تاریخچه اسباب بازی در ایران
بازی در ایرانِ عصر صفوی به همین موارد ختم نمیشده و بازیهایی همچون بندبازی، خیمهشببازی، تردستی و شعبدهبازی و... هم عاملی برای سرگرمی و تفریح مردم بوده است.
به گزارش آرمان ملی آنلاین: ثبت تاریخچه دقیق اسباببازی در ایران به دلایل مختلفی چندان به دقت انجام نشده و همین موضوع هم سبب شده است که برای کسب اطلاعات از اسباببازی در سایر دورهها، نیازمند تحقیق در سفرنامهها، خاطرات و... باشیم. هرچند گاهی از این منابع هم اطلاعات کاملی به دست نمیآید و همین امر باعث شده یافتن اطلاعات دقیق از اسباببازیها تا دوره صفویه سخت باشد.
به گزارش ایسنا، تاکنون طی سه گزارش به تاریخچه اسباببازی از پیش از تاریخ، ایرانِ باستان و دوران اسلامی پرداختهایم و اکنون در چهارمین گزارش، تاریخچه اسباببازی در دوران صفویه در ایران را بررسی کردهایم.
پس از گذر از دوران اولیه اسلامی، به تدریج استفاده از اسباببازیها که تا پیش از آن با سختگیریهایی منع میشد، آزادتر شد اما در عین حال تا حدود ۵ قرن گذشته که «شاه اسماعیل اول» بنای حکومت صفویه را پایهگذاری کرد، به خوبی نمیدانیم افراد با چه اسباببازیهایی سرگرم میشدند.
جایگاه اسباببازی در ایران باستان
بر اساس یادداشتهایی که از دانشمندان این دوره باقی مانده است، میدانیم همانگونه که کار، هنر و صنعت برای زندگی اجتماعی افراد دارای اهمیت بوده، تفریح و بازی برای ایجاد شادی و سرگرمی نیز ضروری بوده است؛ چنانچه از این بازه زمانی به بعد است که حتی درمییابیم اسبابِ بازی صرفا وسیلهای برای گروه کودکان و نوجوان تلقی نمیشده و بازیهایی برای گروههای سنی بالاتر نیز طراحی شده است.
به عنوان مثال برخی بازیهای نمایشی که اسبابِ آن حیوانات بودهاند، به وسیله افرادی که منابع باقیمانده از این دوره با عنوان «بازیگران، حقهبازان، اصحاب اساطیر و اهل ملعبه» از آنها یاد کردهاند، معرکههایی برای سرگرمی برپا میشده است؛ نوعی سرگرمی که به نظر میرسد مشابه آن چیزی باشد که این روزها در سیرکها شاهد آن هستیم. البته استفاده از حیوانات برای سرگرمی تنها محدود به این بازی نمانده است چنانچه گاوبازی، گرگبازی، کبوتربازی و حتی به جنگ واداشتن حیواناتی مثل قوچ و خروس نیز در این دوره رایج بوده است.
از طرفی به جز بازیهایی که صرفا برای سرگرمی طراحی و برنامهریزی میشدند، بازیهایی هم مانند «گنجفه» یا به شکل دقیقتر «گنجفهم» وجود داشتند که به افزایش عقل و فهم کمک میکردند. در واقع کارتهای این بازی شامل هشت دسته است که هر دسته ۱۲ کارت با عناوین غلام، تاج، شمشمیر، اشرفی، چنگ، برات، سکه و قماش دارد. البته احتمالا فراگیری این بازی در میان مردم عادی چندان زیاد نبوده است چراکه برای تزئین کارتهای آن از هنر لاک یا روغنکاری استفاده میشده و به همین سبب این بازیها درباری محسوب میشدند.
رواج قهوهخانهها در عهد صفویه نیز سبب میشد که مردان پس از فراغت از کار و فعالیت، کنار هم جمع شوند و به غیر از استعمال قلیان و نوشیدن چای به سرگرمیهایی مانند برپایی مجالس شاهنامهخوانی، بازی با نرد و شطرنج و «پیچازبازی» بپردازند. پیچاز پارچهای ماهوتی به شکل صفحه شطرنج بود که روی خانههای آن صدف و گوشماهی میگذاشتند و بازی میکردند.
از رد تا پذیرش اسباببازی در تاریخ دوران اسلامیِ ایران
گونهای دیگر از بازی که در این دوران رواج داشته است از دو جنبه ذکرشده که صرفا برای تقریح یا افزایش فهم بوده، متفاوت است و به نوعی بازی و ورزش را با یکدیگر تلفیق میکرده است؛ درست مانند آنچه در «قَپُقاندازی» شاهد آن هستیم. «قَپُقاندازی» نوعی از بازی است که در آن اسبسواران به تاخت، جامی زرین را که بر بالای میلهای چوبی قرار داشته نشانه میگرفتند و با پرتاب تیر آن را به زمین میانداختند.
نقشی از قَپُقاندازی در دوران صفویه
البته بازی در ایرانِ عصر صفوی به همین موارد ختم نمیشده و بازیهایی همچون بندبازی، خیمهشببازی، تردستی و شعبدهبازی و... هم عاملی برای سرگرمی و تفریح مردم بوده است.
نکته قابل توجه در این دوره تاریخی این است که بازی و اسبابِ آن دیگر تنها محدود به گروه کودکان و نوجوانان نمانده و به شکل فراگیر در میان بزرگسالان نیز رواج داشته است؛ هرچند اطلاعات دقیقی از این که زنان در اوقات فراغت خود چگونه سرگرم میشدند وجود ندارد.
ارسال نظر