انگار در دنیای دیگری بود!
اتهام تند به بیرانوند
گلی که علیرضا بیرانوند در اراک خورد برای هواداران پرسپولیس شوکهکننده بود و شاید هیچکس انتظار نداشت دروازهبان ملی پوش سرخها از آن فاصله گل بخورد و دروازهاش باز شود.
به گزارش آرمان ملی آنلاین به نقل از ورزش سه، بعد از دریافت آن سوپرگل در اراک هواداران پرسپولیس که همیشه از بیرانوند حمایت کردهاند، باز هم به او دلداری دادند و به خاطر موفقیتهای این گلر طی سالهای اخیر از او حمایت کردند اما سوال اینجاست که بیرو چطور چنین گلی دریافت کرد و چگونه بازیکنی نسبتا ناشناس در تیم آلومنیویم اراک موفق شد از فاصله حدودا 45 متری دروازهاش را باز کند؟
به این بهانه با بهروز سلطانی، دروازهبان سابق پرسپولیس، صحبت کردیم که میخوانید:
آقا بهروز، میخواهیم بدانیم جای بیرانوند موقعی که بازیکن حریف صاحب توپ شد درست بود؟
به نظر من جایی که او ایستاده بود مشکلی نداشت و باید آنجا باشد. تیم پرسپولیس در حال حمله بود و ضدحمله خورد. به نظرم جایش مشکلی نداشت و فقط باید یکی دو قدم ریز به عقب برمیداشت اما انگار بیرانوند توی فکر بود. شاید هم من اشتباه میکنم اما احساس میکنم فکرش توی فوتبال نبود. به نظرم جای او درست بود و فقط باید حواسش را جمع می کرد. من این صحنه را دوازده بار دیدهام و باید بعد از اینکه بازیکن حریف ضربه زد یکی دو قدم به عقب برمیداشت.
اما بیرو هم عقب عقب رفت؟
نه، یک قدم رفت، در حالی که وقتی بازیکن حریف ضربه را زد باید دو سه قدم ریز میرفت عقب و بعد میپرید اما بیرانوند یک قدم رفت و پرید. ایشان اگر سه قدم ریز برمیداشت میتوانست با دست راست توپ را بگیرد یا رد کند ولی احساس من این است که در بازی نبود.
به نظر میرسد این داستان نسل طلایی و تاکید بازیکنان فعلی تیم ملی روی اینکه ما نسل طلایی هستیم و مقایسه آنها با نسل طلایی 98 باعث شده بیرانوند تمرکز نداشته باشد.
مگر نسل ما نسل بدی بود؟ در تیم ما هم اگر شاهین بیانی مقابل عربستان گل به خودی نمیزد به فینال جام ملتها میرفتیم. مگر بازیکنانی مثل ناصر محمدخانی، ضیا عربشاهی، محمد پنجعلی و حمید علیدوستی بازیکنان کمی بودند؟ در تمام نسلها و دورانها بازیکنان شاخص در تیم ملی بودهاند. من همیشه از بیرانوند تعریف کردهام و خودش هم میداند. من نمیخواهم نقدش کنم و اگر انتقادی هم میکنم نمیخواهم جای او در دروازه پرسپولیس بایستم و دنبال انتقاد سازنده هستم. او یکی از گلرهای خوب ماست همانطور که حسینی و نیازمند هم خیلی خوب هستند هر چند نیازمند مقابل الهلال گلهای بدی خورد اما باید بگویم در جام ملتها و مقابل قطر گل سومی هم که بیرانوند از قطر خورد همان جا خوابید و مشخص بود از نظر روحی روانی مشکل دارد. فرهاد کاظمی را من به عنوان یک مربی خوب قبول دارم وبرایم قابل احترام است اما در قضاوت بیرانوند اشتباه کرد. در صحنه گل دوم قطر اتفاقا بیرانوند با دست مخالف رفت و دو بازیکن هم جلویش بودند اما هم در آن صحنه هم صحنه گل سوم بدنش را به اندازه کافی کش نداد. برای یک دروازهبان کشش خیلی مهم است اما بیرانوند در صحنه گل سوم قطر همان جا خوابید و بدنش را کش نیاورد، در صورتی که یک گلر باید یک متر تا یک متر و نیم بدنش را کش بدهد ولی بیرانوند ده سانتیمتر تکان میخورد و همان جا میخوابد.
برگردیم به گل اراک به نظرتان بیرانوند مقصر اول و آخر دریافت این گل بود؟
باید این توپ را میگرفت. نمیدانم چه مشکلی دارد اما انگار مسئله روانی است. او دروازهبان خوبی است و سوال این است که چرا باید چنین گلی بخورد؟ بعضا توپهای خیلی خوبی را میگیرد اما اینجا اشتباه کرد. الان حسینی رفلکسهای خیلی عالیای دارد. اینجا هم در گلی که بیرانوند خورد زمان داشت تا سه قدم ریز به عقب بردارد اما انگار در دنیای دیگری بود.
بیرانوند در جام ملتها دو پنالتی مقابل امارات و سوریه گرفت اما غیر از بازی هنگکنگ نتوانست کلینشیت کند. عملکردش در این تورنمنت چطور بود؟
پنالتیها را خوب میگیرد هر چند در یکی از آن بازیها زننده پنالتی افتضاح زد و همان جا خوابید و گرفت. البته پنالتی گرفتن خیلی سخت است و نمیخواهم نقدش کنم. میخواهم یک چیز دیگر بگویم و اینکه این بازیکنان نباید اینقدر خانوادههایشان را در شبکههای اجتماعی به مردم نشان بدهند. زمان قدیم کلا یک عکس از خانواده بازیکنان مشهور منتشر میشد و تمام. اما الان میبینیم بازیکنان تمام اتفاقات خانوادگیشان را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند. من خودم با این مسئله مخالف نیستم اما پیش چشم مردم خوب نمیآید و همین میشود که همه فکر میکنند بیرانوند خدای دروازهبانی است اما نمیدانند که دروازهبان اگر صد تا توپ هم بگیرد و بعد یک گل بد بخورد تمام آن صد تا توپی که گرفته بود را همه فراموش میکنند. من هم جای آقای عابدزاده بودم از ایشان ناراحت میشدم چون بحث دوران طلایی را نباید مطرح میکردند. این تیم ملی مفرغ هم نبود. البته امیر قلعهنویی را بگذارید کنار اما آن ده نفر دیگر در حد تیم ملی نبودند. تیم ملیای که بازیکنانش حواسشان به پاهایشان است تا آسیب نبینند و یکیشان سوار موتور میشود و چند میلیارد تومان پول میگیرد یا آن یکی با یک کیلو ژل روی موهایش وارد زمین میشود که طلایی نیست. البته من هم جای امیر قلعهنویی بودم همین بازیکنان را با دو سه نفر اختلاف انتخاب میکردم چون فوتبال ما بازیکن شاخص دیگری ندارد.
درباره عملکرد کلی بیرانوند در جام ملتها چیزی نگفتید؟
بیرانوند در این بازیها یکی دو گل بد خورد و یکی دو تا توپ هم گرفت، اما امیر قلعهنویی باید او را در یکی از بازیها بیرون مینشاند. آقای مایلی کهن در اوج عابدزاده او را نیمکت نشین کرد و به نیما نکیسا بازی داد تا به عابدزاده بگوید باید حواست را جمع کنی و یکی بیرون هست که جایت بازی کند. از آن به بعد عابدزاده حواسش را جمع کرد. امیر قلعهنویی هم باید این کا را میکرد. حسینی و بیرانوند در یک سطح هستند و خیلی فرقی با هم ندارند. میتوانست در یک بازی بیرانوند را نیمکت نشین کند.
ارسال نظر