذاشت و این مسئله را مشکلی جهانی دانست. سریال «لاست» به عنوان یکی از اولین مجموعه های خارجی که در ایران خارج از فضای رسمی دیده شد، یکی از نمونه های مثال زدنی، پایانی است که برای تماشاگر حکم دوش آب سرد را داشت. در مورد سریال های ایرانی هم که مثال ها پرتعدادند. از «قورباغه» تا «آقازاده» می توان به عنوان نمونه هایی که نویسنده و کارگردان در یافتن پایان مناسب ناتوان مانده اند نام برد. در مورد «گناه فرشته» اما مشکل روایت از همان قسمت های اولیه مشهود بود و به مرور نویسنده و کارگردان با وارد کردن رخدادها و شخصیت ها و حتی دامن زدن به جنجال ها، کوشید تا مخاطبان را با تمهید شوکه کردن همراه کند. مهم ترینش شاید شکل گیری رابط عاطفی میان حامد شخصیت وکیل و فرشته موکلش باشد که به شکلی عجیب به ازدواج هم منجر شد. رابطه ای که مقدمه چینی مناسبی هم نداشت و البته این را می شود کنار انبوه واکنش های ضد و نقیض شخصیت ها در طول سریال گذاشت که فاقد منطق دراماتیک بودند.
گره افکنی بدون گره گشایی
در سریال «گناه فرشته» تا دلتان بخواهد گره افکنی وجود داشت. سازندگان سریال هر جا که لازم می دیدند شخصیت و رخداد وارد ماجرا می کردند ولی خیلی ضرورتی نمی دیدند که تماشاگران را باید آنچه به تصویر کشیده می شد قانع شان کنند. مشکل اصلی از پلات اصلی داستان شروع می شد و به کلیت اثر تسری می یافت. از کینه ای ۱۴ ساله که با شرطی عجیب، مسکوت ماندنش توجیه می شد تا بهانه ای برای ارتکاب قتل و گرفتار شدن فرشته یافته شود. میان شخصیت های پریشان احوال سریال، شخصیت عماد، به واسطه اهمیتش جلوه منحصر به فردی داشت و شیوه کشته شدنش یکی از رخدادهایی بود که در قسمت آخر تماشاگر را حیرت زده می کرد. شخصیتی که گویی گنگ بودن را از بسیاری از شخصیت های دیگر سریال به ارث برده بود، خیلی راحت با نوشیدن چای مسموم، قصه اش کوتاه می شد.
«سال بلوا» عباس معروفی چه ربطی به «گناه فرشته» داشت؟
یکی از ویژگی های سریال «گناه فرشته» ارجاعات بی دلیلش به فیلم، سریال، شخصیتی داستانی یا اثری ادبی بود. در قسمت پایانی، این رمان «سال بلوا» نوشته عباس معروفی بود که با تاکید های فراوان کارگردان چنین نقشی را ایفا می کرد. رمز گشایی از ربط سریال حامد عنقا به رمان عباس معروفی را هم باید جزو یکی از ماموریت های غیر ممکن «گناه فرشته» برای مخاطبانی دانست که تا قسمت پایانی آن را دنبال کرده بودند.
تخصص: طرح پرسش های بی پاسخ
پرسش های زیادی در طول سریال مطرح می شود که سازندگان سریال در طول کار آن را به فراموشی سپرده و یا به شکلی غیر منطقی به آن پاسخ می دهند. به عنوان آفت کلی می توان به رفتارهای شخصیت ها اشاره کرد که در مواردی هر کنش و واکنش شان جای پاسخ گویی به انتظاری که در مخاطب برانگیخته شده، تنها به آشفتگی و بی منطقی های حاکم بر اثر دامن می زدند. از این جهت سریال «گناه فرشته» یکی از مثال زدنی ترین سریال های سال های اخیر است. مجموعه ای که در مورد نیروهایی که گوی ماورایی هستند، بیش از هر مجموعه دیگری حساب بازکرده بود تا هر بی منطقی ای را به نوعی توجیه کند و جبرگرایی اش هم که خود داستانی است. در این زمینه ها کامنت های تماشاگران سریال خواندنی است.
ارسال نظر